۱۶:۵۰ - ۱۴۰۳/۱۱/۲۵

تروما چیست | هر اتفاق غمگینی تروما نیست

درمان تروما به طور معمول شامل مشاوره و حمایت روانی است.

تروما چیست | هر اتفاق غمگینی تروما نیست

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه قرن، تروما به آسیبهای جسمی یا روانی ناشی از حوادث و تجریبات استرس زا گفته میشود. تروما میتواند تاثیرات عمیقی بر سلامت روان فرد بگذارد و باعث اضطراب یا افسردگی شود. تروما های جسمی معمولا شامل تصادف ها یا جراحت های شدید هستند که نیاز به درمان فوری دارند. تروما های روانی معمولا نتیجه منفی و استرس زا مانند از دست دادن عزیزان یا بحران های عاطفی است. برای با خبر شدن از جزئیات بیشتر و کسب اطلاعات بیشتر اندیشه قرن را تا انتها دنبال کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

هر اتفاق ناراحت‌کننده‌ای تروما نیست

با آگاهی روزافزون مردم از طیف اتفاقاتی که می‌توانند تروما تلقی شوند و همچنین صدمات گسترده و غیرمنتظره‌ای که تروما به ابعاد مختلف زندگی قربانیان وارد می‌کند می‌توان گفت این مفهوم در عصر حاضر بیشتر از هر زمان دیگری بر زندگی ما سایه افکنده است. گریس تیم، یکی از قربانیان سوءاستفادۀ جنسی و همچنین برندۀ‌ جایزۀ‌ شهروند برتر استرالیا در سال ۲۰۲۱، اخیراً در همین زمینه گفته است ما باید «درمورد تروما و چهرۀ آن بی‌پرده و صادقانه حرف بزنیم. تروما می‌تواند زشت باشد. می‌تواند چهره‌ای شبیه موادمخدر داشته باشد. خودآزاری، ترک تحصیل، خالکوبی‌های بی‌دلیل و دیگر مکانیسم‌های مقابله‌ایِ ناخودآگاه، خودتخریب‌گر و ناهنجار نمونه‌هایی از تروما هستند». پزشکان بالینی که در زمینۀ تروما کار می‌کنند اظهارات گریس را تأیید می‌کنند، زیرا من و تمام همکارانم می‌دانیم که تروما می‌تواند موجب ضربات پنهانی‌تر و مخرب‌تری شود. سوءاستفاده و تروما می‌توانند تأثیرات گسترده‌ای روی زندگی فرد داشته باشند؛ گاهی‌اوقات زندگی را برای او چنان دردناک می‌کنند که غیرقابل‌تحمل می‌شود.

تعریف ما از مفهوم تروما در طول زمان تغییر قابل‌توجهی کرده است. در گذشته بسیاری از پزشکان بالینی درمورد تروما دیدگاه محدودی داشتند. آن‌ها فرض می‌کردند که تروما (برگرفته از لغتی یونانی به معنای زخم و جراحت) الزماً موجب ایجاد زخم‌ و آسیب‌های جسمی می‌شود. اوایل قرن بیستم پزشکان بالینی نشانه‌های تروما را در سربازان تشخیص دادند و از اصطلاحاتی نظیر موج‌گرفتگی و روان‌رنجوری جنگ استفاده کردند. بعدها مجموعۀ پیامدهای رایج تروما را تحت مفهوم جدیدی به نام اختلال استرس پس از سانحه یا پی‌تی‌اس‌دی نام‌گذاری کردند. پی‌تی‌اس‌دی یکی از شناخته‌شده‌ترین حالات روانی است که به دنبال تروما ایجاد می‌شود. علائم آن عبارت‌اند از افکار مزاحم (مانند فلاش‌بک و کابوس)، اجتناب (از یادآوری خاطرات مربوط به تروما)، تغییر در احساسات و شناخت فرد (مانند شکل‌گیری احساسات منفی پایدار یا باورهای تحریف‌شده درمورد خود یا دیگران) و تغییر در برانگیختگی و واکنش نشان‌دادن (مانند حالت گوش به زنگ بودن).

