۱۷:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۶/۱۹

فرآیندهای نگهداری روانشناختی اختلال پرخوری

اختلال پرخوری (BED) با دوره های پرخوری مکرر مشخص می شود که به دنبال آن استفاده منظم از رفتارهای جبرانی نمی شود. تحقیقات نشان می دهد که شیوع مادام العمر ۰.۴۲ درصد در مردان و ۱.۲۵ درصد در زنان، با نرخ کلی ۰.۸۵ درصد است. اگرچه BED می تواند ا...

فرآیندهای نگهداری روانشناختی اختلال پرخوری


اختلال پرخوری (BED) با دوره های پرخوری مکرر مشخص می شود که به دنبال آن استفاده منظم از رفتارهای جبرانی نمی شود. تحقیقات نشان می دهد که شیوع مادام العمر ۰.۴۲ درصد در مردان و ۱.۲۵ درصد در زنان، با نرخ کلی ۰.۸۵ درصد است. اگرچه BED می تواند افراد با وزن طبیعی را تحت تاثیر قرار دهد، اما بیشتر در افراد با وزن بالاتر دیده می شود.

در این پست، من یک نظریه شناختی-رفتاری جدید از BED را ارائه می کنم که مکانیسم های شناختی-رفتاری به خوبی تثبیت شده است که دوره های پرخوری را با عوامل شناختی و رفتاری اضافی که به حفظ وزن بالاتر کمک می کند، ادغام می کند (شکل ۱). در حالی که همه این عوامل نگهداری در هر مورد BED وجود ندارد، هر مورد شامل ترکیبی از این عناصر است.

شکل ۱. مکانیسم های اصلی حفظ اختلال پرخوری بر اساس نظریه رفتاری شناختی

منبع: Riccardo Dalle Grave, MD

رویدادها و تغییرات خلقی مرتبط

رویدادهای زندگی و تغییرات خلقی مرتبط اغلب باعث ایجاد و تداوم اپیزودهای پرخوری در افراد مبتلا به BED می شود. این ارتباط بین رویدادهای زندگی، تغییرات عاطفی و پرخوری را می توان از طریق چندین مشاهدات کلیدی درک کرد:

  • غذا ممکن است به عنوان یک عامل منحرف کننده از حوادث و مشکلات نامطلوب استفاده شود.
  • غذا می تواند به کاهش حالات عاطفی منفی کمک کند.
  • غذا اغلب به عنوان وسیله ای برای ارضای خود عمل می کند.

با این حال، با وجود رهایی اولیه از احساسات منفی، دوره های پرخوری اغلب منجر به احساس گناه، اضطراب و افسردگی می شود. سپس این احساسات منفی می تواند باعث ایجاد دوره های پرخوری بعدی شود و یک چرخه معیوب ایجاد کند.

ارزش گذاری بیش از حد شکل و وزن

زمانی که فرد به طور غالب و گاهی منحصراً ارزش خود را بر اساس شکل بدن، وزن و توانایی خود در کنترل آنها قضاوت می کند، به عنوان دارای ارزش گذاری بیش از حد برای شکل و وزن توصیف می شود. این ویژگی تقریباً در ۵۰ درصد از افراد مبتلا به BED وجود دارد.

در BED، ارزش گذاری بیش از حد شکل و وزن اغلب با رژیم غذایی ناکارآمد متناوب با هدف کاهش وزن همراه است، که به نوبه خود، احتمال دوره های پرخوری را افزایش می دهد.

اهداف وزنی غیر واقعی و اهداف اولیه

در حال حاضر، هیچ درمانی، به جز جراحی چاقی، به کاهش وزن طولانی مدت متوسط ​​بیش از ۱۵ تا ۲۰ درصد وزن اولیه بدن منجر نمی شود. با این حال، بسیاری از افرادی که به دنبال کاهش وزن هستند، انتظارات غیرواقعی در مورد میزان کاهش وزن دارند. مطالعات انجام شده در ایتالیا نشان می دهد که بسیاری از افرادی که درمان کاهش وزن را شروع می کنند، هدفشان کاهش وزن متوسط ​​۳۲ درصد است.

علاوه بر این، این افراد اغلب اهداف «اصلی» دیگری دارند که امیدوارند از طریق کاهش وزن به آنها برسند، مانند بهبود روابط بین فردی، تقویت اعتماد به نفس، یا یافتن شریک زندگی یا شغل جدید.

به نظر می رسد بین این وزن غیر واقعی و اهداف اولیه و قطع درمان ارتباطی وجود دارد. اهداف غیرواقعی وزن می‌توانند افراد مبتلا به BED را به تناوب بین پرخوری و رفتارهای شدید کنترل وزن سوق دهند، که هر یک از رفتارها از طریق مکانیسم‌هایی که در زیر توضیح داده شده است، به دیگری دامن می‌زند.

