۱۹:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۴/۰۸

روانشناسی/علت اضطراب _دوسوگرانه و دلبستگی شدید در کودکان چیست؟

کودکان مضطرب-دوسوگرا از رها شدن می ترسند اما نمی توانند به مراقب خود اعتماد کنند که ثابت قدم باشد.

روانشناسی افسردگی کودکان

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه قرن،کودکان مضطرب-دوسوگرا از رها شدن می ترسند اما نمی توانند به مراقب خود اعتماد کنند که ثابت قدم باشد.برای اطلاعات بیشتر با اندیشه قرن همراه باشید.

برخی از ویژگی های کلیدی که یک کودک ممکن است سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا داشته باشد عبارتند از:

چسبیدن به مراقبین

ترس از غریبه ها

پریشانی شدید زمانی که از مراقبان خود جدا می شوند

تسلی ناپذیر در هنگام ناراحتی – به راحتی تسکین نمی یابد

روابط ضعیف با کودکان دیگر

اکتشاف محدود از محیط آنها

مشکل در تنظیم و کنترل احساسات منفیبه طور کلی مضطرب به نظر می رسد

نشانه های دلبستگی دوسوگرا

کودکانی که دارای سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند، هنگامی که مراقبشان را ترک می‌کند، ناراحتی خود را نشان می‌دهند و هنگام بازگشت به سختی آرام می‌شوند.

کودک اغلب مطمئن نیست که آیا می تواند به مراقب خود تکیه کند یا خیر و ممکن است از رها شدن ناراحت باشد.

یک کودک مضطرب-دوسوگرا ممکن است هرگز نداند که آیا مراقب او به آنها پاسخ خواهد داد یا خیر. بنابراین، آنها یاد می گیرند که عشق و حمایت همیشه برای آنها وجود نخواهد داشت.

مضطرب جدایی
کودکی که مضطرب-دوسوگرا است، رها کردن مراقبان خود در زمان جدایی بسیار دشوار است.

آنها ممکن است از رفتن به مدرسه امتناع کنند یا توسط کسی غیر از مراقب اصلی خود از آنها مراقبت شود و در هنگام جدایی علائم شدید پریشانی از خود نشان دهند.

مثال ها:

امتناع از رفتن به خواب بدون والدین.
برای کودکانی که دارای دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند به اختلال اضطراب جدایی (SAD) مبتلا می شوند. این یک اختلال اضطرابی است که عموماً در اوایل کودکی تشخیص داده می شود.

کودکان مبتلا به SAD ممکن است از ترس جدا شدن از مراقبان خود از رفتن به مدرسه امتناع کنند و هنگام جدا شدن دچار اضطراب شدید شوند.

طرد مراقب

با وجود اضطراب جدایی، کودک اغلب هنگام بازگشت به کودک مراقب او را طرد می کند.

کودک ممکن است احساس آسیب، طرد شدن و عصبانیت کند و این غم و اندوه را بدون توجه به آرامشی که مراقب او دارد، حفظ کند.

مثال ها:

دور کردن والدین
دور شدن از والدین هنگام بازگشت از سر کار.
عدم تماس چشمی با والدین پس از وصلت
خوشحال کردن کودک مضطرب-دوسوگرا ممکن است بسیار سخت باشد و هیچ کاری برای آنها مناسب نیست.

اکتشاف محدود

کودکان مضطرب-دوسوگرا اغلب در مورد کشف دنیای خود ناامن هستند. ممکن است برای آنها سخت باشد که به تنهایی بازی کنند بدون اینکه به دنبال اطمینان و توجه مداوم از مراقب خود باشند.

مثال ها:

فقط در نزدیک ترین وسایل زمین بازی به معلم بازی کنید.
عدم پیوستن به گروه ها یا فعالیت ها بدون حضور یک همسال آشنا.
آنها ممکن است غیر اجتماعی به نظر برسند و دوستی با همسالان برایشان سخت باشد.

توجه طلبی

کودکانی که مضطرب-دوسوگرا هستند احتمالاً طغیان های عاطفی زیادی دارند. در تلاش برای حفظ ارتباط با مراقب خود، ممکن است کودک مجبور باشد به راهبردهای عاطفی به عنوان راهی برای جلب توجه تکیه کند (گریدی و همکاران، ۲۰۲۱).

آنها ممکن است به قدری نگران تلاش برای جلب و حفظ توجه بزرگسالان باشند که همچنین ممکن است برای تمرکز و جذب دستورالعمل ها مشکل داشته باشند و ممکن است برای اطمینان از اینکه مورد توجه قرار گرفته اند سؤالاتی بپرسند.

هنگامی که آنها توجه مراقب خود را جلب می کنند، معمولاً از ترس اینکه آنها را پس نگیرند، نمی خواهند آنها را رها کنند. بنابراین، آنها اغلب بسیار چسبنده به نظر می رسند.

بزرگسالان مضطرب-دوسوگرا در روابط عاشقانه چگونه هستند؟

بزرگسالانی که دارای سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند ممکن است در روابط عاشقانه خود به صورت چسبنده ظاهر شوند.آنها ممکن است هوس صمیمیت عاطفی با شریک زندگی خود را داشته باشند اما مضطرب هستند که دیگران نخواهند با آنها باشند. آنها همچنین ممکن است برای آنها سخت باشد که مرزها را بپذیرند و اگر شریک زندگی آنها در اطرافشان نباشد دچار وحشت یا ترس شوند.

به همین ترتیب، آنها ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشند و به سختی بپذیرند که شریک زندگی آنها آنها را دوست دارد و ممکن است با مسائل مربوط به اعتماد دست و پنجه نرم کنند.

آیا کودکان مضطرب-دوسوگرا بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب هستند؟

در مقایسه با کودکانی که در دوران نوزادی به طور ایمن وابسته بودند، کودکانی که مضطرب-دوسوگرا هستند ممکن است سطوح بالاتری از فوبیای مدرسه و فوبیای اجتماعی در اواخر دوران کودکی داشته باشند (بار-هایم و همکاران، ۲۰۰۷).

به همین ترتیب، کسانی که در دوران نوزادی دارای سبک دلبستگی مضطرب-دوسوگرا هستند ممکن است در معرض خطر بیشتری برای تشخیص اختلال اضطرابی در اواخر نوجوانی باشند (وارن و همکاران، ۱۹۹۷).

 

پایان/*

اندیشه قرن را در ایتا دنبال کنید

اندیشه قرن را در تلگرام دنبال کنید

مطالب مرتبط