روانشناسی بیزاری از غذا: چرا برخی از افراد از خوردن غذای سخت رشد نمی کنند – و زمانی که این یک مشکل است. ما در اندیشه قرن به موضوع بیزاری از غذا پرداخته ایم. اینکه چطور و چه عواملی سبب بیزاری از غذا می شود؟ برای کسی که از غذایی بیزا است چه کاری می شود انجام داد؟ با ما همراه باشید با بررسی اینکه آیا بیزاری از غذا یک مسئله است؟ بیزاری از غذا چگونه است؟ آیا کاری می توانید در مورد بیزاری از غذا انجام دهید؟
داشتن غذاهایی که دوست دارید و غذاهایی که به آنها علاقه ندارید طبیعی است، اما بیزاری از غذا آن را به سطح دیگری می برد. غذاهای خاصی وجود دارد که برخی افراد به راحتی آنها را لمس نمی کنند – و می توانند برای تمام عمر با آنها باقی بمانند.
مثال: یک سالمند ۷۸ ساله موضوعی را منتشر کرده که هرگز آگاهانه سبزی نخورده است. مایکلز به مجری برنامه کریس والاس گفت: من زمانی که والدینم ۱۸ ساله بودند به دنیا آمدم. بنابراین [مادر من] فقط به من اجازه داد تا دوره را اجرا کنم. و من همیشه سبزیجات را کنار می زدم. تا امروز، نه.» مایکلز همچنین هویج را یک سبزی قابل اعتراض نامید و افزود: «من حتی از ظاهر آن هم خوشم نمی آید. و من حدس می زنم که از نظر بافت آن چه طعمی ممکن است داشته باشد. به نظر نمی رسد که به خوبی از بین برود.”
تفکر مرسوم این است که افراد در نهایت از عادات بد غذایی خارج می شوند، اما مایکلز دلیلی است که همیشه اینطور نیست. چرا برخی افراد هنوز از برخی غذاها یا گروه های غذایی منزجر هستند و واقعا چقدر اهمیت دارد؟ روانشناسان و متخصص تغذیه آن را تجزیه می کنند.
بیزاری از غذا چگونه است؟
بیزاری از غذا چگونه است؟
بیزاری از غذا شدیدتر از عدم توجه به چیزی است.یک روانشناس می گوید: بیزاری از غذا یک بیزاری شدید از یک غذای خاص است. بیزاری از غذا می تواند به طور ناگهانی اتفاق بیفتد و می تواند برای غذاهایی باشد که قبلاً از آنها لذت می بردید یا غذاهایی که مزه کرده اید اما دوست نداشتید.
بوسول می گوید، افرادی که از غذا بیزارند معمولاً وقتی غذاهایی را که دوست ندارند می بینند، بو می کنند یا می چشند، واکنش شدیدی نشان می دهند. او خاطرنشان می کند: «بعضی از افراد در مواجهه با این غذاها سرفه، تهوع یا استفراغ می کنند.
چرا بیزاری از غذا اتفاق می افتد؟
بستگی دارد. جنیفر کارتر، دانشیار روانپزشکی و سلامت رفتاری در کالج پزشکی دانشگاه ایالتی اوهایو، به یاهو لایف می گوید: «یکی از دلایل بروز بیزاری از غذا، مکانیسم بقا است. “اگر چیزی بخوریم و احساس بیماری کنیم و/یا استفراغ کنیم، ممکن است برای ما مضر باشد، بنابراین نمی خواهیم دوباره آن را بخوریم.”
یک روانشناس دیگر میگوید که افراد میتوانند به سرعت نسبت به غذا بیزاری کنند – و میتوان آنها را به غذاهایی با طعم، بو یا بافت مشابه تعمیم داد. او می گوید: “برخی از مولفه های رشدی در بیزاری از غذا وجود دارد.” “غذاهای انتخابی یا انتخابی در کودکان رایج تر است زیرا آنها می دانند که کدام غذاها برای خوردن ایمن و ناایمن هستند.” او میگوید معمولاً بچهها از این موضوع بزرگ میشوند، اما برخی ممکن است اینطور نباشند.
بوسول میگوید بیزاری از غذا همچنین میتواند با بارداری، مشکلات جویدن و بلع، یا تفاوت در پردازش حسی مرتبط باشد.
