این پست قسمت دوم از یک مجموعه دو قسمتی است.
پست قبلی این مجموعه به بررسی فرضیه توطئه گرایی تطبیقی (Van Prooijen and Van Vugt, 2018) پرداخت. بر اساس این دیدگاه، گرایش به تفکر توطئه آمیز در انسان ذاتی است. همچنین نشان می دهد که افراد می توانند از گسترش تئوری های توطئه سود ببرند. برای آزمایش مزایای گسترش تئوریهای توطئه، محققان در یک تحقیق جدید افراد را از طریق پلتفرم آنلاین Prolific برای شرکت در یکی از چندین مطالعه تجربی استخدام کردند.
مطالعات به طرق مهمی از یکدیگر متفاوت بودند – از جمله اندازه نمونه که از ۲۹۰ تا ۵۶۰ متغیر بود – اما از همان طرح اولیه پیروی کردند. به شرکتکنندگان سناریویی ارائه شد، سپس از آنها خواسته شد تا برداشت خود را از ویژگیهای شخصیتی یک فرد (که گاهی اوقات توزیعکننده توطئه بود) از آن ارزیابی کنند. این صفات شامل موارد زیر بود:
- تسلط: درک فرد از نظر اجتماعی مسلط یا نیرومند
- شایستگی: درک آنها به عنوان دارای مهارت یا پتانسیل
- گرمی: درک آنها به عنوان موافق، مفید یا بی خود
- ویژگی های رهبر مانند: درک آنها به عنوان دارای ویژگی های رهبری، مانند توانایی هماهنگ کردن گروه های مردم.
محتوای دقیق سناریو برای هر پاسخدهنده متفاوت است، بنابراین محققان میتوانند تفاوتها را در نحوه واکنش آنها به عوامل مهم برگرفته از فرضیه توطئهگرایی تطبیقی مقایسه کنند.
پیامدهای شهرت انتشار توطئه
دو مطالعه اول، که یکی از آنها یک تحقیق آزمایشی کوچکتر بود، با هدف ایجاد مقایسه های پایه انجام شد. اینها تفاوتهایی را بین نحوه برداشت مردم از کسی که تئوریهای توطئه را منتشر میکند و کسی که در شرایط مشابه دیگری این کار را انجام نمیدهد، مورد بررسی قرار داد. از شرکت کنندگان خواسته شد تصور کنند که آنها عضو قبیله ای هستند که در جنگل های آمازون زندگی می کنند. در آنجا برای منابع طبیعی منطقه با قبیله دیگری در رقابت بودند. چند نفر از اعضای قبیله آنها اخیرا توسط مارهای سمی گزیده شده و در اثر آن جان خود را از دست داده اند. علاوه بر این، یکی دیگر از اعضای قبیله آنها، به نام آنو، به آنها می گوید که فکر می کنند مارها از کجا آمده اند. برای برخی از شرکتکنندگان، آنو میگوید که مارها بهطور تصادفی وارد خانه شدهاند و باید مراقب باشند. برای بقیه شرکتکنندگان، آنو میگوید که گروه رقابتکننده مارها را عمداً در قلمرو خود قرار دادند تا به آنها آسیب برسانند.
در حالت اول، آنو خنثی است و توضیحی طبیعی برای مارها ارائه می دهد. در شرط دوم، آنو منتشر کننده تئوری توطئه است. در هر دو حالت، شرکت کنندگان ارزیابی خود را از شخصیت آنو ارائه کردند. نتایج نشان می دهد که این تفاوت در ارائه بر نحوه درک آنها از آن شخصیت تأثیر می گذارد. در هر دو مطالعه، آنها دریافتند که شخصیت پخشکننده توطئه غالبتر است، اما نسبت به نسخه خنثی Anu گرمتر است. با این حال، هیچ تفاوتی در مورد ادراک شایستگی یا ویژگیهای شبه رهبر یافت نشد.
این نتایج نشان می دهد که درگیر شدن در ادعاهای توطئه پیامدهای شهرت دارد. مطالعه ۲ برای مشاهده اینکه چگونه تعارض گروهی ممکن است بر این امر تأثیر بگذارد طراحی شده است. در مطالعات قبلی، سطح متوسطی از درگیری بین گروهی بر سر منابع کمیاب هم برای پخش کننده توطئه و هم برای شخص بی طرف پیشنهاد شد. مطالعه ۲ همان دو سناریو را ارائه می دهد، اما شامل سه تغییر است. آنو می تواند مثل قبل یک توطئه پراکنده باشد یا نه. با این حال، مسئله مار در یکی از سه زمینه اجتماعی مطرح شد: عدم رقابت با گروه دیگر، درگیری فیزیکی با گروه دیگر، یا همان درگیری متوسط بر سر منابع.