رژیم غذایی ناکارآمد

برخی از افراد مبتلا به BED سعی می‌کنند وزن خود را کنترل کنند و شکل بدن خود را با اتخاذ متناوب رژیم‌های غذایی ناکارآمد که با قوانین رژیم غذایی شدید و سفت و سخت مشخص می‌شود، تغییر دهند. این الگوی رژیم غذایی باعث می شود که دوره های پرخوری بعدی تقریباً اجتناب ناپذیر باشد. هرچه قوانین رژیم غذایی سختگیرتر و متعددتر باشد، احتمال شکسته شدن آنها بیشتر می شود. هنگامی که این اتفاق می افتد، افراد اغلب ناتوانی خود را در پایبندی به این قوانین به عنوان دلیلی بر عدم کنترل خود تفسیر می کنند تا اینکه بدانند قوانین رژیم غذایی آنها بسیار سخت یا افراطی است.

این «تفکر همه یا هیچ» منجر به کنار گذاشتن موقت تلاش‌ها برای محدود کردن کالری دریافتی می‌شود و در نتیجه یک دوره پرخوری دیگر ایجاد می‌شود. این چرخه رژیم غذایی سفت و سخت، قانون شکنی اجتناب ناپذیر، سرزنش خود، و متعاقب آن پرخوری باعث تداوم این اختلال می شود و کنترل وزن پایدار را چالش برانگیزتر می کند.

پرخوری و تغذیه نامنظم

بین دوره‌های پرخوری، افراد مبتلا به BED اغلب پرخوری می‌کنند و عادات غذایی آن‌ها معمولاً بی‌نظم می‌شوند و اعتدال انعطاف‌پذیر در دریافت غذا ندارند. رفتارهای غذایی نامنظم ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • حذف وعده های غذایی
  • بین وعده های غذایی مکرر میان وعده می خورید یا چرا می کنید
  • مصرف وعده‌های بزرگ و غذاهای «هل» پر کالری، چربی‌های اشباع، شکر و/یا نمک (مانند همبرگر، هات داگ، مرغ سرخ‌شده، سیب‌زمینی سرخ کرده، نوشیدنی‌های شیرین، دسرهای فرآوری‌شده، پیتزا)

مطالب ضروری اختلالات خوردن

این الگوی مصرف بیش از حد و تغذیه نامنظم اغلب منجر به دریافت بیش از حد کالری روزانه می شود که به شروع و حفظ وزن بیشتر کمک می کند.

وزن بالاتر

استعداد ژنتیکی برای وزن بیشتر، همراه با پرخوری، پرخوری، و تغذیه نامنظم، توضیح می دهد که چرا وزن بالاتر در افراد مبتلا به BED رایج است. همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است، وزن بالاتر خطر ایجاد انگ وزن درونی را افزایش می دهد. این ننگ به ارزش گذاری بیش از حد شکل و وزن، اهداف غیرواقعی وزن، و اتخاذ متناوب از شیوه های رژیم غذایی ناکارآمد دامن می زند. این چرخه باعث تداوم خوردن بی نظم، پرخوری و دوره های پرخوری می شود. در نتیجه، وزن بالاتر نه تنها افراد را مستعد BED می کند، بلکه از طریق این مکانیسم های به هم پیوسته، این اختلال را تشدید می کند.

سبک زندگی کم تحرک

زیرگروه قابل توجهی از افراد با BED و وزن بالاتر در طول روز حداقل فعالیت بدنی دارند. این مصرف کم انرژی به توسعه و نگهداری وزن بالاتر کمک می کند. وزن بیشتر در نتیجه فعالیت بدنی را دشوارتر و لذت بخش تر می کند و چرخه بی تحرکی و افزایش وزن را تداوم می بخشد.

انگ وزن درونی شده

انگ وزن درونی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد کلیشه‌های وزن منفی جامعه را به عنوان کلیشه‌های خود بپذیرند، که منجر به خودباوری منفی می‌شود. این افراد خود را پست‌تر از کسانی می‌دانند که می‌توانند وزن خود را کنترل کنند، در نتیجه افکار خودانتقادی مانند “من خیلی تنبل هستم”، “من هیچ اراده ای ندارم”، “از خودم متنفرم که هیچ کنترلی بر خود ندارم.” “من یک شکست خورده هستم” و “من زشت و نفرت انگیز هستم.”

افراد مبتلا به انگ وزن درونی شده اغلب احساسات منفی خود را از طریق پرخوری و پرخوری مدیریت می کنند. آنها از فعالیت بدنی و ورزش لذت کمی می برند و تمایل به اجتناب از آنها دارند. خودکارآمدی پایین آنها – باور به توانایی آنها برای انجام رفتارهای لازم برای دستیابی به اهداف خاص – بیشتر تلاش آنها برای کنترل غذا خوردن و وزن را مختل می کند. این عدم اعتماد به نفس می تواند منجر به اجتناب از درمان به دلیل ترس از شکست شود.

نتیجه گیری

نظریه رفتاری شناختی جدید در مورد حفظ BED از این جهت که نیاز به پرداختن به غذا خوردن و پرخوری بی‌نظم بین دوره‌های پرخوری، و همچنین سبک زندگی بی‌تحرک، اهداف غیرواقعی کاهش وزن، اهداف اولیه مرتبط و وزن درونی شده را تایید می‌کند، نوآورانه است. ننگ بر اساس این مدل، درمان BED باید بیماران را قادر سازد تا مکانیسم‌های اولیه زیربنای اختلال خود را به شیوه‌ای شخصی‌شده و انعطاف‌پذیر بررسی کرده و بر آن غلبه کنند.

مطالب مرتبط