فرزندپروری می تواند طاقت فرسا باشد، و ما نمی توانیم به نادیده گرفتن تأثیر آن بر رفاه مراقبین ادامه دهیم. در آگوست ۲۰۲۴، جراح عمومی ایالات متحده، دکتر Vivek H. Murthy این واقعیت را با اعلام استرس والدین به عنوان یک “مسئله فوری بهداشت عمومی” مورد تاکید قرار داد. گزارش او نیاز فوری به تغییرات متحول کننده در نحوه حمایت از والدین و مراقبان را برجسته می کند.
“چیزی باید تغییر کند. حمایت از والدین و مراقبان نیازمند یک سری تغییرات متفکرانه سیاستگذاری و برنامههای اجتماعی گسترده است که به اطمینان از اینکه والدین و مراقبان میتوانند با یک کودک بیمار مرخصی بگیرند، مراقبت از کودک مقرون به صرفه ایمن، به مراقبتهای سلامت روان قابل اعتماد دسترسی داشته باشند، کمک خواهد کرد. و از مکان ها و ابتکاراتی که از ارتباط اجتماعی و اجتماع حمایت می کند بهره مند شوید.”
گزارش او بسیاری از موضوعاتی را که ما در مطالعه مداوم خود در مورد سلامت روان مراقب پیدا کردهایم برجسته میکند، مانند اینکه چگونه کمبود اطلاعات زمانی که برای اولین بار والدین میشوید میتواند منجر به استرس و احساس شکست شود. برای مثال، یکی از شرکت کنندگان ما در مورد احساس گم شدن در مورد خواب نوزادش صحبت کرد:
“آنها حتی در مورد پنجره های بیدار به من چیزی نگفتند. یک کودک دو هفته ای فقط می تواند ۴۵ دقیقه بیدار باشد. من نمی دانستم. نمی دانم چرا فکر می کردم کودک وقتی می خوابد می خوابد. شما باید به آنها کمک کن، اما آنها به شما این چیزها را نمی گویند، من هم خیلی باهوش هستم.
موضوع تکراری دیگر هم در گزارش او و هم در مطالعه ما، نیاز به ارتباط و اجتماع است. همانطور که در این گزارش اشاره شده است، “والدین با میزان بیشتری نسبت به غیر والدین با تنهایی دست و پنجه نرم می کنند، که می تواند استرس والدین را تشدید کند.” در مطالعه ما، یکی از مادران درباره احساس شدید تنهایی خود و آرامشی که یافتن گروه دیگری از مادران به او میداد گفت: «به این معنی بود که دنیا فقط میتوانست با یک مادر دیگر ارتباط برقرار کند که شاید آنچه را که من داشتم میگذراند. از طریق.»
استرس والدین در سطوح ناسالم برای همه والدین است، اما برخی ممکن است حتی سطوح بالاتری نسبت به دیگران داشته باشند. یکی از عواملی که میتواند منبع استرس خاصی باشد، داشتن فرزندی با تشخیص پزشکی یا رفتاری است، زیرا این امر شامل مدیریت قرار ملاقاتهای پزشکی، درمانها و نیازهای عاطفی منحصربهفرد است. همانطور که دکتر کلی فرادین، نویسنده فرزندپروری پیشرفتهاشاره میکند، پیمایش در این سیستمها اغلب مستلزم آن است که والدین بهعنوان مدافع، هماهنگکننده مراقبت و مراقب بهطور همزمان عمل کنند، که میتواند منجر به احساس شکست یا عدم کفایت شود.
این داستان از والدین شدید منحصر به فرد که همراه با داشتن فرزندی با تشخیص است، توسط کسانی که در مطالعه ما بودند نیز گفته شد. به عنوان مثال، یکی از مادران در مطالعه ما، که پسرش مبتلا به ازوفاژیت ائوزینوفیلیک و ADHD تشخیص داده شد، در مورد اینکه چگونه تیم مراقبت او از نظر عاطفی خسته کننده بود، صحبت کرد:
درمانگر پسرم اولین ملاقات والدینش را با من داشت و او میگوید، او با این مغز به دنیا آمده است. این یک چیز محیطی نیست. شما هیچ اشتباهی نکردهاید. . که به من مقدار زیادی داد آهادر مورد ازدواج من است… فکر می کردم مادر بزرگی خواهم شد. احساس می کردم فقط بارها و بارها شکست می خورم. این فقط واقعاً چیزها را تأیید کرد.”
این مادر متوجه شد که یک نقطه عطف بزرگ زمانی رخ داد که او روستایی از والدین دیگر را کشف کرد که موقعیت او و رفتارهای فرزندش را درک می کردند:
“این یک لایه کاملاً دیگر در دهکده ما است که دانیل را می شناسد و می داند که ممکن است دور بزند و دیوانه شود. چگونه با هم او را به یک منطقه سبز بازگردانیم؟ و بنابراین این شگفت انگیز است.”
ایجاد جامعهای از افرادی که «آن را دریافت میکنند» میتواند برای والدین، بهویژه آنهایی که با فشارهای شدید مراقبت با نیازهای ویژه مواجه هستند، تحولآفرین باشد. این ارتباطات اعتبار عاطفی و پشتیبانی عملی را فراهم می کند و به کاهش احساس انزوا کمک می کند.
جلب آگاهی نسبت به چشم انداز استرس والدین گام مهمی در حمایت از والدین است. همانطور که گزارش جراح عمومی تاکید می کند – و همانطور که تحقیقاتی مانند ما نشان می دهد – ما در زمان بحران فرزندپروری می کنیم. والدین در طول سفر خود به حمایت مداوم از سلامت روان نیاز دارند، بهویژه وقتی چالشهای جدیدی به وجود میآیند که میتواند استرس را تقویت کند، مانند مدیریت تشخیص پزشکی یا رفتاری کودک. زمان آن فرا رسیده است که درباره نحوه مراقبت از والدین تجدید نظر کنیم و اطمینان حاصل کنیم که سلامت روان آنها در طول هفته های اول زندگی فرزندشان و بعد از آن در اولویت قرار دارد.