مشکلات خانوادگی مفهوم جدیدی نیست. در سال ۱۹۵۴، اولین دووال یکی از اولین کتابهای خود را در مورد معضلات زن و شوهر نوشت. اکثر شکایات در آن زمان این بود که عروس و مادرشوهر از یکدیگر گریه میکردند و شوهر/پسر بزرگسال یا شانههایش را بالا انداخته بود یا درباره اختلاف بین «دو زن زندگیاش» شوخی میکرد.
به سرعت به امروز، و این الگو، متاسفانه، تقریبا یکسان است.
در حسابهای TikTok و اینستاگرام، مادرشوهرها و عروسها نقطه کانونی اختلافات زن و شوهر هستند در حالی که مردان در این روابط (مانند پدرشوهر، داماد و شوهر) بدون اسکات پیاده شوید این مایه تاسف است زیرا این گزارشها فرصتی را برای برجسته کردن اهمیت نقش “نقطه اصلی” در توسعه و حفظ رابطه زناشویی از دست میدهند.
سنجاق رابطه غیرارادی بین والدین و فرزند شوهر ایجاد می کند، دو نقش را در این رابطه ایفا می کند – یک همسر با فرزند شوهر و یک کودک بالغ با پدر شوهر – و اساساً چسبی که پدر و مادر و فرزند شوهر را به هم نزدیک می کند. به دلیل موقعیت منحصربهفردشان، سنجاق میتواند به کیفیت رابطه زناشویی کمک کند یا مانع از آن شود، که مهم است زیرا تحقیقات نشان میدهد که روابط زناشویی بر رضایت زناشویی فرزند شوهر از همسرشان (سنگ زن) و رابطه لینچ پین با والدینشان (پدر شوهر). با این حال، تسهیل پیوندهای زناشویی سالم نیاز به ارتباط روشن، دیدگاه سنجی و ایجاد مرز دارد.
ارتباط شفاف
هنگام تلاش برای حل تعارض، بهبود آسیب یا ایجاد مرزها، ارتباط شفاف کلیدی است. اما همچنین می تواند ترسناک باشد، به خصوص در هنگام شکستن یا تغییر الگوهای ارتباطی خانواده.
هنگام برقراری ارتباط در مورد موضوعاتی که ممکن است تعارض ایجاد کند یا به احساسات والدینتان آسیب برساند، مهم است که جوی مناسب برای تعامل و گوش دادن با همدلی ایجاد کنید. مگر در موارد اضطراری، زمانی را برای صحبت تعیین کنید تا اینکه صحبت یا شکایت را در مورد آنها مطرح کنید. همچنین مراقب لحن، رفتارهای غیرکلامی، تندخویی و کنایه های خود باشید (مثلاً چشم درهم زدن، آه کشیدن) – راهی مطمئن برای پایان دادن به مکالمه قبل از شروع آن.
علاوه بر این، هنگامی که موضوعی را مطرح می کنید، مهم است که به جای آن شخص، بر رفتار تمرکز کنید. رفتارها می توانند تغییر کنند، در حالی که ویژگی های شخصیتی پایدارتر هستند و تغییر آنها سخت تر است. به عنوان مثال، به جای «تو همیشه از امیلی انتقاد می کنی! تنها کاری که انجام می دهید این است که عیب مردم را پیدا کنید. مشکل شما چیست؟» سعی کنید «مامان، چند باری که از خانه دیدن کردهاید، از تصمیمات امیلی در مورد دکوراسیون انتقاد کردهاید. شنیدن انتقاد شما نسبت به او و دیدن او در حال بیحوصلگی، احساسات من را آزار میدهد، بهویژه وقتی او برای تبدیل خانهمان به خانه اهمیت زیادی میدهد. آیا می توانیم در مورد اینکه چه چیزی باعث این نظرات می شود صحبت کنیم؟»
علاوه بر این، صحبت در مورد نمونه های خاص به جای استفاده از زبان تعمیم دهنده مانند “همیشه” یا “هرگز” می تواند مفید باشد. با این حال، لازم نیست هر شکایتی را در یک مکالمه مطرح کنید، که به آن «آشپزخانه غرق شدن» نیز میگویند، که میتواند طاقتفرسا باشد و منجر به حالت تدافعی شود.
هنگام گفتگو با والدینتان، از زبان «من» یا «ما» استفاده کنید تا آن را بهعنوان مسئلهای که شما یا شما و همسرتان با والدینتان دارید تعریف کنید، بنابراین یک جبهه متحد نشان دهید و شریک زندگیتان را زیر اتوبوس نیندازید. برای مثال، «پدر، متوجه شدم که وقتی چاد پیشنهادی میدهد، اغلب ایدههای چاد را رد میکنی…» یا «مادر، ما دوست داریم به بچهها کمک کنی، اما از اینکه به برخی از نظرات ما گوش نمیدهی کمی ناامید میشویم». قوانین مربوط به زمان نمایش صفحه.»
در نهایت، درک کنید که نسلهای خاصی از والدین در فضایی بزرگ نشدهاند که والدین مورد انتقاد قرار میگیرند یا انتظار میرود که تغییر کنند، و احتمالاً احساسات آزادانه مورد بحث قرار نگرفته است. ممکن است چندین مکالمه یا حتی کار با یک درمانگر مجاز به عنوان یک خانواده طول بکشد تا سوزن را بر روی الگوهای ارتباط فردی یا خانوادگی جابجا کند.
