همانطور که این نوشته می شود، آتش سوزی های فاجعه بار به مناطقی در داخل و اطراف لس آنجلس حمله می کند. این آتشسوزیها دقیقاً تعریف یک فاجعه (که اغلب به آن فاجعه میگویند) هستند، زیرا در مجموع آنها یک رویداد نامطلوب در مقیاس بزرگ هستند که نمیتوان آن را مهار یا محدود کرد و از همه قابلیتهای واکنش اضطراری فراتر میرود. از سوی دیگر، یک فاجعه رویدادی در مقیاس بزرگ است که اگرچه اغلب غم انگیز است، اما می تواند به طور موثر در طول زمان مهار و محدود شود.
طبق تعریف، پاسخ اولیه به یک فاجعه، مانند این آتشسوزیها، باید حفظ حیات و به دنبال آن حفظ اموال و زیرساختها باشد. وقتی همه چیز تمام شود، این فاجعه مطمئنا پرهزینه ترین و مهم ترین آتش سوزی شهری در تاریخ آمریکا خواهد بود. اما آنچه اغلب فراموش می شود، هزینه روانی رویدادهایی از این دست است. من معتقدم که می توان با اطمینان گفت، و تجربه خودم در بیش از ۲۰ کشور جهان را تأیید می کند، که هیچ جامعه ای از فجایع و بلایای طبیعی بهبود نمی یابد تا زمانی که مردم آن بهبود یابند (اورلی و پارکر، ۲۰۰۵؛ اورلی و آتی، ۲۰۲۲). بهبودی هم جسمی و هم روانی است.
دانش قدرت است
درک پیامدهای روانی ناملایمات اولین گام در بهبودی و شفا است. این در مورد از دست دادن شخصی و تراژدی و همچنین بلایای بزرگ و فاجعه صادق است (اورلی و پارکر، ۲۰۰۵). این ادعا توسط آژانس مدیریت فوریت های فدرال (FEMA) و سازمان های مشابه تکرار شده است. برای این منظور، مراحل روانشناختی فاجعه که در اصل توسط دایان مایرز و دیگران فرموله شده است در زیر فهرست شده است (Myers & Wee, 2005). درک اینکه چه چیزی و چه زمانی باید انتظار داشت، از نظر روانشناختی، میتواند اولین گام برای بازگرداندن کنترل زندگی خود باشد.
مراحل روانی فاجعه
طبق گفته مایرز مراحل قابل پیش بینی به شرح زیر است: ۱) پیش از ضربه، ۲) ضربه، ۳) قهرمانانه، ناشی از هجوم آدرنالین افراد معمولاً برای نجات اموال و جان افراد عمل می کنند، ۴) ماه عسل، که در آن یک احساس آرامش کلی وجود دارد. و سپاسگزاری، شاید حتی یک فضای تبریک، و ۵) سرخوردگی، یک فروپاشی روانی قابل پیش بینی که با اندوه مشخص می شود، پشیمانی، عصبانیت، حدس زدن دوم، و خستگی. زمینه بهداشت روانی ناشی از فاجعه تا حد زیادی برای کاهش این مرحله و تسریع مراحل ۶) بازیابی و ۷) بازسازی ایجاد شده است.
مرحله پیش از ضربه/هشدار یک فاجعه، دوره زمانی است که قبل از تأثیر هر فاجعه ای که در حال نزدیک شدن است، می باشد. از نظر روانشناختی، اغلب با برانگیختگی انتظاری، اضطراب، عدم اطمینان، ترس و حتی انکار مشخص می شود. هنگامی که هشدارها ارائه نشود یا به آنها توجه نشود، ناامیدی، عصبانیت، سرزنش کردن تشدید می شود. مقابله موثر در این مرحله و مرحله بعدی با داشتن یک برنامه ساختاریافته برای رفع نیازهای جسمی و روانی.
مرحله تاثیر یک فاجعه زمانی رخ می دهد که عامل – آتش سوزی، طوفان، سیل، حمله، عفونت – تماس برقرار کند. از نظر رفتاری، اقدامات مربوط به حفظ خود و تضمین امنیت خانواده و دوستان در اولویت قرار می گیرند. از نظر روانشناختی، ممکن است انکار اولیه، سردرگمی، ترس و گهگاه چیزی شبیه به وحشت را ببینیم.
مرحله قهرمانی در طول یا بلافاصله پس از مرحله ضربه شروع می شود. این زمانی است که منابع خارقالعاده برای «نجات» و حفظ حیات در مقیاس بزرگ به کار گرفته میشوند. از نظر رفتاری، شاهد اعمال «قهرمانانه»، افزایش همکاری و اعمال فداکارانه هستیم. اغلب افزایش ریسک همراه با انکار خستگی و حتی انکار بالقوه خطرناک آسیب پذیری در برخی وجود دارد. مقابله روانشناختی با تلاش هرچه بهتر برای متمرکز ماندن بر روی بقا و محافظت از کار، تقویت می شود. داشتن یک برنامه قبل از رویداد به این امر کمک می کند زیرا ساختار پادزهر هرج و مرج است.