تروما

تروما

از زمانی که پی‌تی‌اس‌دی وارد فرهنگ لغت بیماری‌ها شد، تصور ما از تروما –شامل دلایل به‌وجودآمدن تروما و نحوۀ بروز آن- گسترده‌تر و جامع‌تر شده است. دیگر به‌راحتی می‌توانیم تشخیص دهیم که تجربیات مختلف از جمله حضور در جنگ، آزار و تجاوز جنسی و هر اتفاق آزاردهنده و مرگبار دیگری می‌تواند منجر به مشکلات پس از سانحه شود. همچنین امروزه می‌دانیم اتفاقاتی که به‌طور مستقیم مرگبار نیستند، ازجمله رفتارهایی همچون سوءاستفادۀ عاطفی یا مالی، قلدری و بی‌توجهی، می‌توانند به واکنش‌ها و پاسخ‌های پس از سانحه منجر شوند. اگر تروما در دوره‌های حساس رشد فرد ایجاد شود، ممکن است فرد دچار اختلال استرس پس از سانحۀ پیچیده شود. این اختلال شامل مشکلات مربوط به خودپنداره، رشد عاطفی، تفکر و عملکرد بین‌ِ‌فردی شخص می‌شود. مفهوم تروما نیز گسترش یافته است و، به‌لطف مفاهیمی چون ترومای غیرمستقیم که افراد شاغل در مشاغل امدادی تجربه می‌کنند، وقتی کسی بنا به اقتضای شغلش اتفاق آسیب‌زایی را مشاهده می‌کند ممکن است بگویند دچار اختلالات پس از سانحه شده است.

گسترش مفهوم تروما چندین دلیل احتمالی دارد. همچنین با توجه به افزایش شیوه‌های استفاده از اصطلاح «تروما» این نگرانی وجود دارد که امروزه بیش از حد از این اصطلاح استفاده می‌شود. نیک هاسلمِ روان‌شناس می‌گوید چیزی که خودْ آن را «شاخ‌وبرگ پیدا کردن مفهوم» می‌نامد اساس معنای متغیر تروما را شکل می‌دهد که این خود بازتابی از افزایش آزادی جامعه و تمرکز بیشتر بر آسیب‌های روحی است. او خاطرنشان می‌کند مفاهیمی که به جنبه‌های منفی تجربیات انسانی (مانند قلدری و تعصب) اشاره می‌کنند در طول زمان آن‌قدر گسترش یافته‌اند که گونه‌هایی از همان رفتار را به تصویر می‌کشند که آسیب کمتری می‌رسانند و همچنین پدیده‌هایی را توصیف کنند که ویژگی‌های جدیدی دارند. دیدگاه میشل کاسکاردی و کتی بِراوْن تا حدّی در تقابل با این نظر است. طبق استدلال آن‌ها افزایش درک و شناخت ما از برخی مفاهیم روانشناسی اغلب موجب شکل‌گیری گسترۀ مفهومی معناداری می‌شود. آن‌ها این‌طور می‌نویسند:« وقتی گسترۀ مفهومی معناداری شکل می‌گیرد، یک مفهوم به روشی هوشمندانه تغییر می‌یابد تا دربرگیرندۀ رفتارهای جدید در موقعیت‌های جدید باشد و این امر بر راهبردهای سازنده‌ای جهت کاهش آسیب تأکید دارد».

بااین‌حال، مانند بسیاری از پدیده‌هایی که وقتی از دیدِ رسانه‌های اجتماعی به آن‌ها نگاه می‌شود، توجه مردم را به خود جلب می‌کند، مفهوم تروما نیز رفته‌رفته به راه‌های بدی افتاده است. حتی زمانی که توجه به برخی از جنبه‌های تاریک‌تر و دشوارتر تروما جلب می‌شود، رسانه‌های اجتماعی، هم‌زمان ضمن تمرکز بر نشانه‌های شایع‌شده از جمله کمال‌گرایی، اضطراب برای داشتن بهترین عملکرد، راضی نگه‌داشتن دیگران و ناآرامی، تروما را کم‌رنگ جلوه می‌دهند. همچنین امروزه در بستر رسانه‌های اجتماعی به‌وفور شاهد آن هستیم که رفتارها و عادت‌های نسبتاً بی‌ضرر به‌عنوان نشانه‌های تروما توصیف می‌شود، برای مثال تماشای مکرر یک برنامه، دست‌وپنجه نرم‌کردن با تصمیم‌گیری‌های کوچک، آمادگی بیش از حد، تجزیه و تحلیل بیش از حد و حالت تدافعی به خود گرفتن. بدیهی است که با توجه به معیارهای فعلی تشخیص تروما هیچ‌کدام از این رفتارها و عادت‌ها از علائم بالینی اختلالات تروما نیستند. این‌ها ممکن است عادات ناشی از روش‌هایی باشند که برخی افراد پس از تجربۀ تروما برای سازگاری و عمل به وظایف خود به کار بسته‌اند؛ از طرفی دیگر ممکن است فقط عادات عجیب ذاتی یا حتی روش‌های سازگاری افراد باشند که به‌واسطۀ آن بتوانند در این دنیای پرسرعت به کارهای خود برسند.

