برخی از کلمات در زمینه های مختلف معانی متفاوتی دارند. به عنوان مثال، “من یک پرنده دیدم” با “من قصد دارم تعدادی کنده را ببینم” کاملاً متفاوت است. معانی متفاوت از این نوع معمولاً کاملاً قابل قبول است.
اما آیا تشخیص سلامت روان از نظر مفهوم در زمینهها متفاوت است؟
اگر زمینه قانونی باشد و تفاوت معنا به این معنا باشد که کسی مسئولیت کیفری اعمال خود را ندارد، آیا اهمیت دارد؟
بیایید این سوالات را در مورد سکسومنیا بررسی کنیم.
یک “سکسسومنیاک” در طول خواب درگیر فعالیت جنسی می شود اما به دلیل اختلال در هوشیاری نمی تواند این را به خاطر بیاورد. اقدامات او می تواند منجر به اتهامات تجاوز جنسی یا تجاوز به عنف شود، اما تجاوز جنسی و تجاوز غیر ارادی قابل مجازات نیستند. این به این دلیل است که انجام رابطه جنسی ناخواسته منجر به دفاع «اتوماتیک» می شود که تأثیری بر سلب مسئولیت از شخص در قبال اعمالی که بدون قصد انجام می دهد، می شود.
افرادی که دچار سکسومنیا تشخیص داده شده اند، دفاع از اتوماسیون را ارضا می کنند.
اگر ثابت نشود که در زمان انجام رابطه جنسی مربوط به اتهامات تجاوز جنسی بیدار بوده اند، قانون باید آنها را بی گناه یا از نظر کیفری به دلیل اختلال روانی مسئول بداند. اینکه کدام حکم اعمال می شود بستگی به این دارد که آیا قانون خواب جنسی را به عنوان یک اختلال سلامت روان طبقه بندی می کند یا خیر.
تبرئه کامل یا یافته های بی گناه تنها در صورتی اعمال می شود که خواب جنسی یک اتوماسیون “عاقلانه” در نظر گرفته شود، که به عوامل خارجی نسبت داده می شود که انتظار می رود هر فرد “معمولی” را به طور موقت از اراده محروم کند. «عوامل خارجی» شامل الکل یا مواد گذرا که ذهن را تغییر میدهند نمیشود.
اما سکسومنیا به خواب مربوط میشود که از علل داخلی ناشی میشود. طبقه بندی قانونی از دست دادن اراده ناشی از یک علت داخلی، خودکارسازی «دیوانه» است. حکم قابل اجرا هنگامی که شخصی تحت تأثیر یک اتوماسیون جنون آمیز مرتکب تخلف می شود “به دلیل نقص ذهنی مسئولیت کیفری ندارد.” این با “بدون گناه” متفاوت است.
حکمی مبنی بر اینکه شخصی به دلیل اختلال روانی مسئولیت کیفری ندارد، مستلزم در نظر گرفتن خطر بالقوه جاری برای عموم است. دستورات برای محافظت از مردم در مواردی که خطر محتمل است دنبال می شود.
تبرئه کامل از جرایمی که تحت یک دوره سکسومنیا انجام شده اند، منطقی نیست. با این حال، سیستم قضایی به گونهای رفتار میکند که گویی این یک اختلال سلامت روانی نیست، که به آن اجازه میدهد تا افراد متهم به جرایم جنسی را به طور کامل تبرئه کند، بدون در نظر گرفتن اقدامات محافظتی که ممکن است در صورت در نظر گرفتن اختلالات سلامت روان در نظر گرفته شود.
در چنین مواردی، نظر روانشناختی یا روانپزشکی تا جایی که به قضات کمک میکند تا تشخیص سکسومنیا را تایید کنند، درخواست میشود. سپس قانون معنای خاص خود را در مورد آنچه که یک اختلال سلامت روان است و نیست اعمال می کند. اما اگر، برای مثال، شما سرطان دارید، این دادگاه نیست که تصمیم بگیرد که آیا این یک وضعیت پزشکی است یا خیر.
علاوه بر پیچیدگی بیشتر توانایی اختیاری دادگاه ها، سکسومنیا در فهرست ذکر شده است راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، این بدان معناست که تبرئه کامل به دلیل داشتن یک اتوماسیون عاقل با طبقه بندی روانپزشکی سکسومنیا در تعارض است.
سپتامبر گذشته، یک وزیر جوانان مستقر در سیدنی در ۱۵ فقره رفتار جنسی نامناسب مربوط به خردسالان، از جمله ۱۱ مورد رابطه جنسی، بی گناه شناخته شد.
دفاع و دادستان موافقت کردند که شواهد حاکی از آن است که او دچار خواب آلودی جنسی شده است – که دفاع از اتوماسیون در مورد او اعمال می شود. متأسفانه، کدام نوع اتوماسیون، عاقل در مقابل دیوانه، مورد سؤال قرار نگرفت. در این مورد، sexsomnia نشان دهنده یک اتوماسیون عاقل بود و وزیر تبرئه کامل شد. اما به یاد بیاورید که اتوماسیون عاقل یک اختلال سلامت روانی نیست.
اقداماتی برای کاهش جرایم مجدد احتمالی در نظر گرفته نشد، زیرا این اقدامات تنها در صورتی اعمال میشوند که یک خودکارسازی الزامات یک اتوماسیون دیوانه، یک اختلال سلامت روان را برآورده کند.
نکته مهم این است که سوابق دادگاه نشان میدهد که وزیر با جوانان تحت مراقبت خود در تختخواب مشترک بوده است و همخوابی یکی از محرکهای شناخته شده خوابآلودگی جنسی است. واجد شرایط بودن قضاوت با اعمال شرایطی برای اشتراک تخت با افرادی که ممکن است قربانی شوند، مناسب به نظر می رسید.
در واقع، در ارائه مدارک، روانپزشک مشاور دفاعی معتقد است که وزیر “هنوز در معرض خطر انجام رفتارهای جنسی مشابه بود.” او در ادامه توصیههای درمانی را ارائه کرد، “با اشاره به اینکه مداخله اصلی عمدتاً پیشگیرانه با اجتناب از نزدیکی به شریک جنسی آینده است.”
اگر قانون سکسومنیا را به عنوان یک اختلال سلامت روان در نظر میگرفت، «مسئولیت کیفری به دلیل اختلال روانی» به جای «بی گناه» به کار میرفت که احتمال تکرار اعمال جنسی ناخوشایند را به حداقل میرساند.
کانادا از نظر قانونی، سکسسومنیا را به عنوان یک اختلال سلامت روان به رسمیت میشناسد، در نتیجه از تبرئه کامل جرایم مبتنی بر سکسومنیا جلوگیری میکند. کشورهای دیگر هنوز این روش را اتخاذ نکرده اند.
با کنار گذاشتن قانون، تشخیص سکسومنیا عمدتاً بر اساس گزارش خود و سابقه جانبی است که عمدتاً از خانواده یا افراد مهم به دست آمده است. معیارهای تشخیصی عمدتاً رفتاری هستند، از جمله بیداری ناقص مکرر، تصویرسازی کم یا بدون رویا، و یادآوری ضعیف رویدادها. مطالعات خواب حاکی از وجود این اختلال هستند اما قطعی نیستند. مواد و سایر شرایط پزشکی یا روانی نباید علائم را در نظر بگیرند. و شایان ذکر است که هیچ آزمایش عینی برای سوء استفاده از خواب جنسی وجود ندارد.