۰۲:۴۰ - ۱۴۰۳/۱۲/۲۴

۴ عامل ایجاد تنش بین کودکان بزرگسال و والدین

کودکان بزرگسال و والدین آنها می توانند به دلایل گسترده روانی و عاطفی که مستحق اکتشاف هستند ، از قطع ارتباط رنج ببرند. در حالی که تروما ، اعتیاد و سایر مسائل مملو از گذشته اغلب در مبارزات خانوادگی در مرکز قرار می گیرد ، مهم است که درک کنیم...

۴ عامل ایجاد تنش بین کودکان بزرگسال و والدین



کودکان بزرگسال و والدین آنها می توانند به دلایل گسترده روانی و عاطفی که مستحق اکتشاف هستند ، از قطع ارتباط رنج ببرند. در حالی که تروما ، اعتیاد و سایر مسائل مملو از گذشته اغلب در مبارزات خانوادگی در مرکز قرار می گیرد ، مهم است که درک کنیم که تفاوت های جمعیتی و نسلی بر این پویایی ها تأثیر می گذارد. برخی از ویژگی های استاتیک مانند وضعیت مهاجرت ، سن ، وضعیت اقتصادی اقتصادی و حتی شخصیت می تواند به طور قابل توجهی بر توانایی والدین و کودک در اتصال تأثیر بگذارد.

وضعیت مهاجرت

هنگامی که والدین مهاجران نسل اول هستند ، ممکن است از فرزندان خود که در ایالات متحده به دنیا آمده اند ، احساس قطع شوند. خانواده های مهاجر ، فرهنگ ، سنت و ارزشهای زیادی را با خود به همراه می آورند که ممکن است همیشه با آرمانهای غالب آمریکایی هماهنگ نباشند. این برخورد فرهنگی می تواند منجر به تنش شود زیرا والدین و فرزندان در شکاف بین حفظ ارزشهای سنتی و اتخاذ موارد جدید حرکت می کنند.

به عنوان مثال ، اختلاف نظرها در مورد مسئولیت جمعی (یک ارزش اصلی برای بسیاری از فرهنگ های مهاجر) در مقابل جاه طلبی های فردی (مشخصه ای از جامعه آمریکا) می تواند باعث اصطکاک شود. والدین ممکن است از فرزند بالغ خود بخواهد که نیازهای خانواده را در اولویت قرار دهد ، در حالی که کودک احساس می کند به سمت اهداف شخصی و استقلال می رود. در مقیاس کوچکتر ، والدین ممکن است احساس صدمه یا ناامیدی کنند ، وقتی فرزندانشان از سنت های فرهنگی یا زبانی خود فاصله بگیرند یا نتوانند آنها را به طور کامل همانطور که انتظار می رود ، در آغوش بگیرند. این تفاوت های نسلی و فرهنگی شکاف عاطفی ایجاد می کند که می تواند دشوار باشد.

سن و نسل

شکاف نسلی بین والدین و فرزندان بالغ می تواند تنش قابل توجهی ایجاد کند. هر نسلی با زمینه های تاریخی ، اجتماعی و سیاسی منحصر به فرد خود شکل می گیرد ، که بر نحوه مشاهده هر گروه جهان و نزدیک شدن به روابط تأثیر می گذارد. آنچه ممکن است برای یک نسل آشکار به نظر برسد می تواند نسبت به حالت دیگر منسوخ یا بی ربط باشد. به عنوان مثال ، نسل های جوان-به ویژه Millennials و Gen Z-در حال حرکت به دنیای سریع در حال تغییر با پیشرفت های سریع فن آوری ، تغییر هنجارهای اجتماعی و تأکید بیشتر بر سلامت روان و بیان عاطفی هستند. از طرف دیگر ، نسل های قدیمی تر ، مانند Baby Boomers و Gen Xers ، اغلب ارزش های سنتی تری دارند که توسط واقعیت های مختلف سیاسی ، رسانه ها و هنجارهای اجتماعی شکل می گیرند. این اختلافات می تواند به ویژه در مورد موضوعاتی مانند سیاست ، انتخاب شیوه زندگی ، اخلاق کاری و حتی نحوه برقراری ارتباط قابل توجه باشد. در حالی که بسیاری از خانواده ها موفق به ایجاد این شکاف ها می شوند ، برخورد تجربیات هنوز هم می تواند اصطکاک مداوم را ایجاد کند ، به خصوص وقتی والدین برای ارتباط با دنیای جوان تر و دیجیتالی تر تلاش می کنند.