چشم انداز
به عنوان مهره اصلی، شما هم با همسر و هم با والدین خود آشنایی نزدیک دارید و به خصلتهای آنها عشق میورزید (یا تحمل میکنید). با این حال، آنچه شما به عنوان یک ویژگی خاص دوست داشتنی یا غیرقابل تغییر می بینید، ممکن است همسرتان به عنوان یک رفتار ناخوشایند یا حتی ناسالم تلقی کند. مهم است که درگیر دیدگاهگیری باشید و سعی کنید به جای نادیده گرفتن رفتار از دیدگاه همسرتان آن را ببینید. رفتار خاصی که در خانواده شما به این صورت توضیح داده شده است که «مامان یا بابا چطور بودند» ممکن است نشان دهنده یک الگوی ارتباطی مضر برای همسر شما باشد.
همچنین، اگر چه زمانی که همسرتان شکایتی را مطرح می کند، گوش دادن به آن مهم است، اما تشخیص تفاوت بین شکایت و انتقاد و زمانی که یک موضوع نیاز به رسیدگی یا تایید دارد، مفید است.
به گفته محققان و مربیان مشهور ازدواج، جان و جولی گاتمن، شکایت بر یک رفتار یا موضوع خاص متمرکز است، در حالی که انتقاد حمله به شخصیت یک فرد است. شکایت بخشی عادی از یک رابطه نزدیک است، در حالی که انتقادها می توانند به الگوهای ناسالم رابطه تبدیل شوند.
خواندن ضروری Family Dynamics
فقط به این دلیل که همسرتان از والدینتان شکایت می کند (یا انتقاد می کند)، به این معنی نیست که همیشه باید به آن رسیدگی شود. به عنوان مثال، اگر همسرتان از والدینتان به خاطر کاری که انجام میدهند و بر زندگی شما تأثیری نمیگذارد انتقاد میکند، مانند اینکه چگونه درخت کریسمس خود را در تمام طول سال بالا نگه میدارند یا اینکه چگونه مادرتان همیشه میگوید «Okey dokey»، تأیید این موضوع کافی است: من می دانم، آنها احمق هستند! اما آیا می خواهید انجام دهید؟
با این حال، اگر همسرتان از چیزهای آزاردهندهای شکایت میکند که والدینتان میگویند یا انجام میدهند که مستقیماً بر آنها یا ازدواج شما تأثیر میگذارد، مهم است که مستقیماً با والدین خود به آنها رسیدگی کنید.
به عنوان مثال، اگر همسرتان از اینکه والدینتان دائماً بدون اعلام قبلی به خانه شما می آیند و خودشان را به خانه راه می دهند اذیت می شود، مهم است که در این مورد با والدینتان صحبت کنید: «مامان و بابا، ما شما را دوست داریم و دوست داریم شما را ببینیم، اما ما نیاز داریم. حریم خصوصی بیشتری در خانه خودمان داریم و باید قبل از توقف با شما تماس بگیرید تا مطمئن شویم زمانی را برای گذراندن با شما داریم.”
ایجاد مرز
همانطور که ملیسا اوربان در می نویسد کتاب مرزها، مرزها این نیست که به دیگران بگویید چه کاری انجام دهند، بلکه بیشتر به این معنا هستند که نیازهای شما یا آنچه را تحمل خواهید کرد، بیان کنید. بنابراین به جای این که بگویید: «مامان، باید شام کریسمس را دوباره برنامه ریزی کنی چون ما آن را با خانواده لوسی می گذرانیم،» می خواهید بگویید، «مامان، لوسی و من تصمیم گرفتیم برنامه های تعطیلات خود را بین خانواده ها تغییر دهیم. امسال، نوبت ماست که روز کریسمس را با مادر و پدر ناتنی لوسی بگذرانیم. آیا میتوانیم زمان خوبی را برای جشن کریسمس با شما و بابا تعیین کنیم؟»
ایجاد و حفظ مرزها می تواند ترسناک باشد، به خصوص اگر از خانواده ای هستید که آشکارا ارتباط برقرار نمی کند یا خواسته های والدین را عقب نمی اندازد. اما همسرتان (و ازدواجتان) از شما تشکر خواهد کرد و والدینتان در نهایت از شما حمایت خواهند کرد. اگر از والدینتان عقبنشینی یا احساس گناه میکنید، به رسمیت شناختن احساسات آنها، قدردانی از محل اقامت آنها (حتی اگر نباشند)، و حفظ مرزتان مهم است. به عنوان مثال، اگر در سناریوی روز کریسمس در بالا واکنشی وجود دارد، پاسخی مانند زیر را امتحان کنید:
میدانم که این با نحوه جشن گرفتن ما در گذشته متفاوت است و ممکن است سخت باشد (اعتراف به احساسات آنها)، اما من واقعاً از انعطافپذیری و حمایت شما از تلاشهای ما برای توسعه سنتهای خود و ایجاد تعادل در تعهدات خانوادگیمان (قدردانی از محل اقامت) قدردانی میکنم. وقتی آماده شدید، فقط با من تماس بگیرید تا بتوانیم یک تاریخ جایگزین (حفظ مرز شما) پیدا کنیم. دوستت دارم.»
اگرچه افزایش دادن و کمک به تسهیل رابطه زناشویی می تواند دلهره آور باشد، نقش شما به عنوان مهره برای رابطه شما با همسرتان، والدینتان و کل سیستم خانواده بسیار مهم است.
برای پیدا کردن یک درمانگر، به فهرست درمان روانشناسی امروز مراجعه کنید.