۰۴:۴۱ - ۱۴۰۳/۱۱/۲۱

متوقف کردن خودت | روانشناسی امروز

یکی از عبارات درمانی مورد علاقه من این است که “باید خود را متوقف کنید.” این یک روش طنزآمیز برای یادآوری به خود است که می توان انتظارات شخصی غیرواقعی و غیرمستقیم را بر اساس حس باید در مقابل خواسته ها یا ارزشهای واقعی شما ایجاد ...

متوقف کردن خودت | روانشناسی امروز



یکی از عبارات درمانی مورد علاقه من این است که “باید خود را متوقف کنید.” این یک روش طنزآمیز برای یادآوری به خود است که می توان انتظارات شخصی غیرواقعی و غیرمستقیم را بر اساس حس باید در مقابل خواسته ها یا ارزشهای واقعی شما ایجاد کرد. تمرکز روی آنچه خوب به نظر می رسد یا دیگران انجام می دهند ، نه آنچه که شخصاً احساس می کند معنی دار یا مفید است.

آیا تا به حال به خودتان گفته اید که “باید ورزش کنید” ، “باید روزانه مراقبه ذهن آگاهی را تمرین کنید” یا “آیا باید آن پروژه خانگی را که من کنار گذاشته ام مقابله کنید؟” یا ، شاید شما به خودتان گفته باشید ، “من باید آن تکلیف مدرسه/کار را کاملاً کامل کنم” ، “باید ارتقاء را بدست آورد” یا “باید همیشه به نظر برسد.”

برخی از این اهداف و انتظارات ممکن است مفید باشد ، اما غالباً وقتی از “باید” استفاده می کنیم ، احساس فشار ، قوانین سفت و سخت را تقویت می کنیم و از آنچه واقعاً به آن اهمیت می دهیم دور می شویم. ممکن است به خودتان بگویید که باید کاری انجام دهید ، اما آیا واقعاً می خواهید این کار را انجام دهید و آیا این به نفع شما خواهد بود؟

من قبلاً در مورد ماهیت بی فایده مقایسه و اینکه چگونه می توان در تلاش برای سنجش دیگران در مقابل ، با تمرکز بر آنچه که ارزش ما را ارزیابی می کنیم ، به راحتی گرفتار شده ام. شروع ، یا حفظ یک رفتار معنی دار می تواند چالش برانگیز باشد و اگر یک رفتار مبتنی بر یک باید باشد ، حفظ احساس حرکت حتی دشوارتر خواهد بود. ما اغلب وقتی رفتار برای ما معنی دار است و بر اساس آنچه خوب به نظر می رسد یا آنچه شخص دیگری ممکن است بخواهد انجام دهیم ، احساس انگیزه بیشتری می کنیم.

برای تمرین تغییر از شانه ها به اقدامات مبتنی بر ارزش ها ، ابتدا به طور غیرقانونی توجه می کنید و افکار و انتظارات خود را نامگذاری می کنید. آیا به خود می گویید که باید کاری انجام دهید یا باید آن را به روشی خاص انجام دهید؟ اگر چنین است ، با کنجکاوی از خود بپرسید که آیا در حال حاضر باید برای شما مفید باشد یا شاید مبتنی بر عادت ، مقایسه یا یک قانون سفت و سخت باشد.

دوم ، تفکر خنثی تر و متعادل تر را پرورش دهید. اگر به سختی به خود می گویید ، باید روشی خاص باشید که جایی برای تعادل یا انسانیت باقی نماند ، به طور فعال تمرین کنید تا افکار جایگزین را به ذهن متبادر کنید که به یک نقطه میانی حمله می کنند. به عنوان مثال ، شما ممکن است از “من باید کاملاً عمل کنم” به “من تلاش خواهم کرد و آنچه را که می توانم در حال حاضر انجام دهم.”

همچنین ، تمرین را از تمرکز روی سبزه ها تمرین کنید تا تصدیق کنید که از آنچه قدردانی می کنید یا ارزش خود را در مورد خود یا حتی چیزی که احساس خنثی می کنید ، قدردانی می کنید. به عنوان مثال ، شاید شما از ماهیت مهربان ، اندیشه یا کنجکاوی خود قدردانی کنید. برای تصدیق این خصوصیات وقت بگذارید.

بعد ، مدتی وقت بگذارید تا آنچه را که ارزش دارید در نظر بگیرید. چه چیزی برای شما معنی دار و مهم است؟ مقادیر ذهنی هستند. به عنوان مثال ، شما نیازی به ارزش گذاری “تناسب اندام” ندارید فقط به این دلیل که خوب به نظر می رسد و به نظر می رسد چیزی شما باید ارزش شاید شما به تناسب اندام و یادگیری ارزش اهمیتی ندهید. خوب است حق یا غلط وجود ندارد ، ارزش خوب یا بدی ندارد. شما به سادگی قصد دارید ارزش های خود را روشن کنید.

سرانجام ، هنگامی که در مورد ارزش های خود وضوح بیشتری دارید ، یک ارزش را انتخاب کنید و یک هدف واقع بینانه و خاص ایجاد کنید که با آن هماهنگ باشد و شما را در جهت ارزش خود سوق دهد. خوب است و اغلب مفید است که کوچک را شروع کنید. اگر یکی از ارزشهای شما یادگیری است ، می توانید هدف خود را برای شروع خواندن یک کتاب جدید در هفته آینده تعیین کنید.

و به یاد داشته باشید “باید خود را متوقف کنید!”

مطالب مرتبط