به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی اندیشه قرن؛از دفعاتی که می‌خواستند داخل جاده با این خودرو شاخ‌به‌شاخ بشوند ولی خودشان کوه و دره را انتخاب کردند می‌گویند، از زمانی که بار یک هواپیمای توپولف روسی را سوار این زبان‌بسته کردند ولی آخ هم نگفته و موقعی که پشت فرمانش نشستند و یک حسی از درون به آن‌ها می‌گفته برو همه را زیر بگیر.

ما هم یاد خاطراتی افتادیم که با این غول آبی داشتیم و این سوال در ذهن‌مان شکل گرفت که اگر نیسان آبی نبود چه می‌شد؟

چه خودرویی می‌توانست جای این جذاب لعنتی را برای ما پر بکند؟ ما در این سال‌ها همیشه با نیسان آبی شوخی کردیم و برای خودش و رانندگانش جوک ساختیم و خندیدیم.

ولی خودمانیم، هیچ ماشینی نمی‌توانست مثل نیسان آبی این چنین محجوب و بی‌ریا و باجنبه، مثل تریلی بار ببرد و مثل ماشین‌های آفرود مسافر جابه‌جا کند و مثل دوچرخه کم‌خرج باشد.

مثلا ما با پراید هم شوخی می‌کنیم ولی این ماشین اینقدر بی‌جنبه است که به اندازه شوخی‌هایی که با او کردیم، آدم فرستاده آن دنیا.

ولی نیسان در تمام این سال‌ها آن قدر باجنبه بوده که هیچگاه دستش به خون کسی آلوده نشده است.

حداقل به عنوان متهم ردیف اول نشده است. اگر هم شده است، مثل یک مرد پای کاری که کرده ایستاده. مثل یک مرد آبی.

از وقتی فیلیمو پخش سریال نیسان آبی را شروع کرده و این سریال پربیننده شده، مردم کف خیابان کمی بیشتر احترام سن و سال این خودروی خاطره‌انگیز را نگه می‌دارند.

نیسان آبی به گردن ما خیلی حق دارد و حالا با سریال منوچهر هادی این ماشین در دل مردم عزیزتر هم شده است.

حتا خیلی‌ها می‌گویند یکی از دلایل گرانی این خودرو در چند روز اخیر همین سریال سریال آبی است. فکرش را بکنید.

در کشور ما پخش یک سریال بتواند قیمت یک محصول را تغییر بدهد! حتا فکرش هم جذاب و رویایی است.

فکر کن فیلیمو یک سریال بسازد و گوشت و مرغ ارزان بشود، یک فیلم بسازد و اجاره خانه پایین بیاید، سریال دیگری بسازد و قیمت آدم‌ها بالا برود.

دیگر به هزار و یک دستگاه و ارگان و سازمان دولتی که قیمت‌ها را مثلا کنترل می‌کنند چه نیازیست؟

هیئت دولت می‌تواند از این به بعد با حضور رئیس‌جمهور و نماینده فیلیمو تشکیل بشود. نماینده فیلیمو می‌تواند به همراه وزیر خارجه برود نشست بروکسل برای مذاکره با همتایان اروپایی خود.

نیسان آبی به گردن ما حق دارد
اگر واقعا فیلیمو بتواند با یک سریال قیمت گوشت و مرغ را کاهش بدهد، شاید حتا بتواند در انتخابات ریاست جمهوری دور بعدی شرکت کند و احتمالا با کسب اکثریت آرا بر صندلی ریاست جمهوری تکیه کند. آن وقت است که به جای یارانه می‌توانیم کلی فیلم و سریال تماشا کنیم.

نیسان سواری یکی از بهترین تفریحات دوران کودکی ما بود.

آن موقع که پشت نیسان سوار می‌شدیم و از آن بالا به مردم و ماشین‌های دیگر نگاه می‌کردیم و باد می‌پیچید لای موهایمان و برای آنکه صدایمان به یکدیگر برسد داد می‌زدیم و می‌خندیدیم و دست‌مان را محکم می‌گرفتیم به میله‌های اطراف باربند و وقتی بزرگترها حواس‌شان نبود یواشکی میله‌ها را رها می‌کردیم تا میزان شجاعت و تعادل و توازن خود را به رخ بکشیم.

بعد وقتی پیاده می‌شدیم تا چند ساعت آب بینی‌مان سرازیر بود و موهایمان روبه بالا حالت گرفته بود و چشم‌هایمان کمی می‌سوخت.

اما باز هم لحظه‌شماری می‌کردیم برای اینکه پشت نیسان سوار بشویم.

اینجا تنها جایی بود که خیلی مودبانه و محترمانه اصرار می‌کردیم که بزرگترها جلو بنشینند و زشت است و به دور از ادب و نزاکت است که ما با این سن کم جلو بنشینیم.

خلاصه ما با نیسان آبی بزرگ شدیم و هیچ خودرویی نمی‌تواند جای آن را برای ما پر بکند.

سریال نیسان آبی هم به ما یادآوری کرد نیسان آبی می‌تواند چقدر تمیز و شیک باشد، چقدر مفید و کاربردی باشد، چقدر بانمک و براق و بامزه باشد.

این همه پشت سر نیسان آبی حرف زدیم و جوک ساختیم و خندیدیم ولی آخر سریال نیسان آبی را ساختند و شد محبوب مردم.

کسی سریال بنز و ب‌ام‌دبلیو و پورشه را نساخت. این موضوع به ما یاد می‌دهد هرچقدر هم مردم پشت سرت حرف بزنند و برایت حرف دربیاورند و قدیمی‌تر و بی‌کلاس‌تر و فرسوده‌تر به نظر بیایی ولی عزت دست خداست.

این روزها با اینکه بنز و ب‌ام‌دبلیو و پورشه کلی امکانات دارند ولی مردم نیسان آبی نگاه می‌کنند و از دیدن آن لذت می‌برند.

پایان/*