شفا ی ما می تواند در رابطه با دیگران اتفاق بیفتد!
یک محرک مهم شفا در رابطه، کیفیت ارتباط ما با دیگران است.. ریشه های تکاملی وجود دارد که چرا انسان ها در مواقع ضروری از یکدیگر حمایت روانی اجتماعی می کنند.
یک محرک مهم شفا در رابطه، کیفیت ارتباط ما با دیگران است.. ریشه های تکاملی وجود دارد که چرا انسان ها در مواقع ضروری از یکدیگر حمایت روانی اجتماعی می کنند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه قرن،یک محرک مهم شفا در رابطه، کیفیت ارتباط ما با دیگران است..ریشه های تکاملی وجود دارد که چرا انسان ها در مواقع ضروری از یکدیگر حمایت روانی اجتماعی می کنند.برای اطلاعات بیشتر با اندیشه معاصر همراه باشید.
لیزا فلدمن بارت، عصب شناس در کتاب هفت و نیم درس درباره مغز (۲۰۲۰) می نویسد، همانطور که روزهای خود را می گذرانیم، مغز ما مخفیانه با مغزهای دیگر کار می کند. ما این کار را با تنظیم «بودجههای بدن» یکدیگر انجام میدهیم، این روشهایی است که مغز ما منابع بیولوژیکی مختلف مانند آب، گلوکز، نمک و اکسیژن را مدیریت میکند تا ما را زنده و سالم نگه دارد. با فعل و انفعالات خود، ما به بودجه بدن یکدیگر واریز و برداشت می کنیم و به تدریج نورون های خود را “تنظیم و هرس” می کنیم. آغوش محبت آمیز شما به دوستتان می تواند به بودجه او بیافزاید. توهین آزاردهنده یک همکار ممکن است شما را از بین ببرد.فلدمن بارت می نویسد: «در نهایت، خانواده، دوستان، همسایگان و حتی غریبه ها به ساختار و عملکرد مغز شما کمک می کنند و به مغز شما کمک می کنند بدن شما را در کنار هم نگه دارد.»
به گفته محققان، ۳ ایده کلیدی به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا انسان ها در طول قرن ها و قاره ها، با حمایت روانی-اجتماعی خود از یکدیگر، شفای یکدیگر را تسهیل کرده اند:
ریشه های تکاملی وجود دارد که چرا انسان ها پریشانی عاطفی و (شفای روحی)را تجربه می کنند. احساسات، از جمله آنهایی که با پریشانی مرتبط هستند (مانند غم، شرم، ترس، خشم)((شفای روحی))، تا حدی به عنوان پاسخی به پویایی های بین فردی، چه برای نزدیک شدن به فرصت ها برای بقا یا اجتناب از تهدیدهای زندگی، تکامل یافته اند (کوهرت و همکاران، ۲۰۲۰).
احساسات و تنظیم هیجان در یک زمینه اجتماعی تکامل یافته است. از آنجایی که احساسات به صورت مجزا تکامل نیافته اند، می توان آنها را هم در درون یک فرد (خودتنظیمی) و هم بین افراد (تنظیم بین فردی) تنظیم کرد (کوهرت و همکاران، ۲۰۲۰).
همانطور که ما در تنظیم بین فردی احساسات سهیم هستیم، مکانیسم های مختلف رفتارهای تسلی دهنده را تسهیل می کنند. این مکانیسم ها شامل همدلی، چشم انداز، ذهنیت و سرایت عاطفی است (کوهرت و همکاران، ۲۰۲۰).
پریشانی روانی، کوهرت و همکاران، (۲۰۲۰) می نویسند، اغلب می تواند نشان دهنده نیاز به (شفای روحی)وترمیم گسست های اجتماعی یا پیوندهای اجتماعی مختل شده باشد. به عنوان یک «مکانیسم ترمیمی»، ما با تسلی دادن، دلداری دادن و حمایت از یکدیگر در انواع رفتارهای ترمیم اجتماعی شرکت می کنیم.قلب اکثر این رفتارها که تنظیم بین فردی را تسهیل می کند(شفا می دهد)، همدلی است، با دو سیستم زیربنایی آن: سرایت عاطفی و دیدگاه شناختی (ذهنی سازی).و(شفای روحی)
ما بسیاری از مقررات درون فردی و بین فردی خود را از طریق کلمات انجام می دهیم(شفا ی حرفی).به آخرین باری فکر کنید که کلماتی که شنیدید، خواندید یا بیان کردید، چشم انداز تجربه درونی شما را تغییر داد – از نرم کردن شما با ایمنی تا فشار دادن شما با خشم.به گفته فلدمن بارت، دلیل اینکه کلمات اینقدر بر ما تأثیر می گذارند این است که «شبکه زبانی» – مناطق مغزی که زبان را پردازش می کنند – «همچنین درون بدن شما، از جمله اندام ها و سیستم های اصلی که بودجه بدن شما را پشتیبانی می کنند، کنترل می کنند. این مناطق مغز ضربان قلب را تنظیم می کنند، دریافت گلوکز را برای انرژی سلولی تعدیل می کنند و بر مواد شیمیایی موجود در سیستم ایمنی بدن تأثیر می گذارند.