آیا بیزاری از غذا یک مسئله است؟
آیا بیزاری از غذا یک مسئله است؟
جسیکا کوردینگ، متخصص تغذیه می گوید که بیزاری از غذا می تواند از نقطه نظر سلامت یک مسئله باشد، اما لزوماً نیازی به مشکل ساز نیست. او می گوید: «نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا این بیزاری از غذا بر کیفیت زندگی شما تأثیر می گذارد یا خیر. “اگر فقط چند ترجیح باشد اما کسی غذاهای دیگری را در آن گروه غذایی بخورد، مشکل بزرگی نیست.”
اما کوردینگ میگوید اگر بیزاری کسی را از برآورده کردن نیازهای تغذیهای خود بازدارد، یا امتناع از خوردن برخی غذاها بر سلامت روحی یا جسمی او تأثیر بگذارد، «نشانههایی وجود دارد که چیزی عمیقتر در حال وقوع است». او میگوید: «در تجربهام بهعنوان یک متخصص تغذیه، دریافتهام که این بیزاریهای شدیدتر میتواند یک جزء روانشناختی داشته باشد.
بوسول می گوید، شرایطی وجود دارد که به نام اختلال مصرف غذای محدودکننده اجتنابی (ARFID) شناخته می شود، که شرایطی است که با اجتناب از غذاهایی که منجر به مشکل در تامین نیازهای تغذیه ای مناسب می شود، تعریف می شود. او اضافه می کند که با کاهش وزن قابل توجه، کمبود تغذیه ای و وابستگی به مکمل ها مرتبط است. او میگوید: «افراد مبتلا به ARFID مانند سایر اختلالات خوردن، نگرانی در مورد اندازه یا شکل بدن – ترس از افزایش وزن – ندارند، اما همان پیامدهای منفی پزشکی و روانشناختی سوء تغذیه را تجربه میکنند.
کارتر می گوید، افراد مبتلا به ARFID ممکن است فقط در خانه غذا بخورند زیرا ترجیحات غذایی آنها بسیار محدود است یا فقط غذاهای یک رنگ یا بافت می خورند زیرا در غیر این صورت سطح بالایی از استرس یا اضطراب را احساس می کنند.
اما او خاطرنشان می کند که همه بیزاری های غذایی تحت ARFID قرار نمی گیرند. او می گوید: “اگر بیزاری از غذا در مورد ترجیح است، پس احتمالاً یک اختلال خوردن نیست. برای مثال، من عاشق قارچ هستم، اما بسیاری از دوستانم از آنها متنفرند.” “اگر بیزاری از غذا با پریشانی مانند اضطراب قابل توجه مرتبط باشد و در عملکرد اختلال ایجاد کند، می تواند نشانه ای از یک اختلال خوردن باشد.”
آیا کاری می توانید در مورد بیزاری از غذا انجام دهید؟
آیا کاری می توانید در مورد بیزاری از غذا انجام دهید؟
اگر از یک غذای تصادفی مانند موز متنفر هستید و هیچ تاثیری بر زندگی شما ندارد، کوردینگ میگوید که خوب نیستید از آن اجتناب کنید. اما اگر با کمبودهای تغذیه ای مواجه هستید، او توصیه می کند اقداماتی را برای رفع آن انجام دهید.
او میگوید: «همکاری با یک متخصص تغذیه که میتواند در مورد راههای معرفی غذاهای مورد نیاز شما و مکملها برای پر کردن شکافها در صورت نیاز راهنمایی کند، میتواند مفید باشد.» اما پرداختن به سلامت روان با یک درمانگر دارای مجوز نیز مهم است.
بوسول میگوید شرایطی مانند ARFID و بیزاری عمومی از غذا قابل درمان هستند. او توضیح میدهد: «درمان معمولاً شامل اطمینان از اینکه فرد تغذیه کافی دریافت میکند و سپس معرفی غذاها و بافتهای ترسناک و اجتنابشده به آرامی و مکرر است.»
اما متخصصان می گویند که اگر به غذای خاصی علاقه ندارید، جای نگرانی نیست. کارتر میگوید: «تا زمانی که از نظر زیستشناختی، اجتماعی و روانشناختی به آنچه نیاز دارید، از غذاهایی که از آنها متنفر هستید اجتناب کنید.