تفاوت کمی بین دو سناریو درگیری پیدا شد، اما هر دو کاملاً از سناریوی بدون درگیری بین گروهی متمایز بودند. در تمام این شرایط، توزیع کننده توطئه مسلط تر و کمتر گرم تلقی می شد. با این حال، زمانی که هر درگیری وجود داشت، تفاوت در گرما چندان مشخص نبود. به عبارت دیگر، تعارض ادراکات منفی را کاهش داد. گسترش دهندگان توطئه نسبت به افراد بی طرف صلاحیت کمتری داشتند، اما فقط در سناریویی بدون درگیری. باز هم، به نظر میرسد وجود درگیریهای بین گروهی تأثیر منفی انتشار ادعاهای توطئه را کاهش میدهد.
مطالعه ۳ آزمایش را ساده کرد و در عین حال یک پیچش را نیز اضافه کرد. از آنجایی که تفاوتی بین انواع تعارض وجود نداشت، تنها شرایط تعارض منابع متوسط گنجانده شد. با این حال، شرط “بدون درگیری” با سناریویی جایگزین شد که در آن قبیله سوژه در واقع یک رابطه همکاری با گروه دیگر داشت. در این مطالعه، توزیع کنندگان توطئه مجدداً در هر دو شرایط غالب تر در نظر گرفته شدند. شرکتکنندگان در نظر گرفتند که پخشکنندهها در سناریوی تعاونی کمتر شایستگی و رهبر مانند هستند، اما در سناریوی رقابتی به همان اندازه شایسته و رهبر هستند. پخشکنندگان نیز در هر دو سناریو کمتر گرم به نظر میرسیدند، اما باز هم، سناریوهای درگیری این را کاهش داد و باعث شد که تفاوت بین آنها و بیطرفها زیاد نباشد.
در نهایت، مطالعه ۴ مطالعه ۳ را تکرار کرد، اما با یک استثنا مهم. همچنان شامل مقایسه یک توزیع کننده توطئه با یک بی طرف در شرایط درگیری یا همکاری با گروهی دیگر بود. با این حال، تهدید مار در جنگل های بارانی را با یک حمله سایبری شریرانه در یک محل کار مدرن جایگزین کرد. هدف از این کار این بود که ببینیم آیا نتایج با موقعیتی که اکثر پاسخ دهندگان احتمالاً تجربه بیشتری در مورد آن داشتند، سازگار است یا خیر. در واقع نتایج تغییر نکرد. در هر دو مورد، پخشکنندهها غالبتر تلقی شدند. آنها کمتر شایستگی و رهبر مانند بودند، اما فقط در سناریوی تعاونی. آنها همچنین کمتر گرم بودند، اما با تفاوت کمتری بین آنها و بی طرف ها در سناریوی درگیری. این نشان دهنده مجموعه ای قوی از یافته ها است.
مطالب ضروری تئوری های توطئه
تشویق تئوری های توطئه
در مجموع، یافتههای این مطالعات نشان میدهد که واقعاً پیامدهای شهرت برای افرادی که باورهای توطئه را منتشر میکنند، وجود دارد. با این حال، اینها همیشه منفی نیستند. در واقع، تلقی شدن به عنوان مسلط اجتماعی می تواند در بسیاری از موقعیت های اجتماعی سودمند باشد. همچنین این تنها عاملی است که به طور مداوم با ترویج تئوری های توطئه مرتبط است. نویسندگان خاطرنشان می کنند که انتخاب برای گسترش این ادعاها “یک استراتژی پایدار برای افراد سخت و نیرومند است” (Cao, van Prooijen, & van Vugt, 2025: 16). هزینه های بالقوه شهرت نیز وجود دارد. پخش کنندگان توطئه عموماً کمتر گرم و کمتر شایستگی دیده می شوند. با این حال، بسیاری از تفاوت ها زمانی که تصوراتی از تعارض با گروهی دیگر وجود دارد، از بین می رود. به این ترتیب، به نظر می رسد این یافته ها تا حد زیادی با فرضیه توطئه گرایی تطبیقی سازگار است.
تئوری های توطئه می تواند برای کل جامعه بسیار مشکل ساز باشد. با این وجود، تحقیقاتی مانند این نشان میدهد که مردم میتوانند از انتشار آنها سود ببرند. این مزایا انگیزه ای فردی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات نادرست مضر، صرف نظر از هزینه بیشتر، فراهم می کند. این به توضیح اینکه چرا مردم ممکن است ادعاهای توطئه را منتشر کنند کمک می کند، اما همچنین ممکن است به راه هایی برای کمک به مبارزه با گسترش اشاره کند.
به عنوان مثال، اگر موضوع انگیزه باشد، قدم منطقی این است که اقداماتی برای افزایش هزینه های گسترش آنها انجام دهیم. این امر به ویژه برای پلتفرم های عمومی بزرگ یا برای منابعی که به مخاطبان زیادی دسترسی دارند مهم است. راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما، البته، این رویکرد چالش های خاص خود را دارد. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، برای تعیین اینکه کدام روش ها موثرترین، کاربردی ترین و خوشایندترین برای عموم مردم هستند، به تحقیقات بیشتری نیاز است.