خودکفایی اغلب به عنوان نشانگر موفقیت دیده می شود. بسیاری از دستاوردهای بالا به توانایی خود در رسیدگی به چالش ها افتخار می کنند ، و معتقدند درخواست کمک ، نشانه ضعف است. در حالی که استقلال ارزشمند است ، اعتماد به نفس بیش از حد می تواند منجر به اضطراب ، افسردگی ، فرسودگی و قطع ارتباط از دیگران شود.
علم آنچه را که ما بطور شهودی می شناسیم تأیید می کند. ارتباطات اجتماعی فقط مفید نیستند ، بلکه برای سلامت و رفاه کلی ما ضروری هستند. یک بررسی متاآنالیز نشان داد که انزوای اجتماعی واقعی و درک شده با افزایش خطر مرگ و میر زودهنگام ، قابل مقایسه با عوامل خطر خوب مانند استعمال دخانیات و چاقی همراه است. با وجود این ، بسیاری از مردم ، به ویژه مردان ، با این عقیده که باید همه چیز را به تنهایی انجام دهند ، به زندگی خود ادامه می دهند.
اما خودکفایی لازم نیست با هزینه اتصال همراه باشد. توانایی تکیه بر دیگران در صورت لزوم مهارتی است که می توانید از آن استفاده کنید که باعث ایجاد مقاومت ، ثبات عاطفی و احساس قوی تر از خود می شود. تشخیص اینکه استقلال در خدمت شما است و هنگامی که شما را عقب نگه می دارد اولین قدم برای ساختن نسخه ای از قدرت است که نیازی به تنها رفتن به آن ندارد.
چرا برخی از افراد حتی در صورت نیاز به آن کمک می کنند
۱. خودکفایی به عنوان یک رفتار آموخته
برای بسیاری ، اعتماد به نفس شدید فقط یک اولویت نیست بلکه یک مکانیسم مقابله آموخته است. اگر در محیطی بزرگ شده اید که نیازهای عاطفی به طور مداوم برآورده نمی شود ، ممکن است با تبدیل شدن به بیش از حد مستقل سازگار شوید. این امر به ویژه برای کسانی که کودک آزاری یا غفلت عاطفی را تجربه کرده اند ، در جایی که مراقبان برای نیازهای جسمی – غذا ، سرپناه ، آموزش – ارائه می دهند ، متداول است ، اما از نظر عاطفی دور یا پاسخگو نبودند.
تأثیر موج دار غفلت عاطفی همیشه تا بزرگسالی آشکار نیست ، هنگامی که مشکلات اعتماد ، آسیب پذیری ، احساسات یا اعتماد به نفس مزمن باعث ایجاد مشکلات در روابط می شود. بسیاری از افرادی که با تلاش غفلت عاطفی بزرگ شده اند تا بفهمند چرا روابط احساس ناخوشایندی می کنند یا اینکه چرا درخواست کمک می کنند ، حتی در صورت نیاز به آن ، احساس غیر طبیعی می کنند. با این حال ، از آنجا که غفلت عاطفی در دوران کودکی همیشه چشمگیر و یا به راحتی قابل توجه نیست ، غالباً ناشناخته می شود و بسیاری را به خاطر مشکلات امروزی مقصر می دانند.
۲. ترس از بار سنگین دیگران
بسیاری از افرادی که بیش از حد خودکفا هستند ممکن است از درخواست کمک دریغ کنند زیرا نمی خواهند دیگران را ناراحت کنند. این عقیده غالباً با کمال گرایی و یک احساس عمیقاً از مسئولیت دیگران گره خورده است.
وقتی فرض می کنیم که مبارزات ما تنها برای حمل و نقل ماست یا اینکه ما فقط مسئول بهزیستی عاطفی دیگران هستیم ، می توانیم خودمان را این فرصت را برای تجربه متقابل روابط انکار کنیم. این هدیه طبیعی ضروری است زیرا در واقع به تقویت پیوندهای ما با دیگران کمک می کند و ارتباطات عمیق تری ایجاد می کند.
