فروش دام لب مرزها
زمانی مرسوم بود که افراد ساکن شهرستان به منظور تغییر مکان زندگی و ورود به فضای شهرنشینی، دامهای خود را میفروختند و با مبلغ حاصل از آن، سقفی در شهر برای خود مهیا میکردند. برای افرادی که دام زیاد داشتند، سقفها بزرگتر و حتی ماشینها گران قیمتتر میشد و برای افرادی که تعداد محدودی گاو و گوسفند داشتند، سطح رفاه شهرنشینی پایینتر بود.
حال این روال برعکس شده و افراد حاضرند برخی از داراییهایی که روال زندگی شهریست را با دام عوض کنند. برخی افراد، دلیل این خواسته را سود فروش دام به کشورهای همسایه میدانند، اما مگر هر گوسفند زنده، چقدر ارزش دارد که یک فرد حاضر میشود خودروی خود را با آن مبادله کند؟
سودهای کم اما حتمی
در حال حاضر، هر کیلو گوسفند زنده در بازار بالغ بر ۳۲۰ هزار تومان خرید و فروش میشود. هر گوسفند زنده و سالم بین ۷۰ تا ۸۰ کیلوگزم وزن دارند که در نهایت مبلغ آن حدود سی میلیون تومان میشود. اگر بخواهیم با آگهیهای منتشر شده در بازار پیش برویم، انگار افراد حاضرند زانتیای مدل ۷۰ خود را تنها ۳۰ میلیون تومان بفروشند که رقمی تعجببرانگیز و حیرتآور است. اگر بخواهیم دلایل عنوان شده توسط برخی افراد مبنی بر فروش دام در مرزها را بپذیریم، باید ببینیم این کار چقدر برای افراد سود دارد.
نرخ خرید و فروش دام در مرزها، مشخص و شفاف نیست که دقیق بگوییم این کار برای هر فرد چقدر ارزش افزوده دارد اما به قول مبادلهکنندگان مرزی، هر چقدر تیغت ببرد، میتوانی سود کنی و قاعده خاصی وجود ندارد.
بخش مولد اقتصاد بیمار است
به گزارش اقتصاد ۲۴، وضعیت اقتصادی که افراد را مجبور میکند تا به سمت اقتصاد پنهان و تجارتهای زیرزمینی مانند خرید و فروش در لب مرزها روی بیاورند، در هیچ جای جهان مساعد تلقی نمیشود. اینکه چرا برخی از مردم حاضرند سرمایههای حتی جزئی خود را به جای ورود به فضای مولد، به فعالیتهای مقطعی سودآور اختصاص دهند، نشان میدهد تولید و اقتصاد نتوانسته اعتماد افراد را جلب کند.
در این آشفته بازار، نمیتوان به افرادی که درتلاشند تا امروز خود را به هر سختی که شده بگذرانند، خرده گرفت. ایراد اصلی، از سیاستهای اقتصادیست که توان مالی و شرایط معیشتی مردم را به این وضعیت کشانده و افراد حاضرند خودروی خود را گاو و گوسفند معاوضه کنند.