من پشت تو را دارم
سپس وفاداری عاطفی، احساس پشتیبان همدیگر وجود دارد. شرکا از یکدیگر انتظار وفاداری عاطفی کامل دارند، و این در رفتاری که یکی از طرفین با دیگری در مقابل افراد دیگر رفتار می کند قابل مشاهده است: آیا این کار محترمانه است؟ گرم؟ نشان دهنده محبت است؟ یا اینکه یکی از طرفین رویدادی را بازگو می کند که دیگری نادیده می گیرد یا بدتر از آن رد می کند؟ برای گاتمنها، این یکی از گویاترین شاخصهای نه فقط وفاداری – یا بهطور دقیقتر، عدم وجود آن، بلکه از دوام کل رابطه است.
جان گاتمن در دههها نظارت بر زوجها به خوبی دریافته است که این لحظات پیش پا افتاده زندگی مشترک است که اساس عشق در روابط طولانی مدت است. از آنجایی که مبادلات منفی به طور نامتناسبی اثر مخربی بر روابط دارند، لازم است که شرکای علاقه و تحسین خود را دوباره پر کنند، و آنها این کار را با چرخش به سمت یکدیگر در لحظات بیشماری روزمره انجام میدهند و هر پیشنهادی برای ارتباط را تشخیص میدهند (“هی، به آن ماشین دیوانه نگاه کن” !») و به شیوه ای علاقه مند یا تأییدکننده پاسخ دهید. شریکی که چنین پیشنهادی را نادیده می گیرد، رویگردان است. بدتر از آن مخالفت با یک پیشنهاد است (“قطع من را متوقف کنید، من در حال خواندن هستم”). گاتمن می گوید: «عنصر چرخش به سمت، برای ایجاد وفاداری اساسی است. وفاداری پشتوانه اعتماد و تعهد است، دو دیوار سنگین خانه رابطه.»
اغلب در موقعیت های اجتماعی، یکی از شرکا با دیگران درگیری دارد. دفاع از شریک زندگی بسیار مهم است – برای رفاه خود و برای رابطه – و بیان این حمایت یک نمایش ضروری از وفاداری است. این بدان معنا نیست که همیشه حق با همسرتان است.
رئال میگوید: «آنچه که مردم همیشه اشتباه میکنند این است که چنین موقعیتی را به لحظهای قابل آموزش تبدیل میکنند: «من میدانم چرا مردم این مشکل را با شما دارند، زیرا من نیز با شما این مشکل را دارم.» وفاداری عبارت است از وفاداری رئال اصرار دارد که نه تنها در ملاء عام بلکه در خصوصی به یک شریک بدهکار است. “ابتدا، با همدلی و شفقت شروع کنید، سپس بپرسید که آیا آنها می خواهند مشکل را حل کنند. تبدیل یک حادثه ناراحت کننده به لحظه ای قابل آموزش عموماً ایده بدی است.»
البته انتظاراتی از وفاداری وجود دارد که غیر واقعی است. رئال میگوید: «آنچه بسیاری از مردم به عنوان وفاداری به آن فکر میکنند، واقعاً عشق بیقید و شرط است، و این فقط یک تصور کودکانه از عشق است.» به عنوان مثال، وفاداری، یک توافق قطعی نیست.» بگو با همکارت دعوا می کنی. آنچه ابتدا از طرف شریک زندگی شما تضمین می شود، معیاری برای همدلی است. سپس، اگر آنها پیشنهادی در مورد کاری دارند که شما میتوانستید متفاوت انجام دهید، چیزی که لازم است مذاکره ظریفی برای ارائه اطلاعات است و در عین حال به شما اطلاع میدهد که در کنار شما هستند. رئال میگوید: «ارتباطات گرامی داشتن یک عنصر کلیدی وفاداری در هنگام اختلاف است».