۳. اسطوره ای که “قوی” به معنای انجام آن به تنهایی است
فرهنگ ما فرد خودساخته را ایده آل می کند و این ایده را تقویت می کند که قدرت به معنای اداره همه چیز به تنهایی است. با این حال ، تحقیقات نشان می دهد که انعطاف پذیری عاطفی از طریق اتصال ایجاد می شود ، نه انزوا. مطالعات در مورد انعطاف پذیری نشان می دهد که سیستم های حمایت اجتماعی قوی به افراد کمک می کند تا با استرس موثرتر باشند و سریعتر از مشکلات بازیابی شوند.
قدرت واقعی در سازگاری و توانایی تشخیص اینکه استقلال به شما و چه موقع خدمت می کند نهفته است وابستگی خواسته شده است موفق ترین افراد در تجارت ، روابط و رشد شخصی معمولاً در خلاء کار نمی کنند. آنها خود را با دیگران قابل اعتماد که پشتیبانی و دیدگاه ارائه می دهند ، احاطه کرده اند.
چگونه شروع کنیم به دیگران اجازه دهید
اگر سالها را صرف کار از مکانی از استقلال شدید کرده اید ، این تغییر می تواند احساس ناراحتی کند. در اینجا چند روش کوچک اما معنی دار برای شروع وجود دارد:
۱. تشخیص دهید که استقلال و اتصال می تواند همزیستی باشد
تشخیص دهید که خودکفایی و اتصال متقابل نیستند. شما می توانید مستقل باشید و هنوز هم به دیگران اجازه می دهید تا از شما حمایت کنند. در مورد لحظات زندگی خود تأمل کنید وقتی اتصال باعث تسکین ، بینش یا حس تعلق می شود.
۲. با پشتیبانی کم سهام شروع کنید
اگر درخواست کمک می کند دلهره آور است ، با شرایط کوچک و روزمره شروع کنید. بگذارید یک دوست با یک کار کمک کند ، از یک همکار بخواهید ورودی را بخواهد ، یا به یک دوست عزیز اجازه دهید هنگام تلاش ، گوش کند. این لحظات به شما کمک می کند تا این عقیده را که به دنبال پشتیبانی است ، ضعف کنید.
۳. واکنش بدن خود را برای پشتیبانی تشخیص دهید
اگر پذیرش پشتیبانی احساس ناراحتی می کند ، به نحوه واکنش بدن خود توجه کنید. آیا تنش می کنید ، احساس مقاومت می کنید یا به طور غریزی منحرف می شوید؟ این پاسخ های جسمی اغلب به صورت خودکار است ، قبل از اینکه مغز فرصتی برای درک آنها داشته باشد. در حالی که آنها اغلب با تجربیات گذشته شکل می گیرند ، می توان آنها را از طریق تعامل مکرر و پاداش دهنده که در آن نیازهای شما به عنوان معتبر رفتار می شود ، از بین بردند. درمان می تواند به شما در تشخیص و تغییر الگوهای ریخته شده کمک کند ، و باعث می شود که پشتیبانی کمتر از تهدید و بیشتر شبیه به منبعی باشد که همیشه به معنای آن بوده است.
۴. کمک به کمک به عنوان فرصتی برای اتصال
به جای دیدن کمک به عنوان یک شکست ، آن را هدیه ای به خود و دیگران در نظر بگیرید. مطالعات نشان می دهد که کمک به دیگران احساس هدف و بهزیستی را تقویت می کند. با اجازه دادن به افراد برای حمایت از شما ، شما نیز به آنها این فرصت را می دهید که احساس ارزش و ارتباط برقرار کنند.
گسترش تعریف خود از قدرت
اجازه دادن به دیگران به معنای تسلیم استقلال نیست. این بدان معناست که درک این است که انعطاف پذیری از طریق اعتماد به نفس و پشتیبانی معنی دار ساخته می شود. توانایی پیمایش به تنهایی مهم است ، و بنابراین دانستن اینکه چه موقع به دیگران تکیه دهید. خودکفایی واقعی در مورد ایجاد نوع رابطه با خود و دیگران است که به شما امکان شکوفایی را می دهد. وقتی خود را برای پشتیبانی باز می کنید ، قدرت خود را از دست نمی دهید ، آن را تقویت می کنید.