منبع: Austin Distel/Unsplash
شما ممکن است انتظار داشته باشید که یک شریک باهوش ممکن است به برتری تحصیلی، موفقیت در محل کار یا حتی وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتری دست یابد. با این حال، تحقیقات اخیر در مجله منتشر شده است شخصیت و تفاوت های فردی برخی از مزایای غیرمنتظره را برای مشارکت با مردان باهوش نشان می دهد.
محققان ونس، دی لیسی و شاکلفورد (۲۰۲۴) بیش از ۲۰۰ مرد دگرجنسگرا بین ۱۸ تا ۶۵ سال را که حداقل شش ماه یا بیشتر در روابط عاشقانه فعلی خود بودند مورد بررسی قرار دادند. این مردان منابع بین المللی توانایی شناختی را برای ارزیابی هوش عمومی خود تکمیل کردند. در این معیار، مردان همچنین یک کار استدلال سیال را برای ارزیابی توانایی خود در پاسخگویی به مشکلات جدید (مانند اینکه کدام حرف یا عدد ممکن است به دنبال یک سری حروف یا اعداد باشد) انجام دادند. این مردان همچنین چندین معیار دیگر را برای ارزیابی ساختارهایی مانند حسادت، پرخاشگری علیه شریک زندگی خود، اجبار جنسی، اختلال عملکرد جنسی و سرمایه گذاری در روابط خود تکمیل کردند.
محققان دریافتند که هوش مردان به طور کلی، و عملکرد آنها در تکلیف استدلال سیال به طور خاص، با رفتارهای منفی کمتری نسبت به شریک عاشقانه آنها مرتبط است. به عنوان مثال، مردان باهوش تر کمتر احتمال داشت که به شریک زندگی خود توهین کنند یا از روش های اجباری برای تحت فشار قرار دادن شریک زندگی خود استفاده کنند. هوش مردان نیز به طور منفی با گزارش های خود از اختلال نعوظ مرتبط بود. علاوه بر این، هوش مردان به طور مثبت با رفتار مطلوب تر با شریک زندگی آنها مرتبط بود. به عنوان مثال، مردانی که در معیار هوش سیال نمره بالاتری کسب کردند، گزارش کردند که بیشتر روی شرکای رابطه فعلی خود سرمایه گذاری کرده و نسبت به آنها متعهد هستند.
همانطور که نویسندگان گزارش می دهند، در تحقیقات قبلی نمرات هوش سیال بالاتر با بهبود توانایی درک احساسات دیگران و مدیریت احساسات خود مرتبط بود. نویسندگان حدس می زنند که هوش سیال بالاتر ممکن است به مردان این امکان را بدهد که به طور مؤثرتری تکانه های رفتاری منفی را کنترل کنند یا به نیازهای همسرشان پاسخ مناسب تری بدهند.
نویسندگان به چندین محدودیت مطالعه حاضر اشاره می کنند. به دلیل طراحی همبستگی این پروژه، محققان نتوانستند نتیجهگیری علی در مورد تأثیرات هوش مردان بر کیفیت روابط آنها بگیرند. همچنین، به دلیل استفاده از مردان دگرجنسگرا بهعنوان شرکتکننده، مشخص نیست که آیا این نتایج ممکن است به زنان یا مردان در شراکتهای همجنس تعمیم یابد. یکی دیگر از محدودیت های تحقیق این است که شرکت کنندگان فقط گزارش هایی از رفتار خود نسبت به شریک زندگی خود ارائه کردند. تحقیقات آینده باید گزارش های زنان از رفتار شریک زندگی خود را برای تأیید نتایج مطالعه فعلی بررسی کند.