وفاداری زوجین این انتظار را رمزگذاری می کند که شریک زندگی شما به نفع شما عمل کند و مرتباً نیازهای شما را برآورده کند زیرا این کار درستی است. هر چقدر هم که توقع اصلی باشد، میتواند زمینهای برای ناامیدی باشد، مگر اینکه شرکا در مورد چیزهایی که معمولاً در مورد آنها صریح نیستند صحبت کنند. سوزان برن-استون، درمانگر خانواده نیویورکی، میگوید: «نیازها کاملاً فردی هستند و هر شریک باید برای خودش تعریف کند که چه چیزی برایشان مهم است». “این نیاز به درجه ای از خودآگاهی دارد و سپس این نیاز را به شریک زندگی خود بیان می کند.” او میگوید که تمرین درمانی او گواه این است که این کار چقدر میتواند دشوار باشد. ترفند این است که در زمانی که احساس میکنید نیاز خود را به شریک زندگی خود بیان کنید، این کار را بدون عصبانیت از عدم برآورده شدن نیاز انجام دهید، و آن را به گونهای بگویید که شریک زندگی شما بتواند آن را قبول کند.
وقتی بزرگسالان رابطه خود را شکل می دهند، اینگونه پیش می رود. آنچه اغلب اتفاق می افتد، رئال متاسف است، این است که مردم منتظر شکست شریک زندگی خود هستند و سپس به شکست واکنش نشان می دهند. “مدرسه دادن به شریک زندگی خود در مورد آنچه می خواهید یک جمجمه سطح بالا است. اما این شانس را افزایش می دهد که به آنچه می خواهید برسید.” اگر درخواست از شریک زندگی خود برای آنچه نیاز دارید و به دست آوردن آن برای یک پیوند محبت آمیز ضروری است، پس دریافت آنچه نیاز دارید بدون درخواست – حمایت نامرئی – روابط را به بعد دیگری می برد.
بالاترین معیار وفاداری – و شاید بالاترین اقدام جدی در تمام زندگی روابط، کارشناسان موافقند – ابراز شکایات و مشکلات مستقیماً به شریک زندگی زمانی که از او ناراحت هستید، است. گاتمنها آن را مشکلی ویژه برای کسانی میدانند که از تعارض اجتناب میکنند، و برای کسانی که در هنگام ناراحتی به انتقاد و تحقیر متوسل میشوند، خرابکاران اصلی گوش دادن، حل مشکلات و محبت، چالش بزرگی است. گاتمن ها دریافتند که بیش از هر زمان دیگری اجتناب از درگیری در جوانان امری همه گیر است که تا حدی نتیجه پیامک دادن به جای تعامل رودررو است.
ابراز شکایات هنری است که علم نشان میدهد که به بهترین وجه با چیزی شروع میشود که گوتمنها آن را «استارتآپ نرم» مینامند و به جای بازگویی گناهان شریک زندگیتان، بیان میکنند که چه احساسی دارید. سپس در مورد یک موقعیت بسیار خاص که باعث ایجاد احساسات شده است صحبت می کنید و اقدامی را پیشنهاد می کنید که می تواند احساسات را برطرف کند. اما آنچه که هر تنشی را که ایجاد میکند پراکنده میکند، ابراز احترام و احترام است.
برای سیاهپوستان و دیگر رنگینپوستان در ایالات متحده، وفاداری زوجها معمولاً نه تنها باید حمایت عاطفی باشد، بلکه باید لایهای از محافظت در برابر تجارب غیرانسانی را فراهم کند. «وقتی صبح از در بیرون می رویم، با این درک است که روز می تواند مجموعه ای از تهدیدات را شامل شود که همه آنها قابل مشاهده نیستند. تاواندا ترنر-براون، یک درمانگر خانواده در واشنگتن دی سی می گوید: «شما شریکی می خواهید که این را بفهمد و به شما کمک کند تا آن را حل کنید. به خانه آمد و گفت که او را در یک فروشگاه تعقیب کردند و به خاطر وجودش به عنوان مشکوک رفتار کردند.
موارد جزئی و اخراج هایی وجود دارد – که با وجود واجد شرایط بودن بیشتر از دیگران، دوباره برای ارتقاء از آنها عبور می کنند – که اغلب باعث می شود سیاهپوستان احساس نامرئی کنند. ترنر-براون میگوید: «این بر روان تأثیر میگذارد که بر عزت نفس، احساس مرتبط بودن و حتی توانایی مشارکت در رابطه تأثیر میگذارد». علاوه بر این، هر ناامیدی وزن اضافی بسیاری از بی عدالتی های تاریخی را به همراه دارد. او خاطرنشان می کند که با توجه به حملات مکرر به شخصیت سیاه پوست، پشتیبانی شامل اقدامات اضافی برای تأیید اعتبار است.