برای اینکه بتوانیم درک کنیم چه زمانی تروما موجب شکل‌گیری رفتارهای خاص می‌شود باید به‌دقت در زمینه‌های روانشناختی تحقیق کنیم و تفاوت‌های ظریف موجود در آسیب‌شناسی روانی را درک کنیم. بیشتر واکنش‌های ناشی از تروما، که بازماندگان به دنبال درمان روانشناختی برای آن هستند، بسیار شدیدتر از رفتارهایی هستند که در بالا ذکر شده است. افکار خودکشی، خودآزاری، مصرف مواد مخدر، خودبیزاری، اضطراب فلج‌کننده، اختلالات مربوط به غذاخوردن، پرخاشگری و خشونت از جمله مواردی هستند که معمولاً در بازماندگان تروما دیده می‌شود. تروما پدیدۀ پیچیده‌ای است و، در فردی با سابقۀ تروما، به دلیل طیف گسترده‌ای از مشکلات بالینی مرتبط با پیشینۀ درمانی تروما و تشخیص اختلالات متعدد ناشی از آن که با هم هم‌پوشانی دارند (برای مثال اختلال افسردگی عمده، اختلال اضطراب فراگیر و اختلال شخصیت مرزی) این پیچیدگی حتی بیشتر هم می‌شود. اقدامات بالینی شامل تشخیص مجدد اختلال در فرد با درنظرگرفتن ترومایی که تجربه کرده است و همچنین تعیین روش درمانی مناسب، مانند روش درمانی پردازش شناختی۱، است.

پیچیدگی‌ دیگر تروما تقسیم‌بندی مبهم میان اتفاقاتی است که واقعاً به روان آسیب می‌رسانند و اتفاقاتی که ممکن است منزجرکننده و سخت باشند اما آسیب‌زا به ‌شمار نمی‌آیند. حد و مرز دقیق بین این دو کاملاً نامشخص است و به این سادگی‌ها نمی‌توان نتیجه‌گیری کرد که «اگر پس از تجربه‌ای دشوار دچار اضطراب شوید، حتماً آسیب دیده‌اید».

«تلۀ تروما» نامی است که برای استفادۀ بیش از حد از ساختار تروما در نظر گرفته‌ام. به نظر می‌رسد تلۀ تروما را غالباً افرادی می‌گذارند که قصد فروش محصول یا تبلیغ ایده‌ای را دارند یا کسانی که می‌خواهند خودشان را به‌عنوان فردی تاثیرگذار در رسانه‌های اجتماعی معرفی کنند و متوجه شده‌اند که بازار تروما حسابی داغ است!

استفادۀ بیش از حد از مفهوم تروما ممکن است با خطراتی همراه باشد. این احتمال وجود دارد که به هر چیزی برچسب تروما بزنیم یا اینکه ممکن است فرد به‌اشتباه در خودش اختلالی را تشخیص دهد (برای مثال، تشخیص اشتباه پی‌تی‌اس‌دی ممکن است دسترسی به شیوۀ درمانی مناسب را به تأخیر بیندازد)؛ ممکن است منابع درمانی محدود از دسترس کسانی که نیاز شدیدتری به آن دارند خارج شود؛ ممکن است فرد در برابر تجربیاتی که، با وجود دشواربودن، ناتوان‌کننده نیستند بی‌طاقت شود و درنتیجه انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری روانی کاهش می‌یابد؛ این امکان نیز وجود دارد که روی یک مشکل یا مجموعه‌ای از علائم بیش از حد تمرکز شود و سایر علائم و مشکلات نادیده گرفته شود. من در مطب خود با مراجعانی کار کرده‌ام که پس از تشخیص پی‌تی‌اس‌دی در خود کمک می‌خواستند. در برخی موارد، ارزیابی بالینی دقیق فرد درنهایت نشان داد که علائم او با معیارهای تشخیص علائم پی‌تی‌اس‌دی تفاوت دارند و به مداخلات درمانی‌ای جز شیوه‌های درمانی تروما‌محور نیاز داشتند. در چندین مورد، سایر بیماری‌های مرتبطِ افرادْ علائمی را که به تروما نسبت داده بودند توجیه می‌کرد –برای مثال، آشفتگی حسی که براثر اختلال طیف اوتیسم ایجاد می‌شود.