پس از سپری شدن اوج مرگ و یا ویرانی، برنامههای واکنش به طور محکم در جای خود قرار گرفتند و مردم احساس روشنی از مسئولیتهای جدید خود داشتند، مرحله «ماه عسل» با این باور آغاز میشود که همه چیز تحت کنترل است و «بدترینها به پایان رسیده است». ” از نظر رفتاری، همکاری ادامه دارد و انسجام تقویت می شود. از نظر روانی، تسکین، قدردانی، همدردی و حتی سرخوشی ممکن است مشهود باشد زیرا به بازماندگان اجازه داده میشود در نهایت از نظر روانشناختی «بازدم» کنند. یک تلاش هماهنگ برای بازگشت به زندگی همانطور که شناخته شده بود آغاز می شود. اما ماه عسل به ندرت دوام می آورد. و بنابراین، با از بین رفتن ماه عسل، یک افت روانی قابل پیش بینی وجود دارد. خوش بینی واقع بینانه و عمل گرایانه این مرحله را تسهیل می کند.
“سرخوردگی” روانشناختی بخشی از مرحله سرخوردگی است، اما ممکن است توسط پشیمانی، اندوه و خشم ایجاد شود. در اینجا احتمالاً با بیشترین تعداد تلفات روانی مواجه خواهیم شد. تظاهرات فرسودگی شغلی و ترومای نایب ممکن است در متخصصان مراقبت های بهداشتی بروز کند. در جمعیت غیرنظامی، اضطراب، استرس پس از سانحه و افسردگی به طور تاریخی ظهور کرده است. دیگرانی که قبلاً به دلیل بیماری روانی یا مصرف مواد به چالش کشیده شدهاند، یا در موارد دیگر به حاشیه رانده شدهاند، ممکن است شدیدتر از بسیاری دیگر واکنش نشان دهند یا ممکن است عود را تجربه کنند. همانطور که مرحله سرخوردگی در حال تکامل است و مردم برای بهبودی و آماده شدن برای بازسازی تلاش می کنند، واقعیت از دست دادن ممکن است سخت ترین ضربه را بزند. منابع ممکن است به اندازه زمان اوج بحران فراوان نباشد.
اندوه، افسردگی، ناامیدی، خشم، میل به سرزنش دیگران و حتی ناامیدی ممکن است ایجاد شود. برخی ممکن است به پایان دادن به شغل، انحلال ازدواج و حتی گرفتن جان خود فکر کنند. از نظر رفتاری، خوددرمانی ممکن است افزایش یابد. به احتمال زیاد خطر بیشتری برای مقابله ناسازگار، اعمال پرخاشگرانه و خشونت خانگی نیز وجود دارد. لازم به ذکر است که برخی به دلیل فرسودگی شغلی یا ترومای نیابتی از مرحله قهرمانی مستقیماً به سرخوردگی می روند. شواهد نشان می دهد که سه عامل به کاهش تأثیر منفی این مرحله کمک می کند (اورلی و پارکر، ۲۰۰۵؛ اورلی و آتی، ۲۰۲۲): ۱) چشم انداز خوش بینانه ای که شخصاً و توسط رهبری در سطح جامعه پیش بینی شده است. ۲) انسجام و همکاری بین فردی؛ و ۳) تشخیص زودهنگام و مداخله با علائم پریشانی و ناامیدی با دسترسی به حمایت حرفه ای بهداشت روان.
هدف اولیه ابتکارات بهداشت روانی ناشی از فاجعه همانطور که در طول تاریخ به کار گرفته شده اند، کاهش عمق و مدت مرحله سرخوردگی و تقویت انتقال به مرحله بعدی است که بهبود روانی و ایجاد چشم اندازی از زندگی پس از آن خواهد بود. فاجعه از نظر فیزیکی، بیشتر آنها بهبود می یابند. از نظر روانشناختی، بیشتر آنها بهبود می یابند و زندگی خود را از سر می گیرند یا زندگی جدیدی می سازند. اما ما عاقلانه هستیم که یک عقب گرد برنامه ریزی شده زمانی را پیش بینی کنیم. در سالگرد فاجعه، بسیاری مکث میکنند و به یاد میآورند و تنها پس از آن ادامه میدهند. برخی دوباره اضطراب سال گذشته را تجربه خواهند کرد، اما آنها نیز ادامه خواهند داد. حرکت کردن به معنای فراموش کردن نیست. این به سادگی به معنای بازگشت به زندگی است.
برای پیدا کردن یک درمانگر، به فهرست درمان روانشناسی امروز مراجعه کنید.
© جورج اس. اورلی، جونیور، دکتری، ۲۰۲۵.