وضعیت اقتصادی اقتصادی

منبع تنش دیگری که اغلب در خانواده ها بوجود می آید ، زمانی است که کودکان بالغ از والدین خود در کسب قدرت پیشی می گیرند. در عمل من ، بسیاری از خانواده ها را دیده ام که شکاف مالی به یک مانع ساکت تبدیل می شود. والدین ممکن است از ثروت تازه فرزندانشان احساس ناراحتی و حتی حسادت کنند ، که می تواند تعامل روزمره را احساس بی دست و پا یا تنگ کند. مسائل متداول در این شرایط می تواند سطح شود – که باید برای شام های خانوادگی ، نحوه بحث در مورد تعطیلات اسراف و چگونگی مشاهده والدین شغل فرزندان خود را در مقابل نحوه مشاهده فرزندان والدین خود بپردازد. این نابرابری های مالی همچنین می تواند نحوه مشاهده هر دو نسل به کار و موفقیت یکدیگر را تغییر دهد. هنگامی که والدین و فرزندان در براکت های مختلف درآمدی قرار دارند ، حتی ساده ترین مکالمات در مورد پول یا سبک زندگی می تواند مملو از ناراحتی باشد.

شخصیت

بعضی اوقات ، مشکلات در روابط کودک والدین و فرزندخواندگی ریشه در تروما یا مسائل مالی دارد بلکه در این واقعیت ساده است که والدین و فرزندان فقط افراد بسیار متفاوتی هستند. علی رغم به اشتراک گذاشتن DNA و بزرگ شدن در همان خانه ، والدین و فرزندان ممکن است علاقه ها ، اعتقادات یا ارزش های مشترکی داشته باشند. این قطع ارتباط می تواند پیدا کردن فعالیت های مشترک ، سرگرمی یا حتی مباحث مکالمه در طول اجتماعات خانوادگی را دشوار کند. خانواده هایی که در آنها همپوشانی کمی در شخصیت یا علایق وجود دارد ، گاهی اوقات در بهترین حالت احساس سطحی می کنند. اعضای خانواده ممکن است برای یافتن زمینه مشترک تلاش کنند و روابط را متلاشی و قطع کنند. این امر به ویژه هنگامی صادق است که یک یا هر دو طرف احساس کنند که مجبور هستند ارتباطی را که به طور طبیعی وجود ندارد ، مجبور کنند.

پل زدن شکاف

بعضی اوقات روابط کودک والدین و فرزندخواندگی می جنگد زیرا والدین و فرزندان بزرگسال افراد بسیار متفاوتی هستند. با وجود دوست داشتن یکدیگر ، آنها از نسل های مختلف ناشی می شوند و ممکن است تجربیات زندگی متضاد ، وضعیت های مختلف مهاجرت ، واقعیت های مختلف مالی یا شخصیت های متمایز داشته باشند. این اختلافات می تواند اتصال و درک یکدیگر را به چالش بکشد.

خوب است که این اختلافات اصطکاک ایجاد می کند. درک و ادغام آنها در فرآیند اتصال ساختمان می تواند به ایجاد شکاف کمک کند. خانواده ها با تصدیق این عوامل اساسی ، می توانند همدلی عمیق تری را تقویت کنند ، ارتباطات را بهبود بخشند و با وجود اختلافاتشان ، راه هایی برای ارتباط با یکدیگر پیدا کنند.

مطالب مرتبط