من در شیوۀ درمان مراجعانم استفاده از یک تعریف گستردۀ منطقی از تروما را مفید می‌دانم. هیچ مرز ثابت و مشخصی بین اتفاقاتی که موجب واکنش‌های تروماتیک می‌شوند و آن‌هایی که نمی‌شوند وجود ندارد. من معمولاً از معیارهای تشخیص رسمی اختلال استرس پس از سانحه و اختلال پس از سانحۀ پیچیده به‌‎عنوان راهنمای اولیه استفاده می‌کنم و سپس طیف سختی‌ها و ناملایماتی که مراجعانم تجربه کرده‌اند را بررسی می‌کنم؛ این بررسی شامل تأثیر این سختی‌ها بر شخصیت درحال رشد فرد و معنایی است که این سختی‌ها برای او دارد. از نظر من اینکه به مراجعان خود اجازه بدهیم از هر اصطلاحی که دوست دارند، از جمله واژۀ «تروما»، استفاده کنند تا حد زیادی مفید است.

درمانگران معمولاً هنگام صحبت درمورد قلدری و زورگویی مثل زمانی که از تجاوز حرف می‌زنند از واژۀ «تروما» استفاده می‌کنند. بااین‌حال بسیاری از تجربیات سخت انسانی هستند که لزومی ندارد بیماری قلمداد شوند. می‌توانیم به مراجعان توضیح دهیم که برخی اتفاقاتْ منزجرکننده و سخت‌اند، اما لزوماً در حوزۀ تروما قرار نمی‌گیرند (مانند تمسخر خواهر و برادر یا خیانت همسر). حتماً لازم نیست برای توجیه درد و رنج خود به آن برچسب تروما بچسبانیم، زیرا بدون این کار هم می‌توانیم به رنج خود توجه کنیم و آن را تسکین دهیم. همچنین، طبیعی است که در زندگی با موقعیت‌های سخت بین‌فردی، برای مثال روابط نامشروع، دعوا با دوستان یا رقابت‌های خواهر و برادری، مواجه شویم و حتی ممکن است ضمن رویارویی با چنین موقعیت‌هایی انعطاف‌پذیری و مهارت‌های بین‌فردی را یاد بگیریم و برایمان مفید باشد.

درک تفاوت بین اتفاقات تروماتیک و اتفاقات ناراحت‌کننده برای کمک به شکل‌گیری شخصیت سالم در افراد که مشخصۀ آن انعطاف روانی و انعطاف‌پذیری است ضروری است. استفاده از اصطلاحات مربوط به سلامت روان در عرف عام برای افزایش آگاهی ارزشمند است، اما مهم است که از این اصطلاحات به‌طور معقول استفاده کنیم تا افراد تصورات سودمندی از مشکلات و سختی‌هایشان داشته باشند. اگر تصور نادرستی از تروما در ذهن مردم شکل بگیرد بیشتر از آنکه به آن‌ها کمک کند، به آن‌ها آسیب می‌رساند./ترجمان

تروما یا روان زخم چیست؟

تروما یک اصطلاح روانشناسی است که از واژه یونانی به معنی زخم می‌آید و آن را به‌عنوان آسیب روانی می‌شناسند. این آسیب زمانی رخ می‌دهد که شما در موقعیت بسیار استرس‌زا یا ناراحت کننده بودید. قرار گرفتن در چنین موقعیتی باعث می‌شود تصور کنید هیچ امنیتی ندارید و دائما خطر در کمین شماست. از این رو احساس درماندگی خواهید داشت و دائما مضطرب می‌شوید.

درواقع باید بگوییم رویدادهایی که باعث به خطر افتادن امنیت فرد شوند، منجر به بروز آسیب روانی تحت عنوان تروما خواهند شد. در برخی مواقع این نوع آسیب به دلیل شوک روانی ایجاد می‌شود. مثلا جدایی غیرمنتظره از شریک عاطفی. این نوع تروما در اصل روان زخم است، زیرا آسیب فیزکی ایجاد نمی‌کند بلکه‌ شما را از لحاظ روانی تحت فشار قرار می‌دهد.

