مذکر بودن، مرد بودن یا فقط مرد بودن به چه معناست؟ وقتی از مردان این سوال پرسیده می شود، تمایل دارند در مورد ویژگی های سنتی مردانه صحبت کنند. آنها ممکن است در مورد “مردانگی سمی” صحبت کنند یا بر آنچه جامعه از مردان انتظار دارد تمرکز کنند. مردان، به طور کلی، اجتماعی نشده اند که به طور خاص در مورد خود تأمل کنند و عمل را به تفکر ترجیح می دهند. آنها نمیدانند که چگونه فرآیند خوداندیشی میتواند روابط در محل کار، با دیگرانی که با آنها در تعامل هستند، و روابط صمیمی را تقویت کند.۱
این پست در مورد چگونگی استفاده از خود انعکاسی برای پاسخ دادن به ارزش مردانگی برای شما است. من با چیزی که اکثر مردان با آن شروع میکنند، «چگونه مردانگی را تعریف کنیم» شروع میکنم، سپس چگونه مردان را «مردانه» توصیف میکنیم و سپس در مورد اینکه چگونه ویژگیهای انسانی را تعریف میکنیم و آنها را به ویژگیهای «مردانه» و «زنانه» تقسیم میکنیم، صحبت میکنم. من چند سوال به شما خواهم داد تا در مورد مردانگی خود فکر کنید.
تلاش برای تعریف مردانگی
معمولاً مردانگی بر اساس فهرستهای مختلفی از صفات یا ویژگیها تعریف میشود. ویژگیهایی که مردانگی را تعریف میکنند، در مقیاس روانشناختی هستند که بر اساس گزارش خود، بین زن و مرد تفاوت قائل میشوند.۲
ویژگی های شخصیتی، در تئوری، به ما می گویند که یک فرد چگونه فکر می کند، احساس می کند و چگونه عمل می کند. آنها قرار است جنبه های پایدار و بادوام یک فرد باشند و از این ایده حمایت کنند که مردانگی و زنانگی “ضروری” وجود دارد، یعنی اینکه این صفات از نظر بیولوژیکی تعیین می شوند.
روانشناسان نظریه صفت را در چند نکته مورد انتقاد قرار می دهند:۳
- افراد در موقعیتهای مختلف آنطور که تئوری صفت میگوید بهطور ثابت عمل نمیکنند. برای مثال، مردی که در مقیاس «پرخاشگری» امتیاز بالایی کسب میکند، این کار را نمیکند در هر شرایطی پرخاشگرانه عمل کنید بنابراین، توصیف مردان به عنوان “پرخاشگر” بیش از حد کلی است.
- تعریف افراد بر اساس مجموعه کوچکی از ویژگی ها، تنوع و پیچیدگی شخصیت مردان یا زنان را به طور کامل نشان نمی دهد.
- این تئوری نمی گوید که چگونه افراد صفات خاصی را ایجاد می کنند. آیا آنها از نظر ژنتیکی اکتسابی هستند؟ آیا آنها را یاد می گیریم؟
از زمان جنبش فمینیستی دهه ۷۰، تعداد فزاینده ای از «مردانگی»های مختلف مانند مردانگی فراگیر، مردانگی دلسوز، مردانگی سمی، مردانگی انعطاف پذیر، و مردانگی هژمونیک وجود داشته است.۴ جای تعجب نیست که ایده «بحران مردانگی» اکنون در مد است.
مردانگی روشی نسبتاً جدید برای صحبت درباره مردان است
درک تاریخچه استفاده از مردانگی برای توصیف مردان مهم است. سازههای «مردانگی» و «زنانگی» توسط محققان و محققان جامعهشناسی در اواسط قرن بیستم برای دستهبندی نحوه انطباق افراد با انتظارات جنسیتی جامعه برای نانآوری و خانهدار بودن معرفی شد.۵ چرا این مهم است؟ این به شما یادآوری می کند که تأثیر جامعه نزدیک شما بر آنچه در مورد مردانگی فکر می کنید را در نظر بگیرید. مردانگی و زنانگی شیوه ای از تفکر در مورد مردان و زنان است که به قدری پذیرفته شده است که به جای ایده ای جدید یا بدیع، جزئی طبیعی یا ذاتی از زندگی به نظر می رسد.
مفهوم جنسیت
مفهوم مدرن جنسیت در اواخر دهه ۱۹۶۰ توسط روانشناس رابرت استولر مورد استفاده قرار گرفت که از اصطلاح “جنس” برای شناسایی صفات بیولوژیکی و “جنسیت” برای شناسایی درجه مردانگی و زنانگی یک شخص استفاده کرد.۶جنسیت به اصطلاحی تبدیل شده است که ما در مورد تفاوت های اجتماعی و فرهنگی زن و مرد به جای تفاوت های بیولوژیکی صحبت می کنیم.