توماس هوبل به عنوان یک متخصص در آسیب های جمعی – واکنش های روانی به یک رویداد آسیب زا که کل جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد (هیرشبرگر، ۲۰۱۸) – برنامه هایی را با بیش از ۱۰۰۰۰۰ شرکت کننده در سراسر جهان تسهیل کرده است و دو کتاب در مورد چگونگی تأثیر ناملایمات بر ما و نحوه درمان ما تألیف کرده است. از آن.به گفته هوبل، از آنجایی که بیشتر ما حامل قطعاتی از آسیب های جمعی هستیم، بخش مهمی از شفای ما در ارتباط با دیگران صورت می گیرد.این در ارتباطی است که دیدن الگوهای شناختی، عاطفی و رفتاری خودمان آسانتر میشود. و در این رابطه است که ما به خرد و هوش جمعی دسترسی پیدا می کنیم.به گفته هوبل، در واقع، جدایی، دیگری شدن و تکه تکه شدن – زمانی که دیگر فضای رابطه را با دیگران به اشتراک نمی گذاریم – نشانه های تروما هستند.
یک محرک مهم شفا در رابطه، کیفیت ارتباط ما با دیگران است. همسویی، که هوبل آن را به عنوان «فرایند لحظه به لحظه احساس و گوش دادن عمیق به یکدیگر، به عنوان یک تجربه کل بدن» توصیف می کند، یک بلوک سازنده ارتباط است. با سیگنال دادن به ایمنی، افراد در حال تعامل و رابطه آنها را تغذیه می کند. هوبل میگوید: «هرچه محیطهای ارتباطی هماهنگتری ایجاد کنیم، بیشتر به مکانیسم خوددرمانی جهان کمک میکنیم.این «مکانیسمهای خوددرمانی» همچنین ذاتی اکوسیستمهای رابطهای سالم هستند – شبکههای خانواده، دوستان و همکاران ما. به گفته Hübl، این شبکه ها گسترش سیستم ایمنی بدن ما هستند. هوبل به عنوان تمرینی برای تقویت رفاه فردی و جمعی – “فرد اکوسیستم است” – پیشنهاد می کند که در مورد اکوسیستم های رابطه ای مختلفی که ما بخشی از آنها هستیم تأمل کنیم.
چه چیزی احساس سنگینی و تخلیه دارد؟ او می نویسد: “به آنچه نمی خواهید نگاه کنید و آنچه شما را به سمت خود می کشاند توجه کنید.” “با ایجاد آگاهی شروع کنید، بدون اینکه فوراً برای راه حل تلاش کنید.”همانطور که درد میتواند همراه ناخواستهای باشد که ما مدام در سفر با آن مواجه میشویم، درمان نیز میتواند. هر چه بیشتر به صورت فردی و جمعی با دومی درگیر شویم، هدایای فراوان خود را برای ما به جا می گذارد. حتی ممکن است بخشی از هدف ما شود.هوبل خاطرنشان می کند: “مسئولیت ما نه تنها افقی – در قبال افرادی که اکنون زندگی می کنیم – بلکه عمودی – در قبال گذشته (اجداد ما) و آینده (فرزندان ما) است.” «آنچه را که ناخودآگاه حمل می کنیم، به نسل بعدی منتقل می کنیم باید نسل ما به (شفای روحی) برسد. آنچه را که آگاه می کنیم و ادغام می کنیم، منتقل نمی کنیم، به این معنی که فرزندان ما دنیای بزرگتری برای رشد پیدا می کنند. بنابراین، با انجام کارهایی که باید انجام دهیم، امکانات آینده را برای فرزندان و نوههای خود افزایش میدهیم.»و به ارامش و(شفای روحی) برسند.
پایان/*