خوب است بدانید تروما اگر با دریافت کمک حرفه‌ای برطرف نشود، میتواند به صورت علائم و نشانه‌های فیزیکی بروز پیدا کند. درمانکده با گرد هم آوردن جمعی از بهترین دکتر روانشناس امکان مشاوره تلفنی، متنی یا تصویری را برای شما فراهم کرده است./درمانکده

تروما روحی چیست؟

ارسیا تقوا روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار سلامت ایرنا افزود: ضربه به خصوص به سر و اندام حساس بدن به گستردگی‌ صدمه‌ بستگی‌ دارد، بودن‌ یا نبودن‌ تورم‌ در محل‌ وارد آمده، ربطی‌ به‌ جدی‌ بودن‌ آسیب‌ ندارد ولی در مقابل ضربه یا همان تروما چنانچه زمانی به روح یا اندام حسی عصبی فرد یا افرادی وارد شود واکنش های غیر طبیعی به همراه خواهد داشت.

وی ادامه داد: تروما، ‌ شوک یا آسیبی است که به شدت و حدت آن به ضربه ای بستگی دارد که بر اندام یا روح و روان فرد یا افرادی وارد می شود براین اساس به همان اندازه آینده و سرنوشت آسیب دیدگان خود را تحت تاثیر قرار دهد.

وی تصریح کرد: مقابله و کنار آمدن با ضربه های روحی که توسط افراد دیگر ایجاد می شود به مراتب سخت تر از ضربه به جسم و اندام است این مخرب ترین تجربه ای است که ممکن است برای یک فرد رخ دهد.

تقوا تاکید کرد: این واکنشها نسبت به حوادث غیرطبیعی که در اطراف فرد یا گروه‌های آسیب دیده و زخم خورده اتفاق افتاده، طبیعی است. افرادی که قبلا دچار تروما شده یا در دوران بچگی این بیماری را تجربه کرده اند، بیشتر مستعد ضربه دیگری هستند چراکه روند درمان این نوع از بیماری ها حساس است و درمان بیمار به طور بالقوه ممکن است منجر به ترومای مجدد شود.

روانشناسی

روانشناسی

وی تصریح کرد: روند بهبود بیماری رخداد ضربه ای احتمال دارد مدتی زمان صرف شود و هر کسی به روش و شیوه خود التیام یابد، لذا اگر مدت ها از ادامه درمان تروما گذشت ولی نشانه ای از بهبودی حاصل نشد، ممکن است فرد به کمک حرفه ای از سوی یک متخصص تروما نیاز داشته باشد.

این رواندرمانگر گفت: تروما در حالت روحی و روانی بعد از مدتی با علائمی از جمله کرختی، بی‌احساسی، هیجان کمتر، اعصاب ضعیف‌تر یا تحریک پذیری مواجه شود، در این حالت صحبت از اتفاق رخ داده برای فرد سخت و دشوار است و به طور دائم از یادآوری و سخن گفتن از آن اجتناب می‌کند چرا که برایش زجرآور و دردناک است.

تقوا تصریح کرد: فرد آسیب دیده در این حالت دیگر حافظه قدیم خود را ندارد و دچار تغییرات اساسی و مشکلاتی در مغز می شود به نحوی که در برخی مواقع نمی توان جلوی واکنش های آن را گرفت که به این نوع ترومای حاد گفته می شود. علائمی همچون اجتناب از یادآوری اتفاق، تحریک‌پذیری شدید، تجربه مجدد ضربه در حالت خواب و بیداری، کاهش حافظه و اضطراب مداوم از جمله علائم ترومای حاد است.

وی افزود: استرس‌ مزمن و ادامه‌دار مثل درگیر شدن با بیماری یا فقر به تدریج روی مرکز سیستم هیجانی فرد مبتلا به تروما تاثیر می‌گذارد و در این حالت چون که تخریب ناگهانی رخ نمی دهد، سیستم هیجانی ناپایدار با کاهش حافظه، پایین آمدن اعتماد به نفس فرد آسیب دیده، مواجه می شود.

این روانشناس بالینی گفت: با توجه به مشاهدات متخصصان، نتایج به دست آمده از تجربه آسیب زننده و تروماتیک بر روی فرد یا افراد متفاوت است و ضمن اینکه هر فرد در مواجهه با ضربه یا واکنش به آسیب وارده، بیمار نمی شود، روند بهبودی این افراد به محیط اجتماعی امن، دوستان، اقوام و شرایط زندگی آن‌ها و مهمتر از همه صرف زمان با توجه به شدت آسیب وارده، بستگی دارد./ایرنا

 

پایان/*

اندیشه قرن را در ایتا، روبیکا، پیام رسان بله و تلگرام دنبال کنید.

 

مطالب مرتبط