این انقلاب صنعتی بود که زن و مرد را در حوزه های مختلف زندگی جدا کرد. مردان در حوزه عمومی زندگی میکردند، جایی که کار میکردند و ثروت خلق میکردند، در حالی که زنان در حوزه خصوصی – حوزه زنان – ساکن بودند.۷ مردانی که در عرصه عمومی رقابت زندگی می کردند، افراد تهاجمی، رقابتی و منطقی توصیف می شدند. در مقابل، زنانی که به خانه منصوب میشدند، متقی، پاک، مطیع و اهل خانه بودند. بالاتر از همه، زنان با فضیلت بودند و به عنوان تمدن بزرگ مردان تلقی می شدند.
بنابراین ما به یک سیستم اجتماعی رسیدیم که برای جدا کردن مردان و زنان در حوزههای مختلف زندگی، عمومی در مقابل خصوصی، بر اساس تفاوتهای جنسی ساخته شده بود. این نظام جنسیتی یک نظام اجتماعی سلسله مراتبی است که در آن مردان جنس ممتاز هستند.
طبقه بندی ویژگی های انسانی بر اساس جنسیت
کن بلکمن، مربی یک زوج، استفاده از “مردانه” و “زنانه” را در کار خود متوقف کرده است.۸او با این ایده مخالف است که ما «سطلهایی» مردانه و زنانه داریم که هر کیفیت مثبت انسانی را در آن دسته بندی میکنیم. نسبت دادن یک کیفیت مثبت به یک «سطل»، مردانه یا زنانه، آن کیفیت را به «سطل» دیگر انکار می کند.
وقتی صحبت از ویژگی ها شد، مفهوم “مردانه های دلسوز” توجه بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان را به خود جلب کرده است. به عنوان راهی برای ترویج برابری جنسیتی مهم شده است. دلسوز بودن مردان به این معنی است که می توان آنها را تشویق کرد که مراقب کودکان باشند، یعنی مراقبت از کودکان را با همسران خود به اشتراک بگذارند. با این حال، یکی از محققانی که در مورد مردانگی مطالعه میکند، خاطرنشان میکند: «چرا مراقبت باید «مردانه» شود و صرفاً مراقب نباشد؟»۹جف هرن، جامعه شناس بریتانیایی که به مطالعه مردان و مردانگی می پردازد، همچنین می پرسد که چرا باید به جای توصیف نحوه رفتار مردان با زنان و مردان دیگر، به مفهوم مردانگی پایبند بود.۱۰
چگونه از بازتاب خود برای ارزیابی ارزش مردانگی برای شما استفاده کنیم
خود اندیشی یعنی صرف زمان برای فکر کردن و بررسی طرز فکر شما در مورد خود و دیگران. این می تواند فرآیندی از خود تحلیلی، خود ارزیابی، گفتگو با خود و مشاهده خود باشد. خود اندیشی نه تنها دگرگونی شخصی را افزایش می دهد، بلکه به ایجاد جامعه ای بهتر نیز کمک می کند.۱۰
میتوانید با استفاده از راهنمای زیر به احساس مردانگی خود فکر کنید:*
- فهرستی از چندین «ویژگی مردانه» که شما را توصیف می کند، تهیه کنید.
- به موقعیتهای خاصی فکر کنید که در آن یک «ویژگی» را نشان دادهاید.
- در مورد موقعیتی فکر کنید که در آن این ویژگی ها نشان دهنده نحوه رفتار شما نیست.
- به این فکر کنید که چگونه نمایش ویژگی های خاص مردانه ممکن است بر افراد دیگر تأثیر بگذارد.
- در مورد موقعیتی فکر کنید که در آن یک زن ممکن است این ویژگی های “مردانه” را نشان دهد.
- به این فکر کنید که چگونه می توان هر یک از این ویژگی ها را به جای «ویژگی های مردانه» به عنوان ویژگی های انسانی در نظر گرفت.
اکنون ممکن است بخواهید از خود بپرسید که ایده «مردانگی» چه ارزش اجتماعی برای شما دارد. و، مردانه بودن چقدر برای خودپنداره شما اهمیت دارد؟
افکار نهایی
دانشمندان علوم اجتماعی و مردم عادی این سوال را مطرح میکنند که چرا باید جنسیت را به ویژگیهای انسانی وصل کنیم و سطلهای مصنوعی مردانه و زنانه ایجاد کنیم؟ ما حتی ساختار “مردانگی مراقبت” را اختراع کردیم تا سطل های جداگانه خود را نگه داریم.
مفاهیم مردانگی و زنانگی برای حمایت از یک ساختار اجتماعی خاص ایجاد شد که در طول انقلاب صنعتی ایجاد شد. این سیستم به دنبال جداسازی زن و مرد در زندگی عمومی و خصوصی بود. این سیستم از هدف خود گذشته است. شما این فرصت را دارید که از طریق خود بازتابی، بررسی کنید که این سیستم چگونه ممکن است شما را شکل دهد و آیا می خواهید آن را تغییر دهید.
آیا زمان آن نرسیده است که همه ما در مورد محدودیت هایی که ایجاد سطل های مردانه و زنانه برای ما ایجاد می کند فکر کنیم؟