شنیدی؟ او تهدید کرد که اگر او به این رابطه متعهد نشود، جدا خواهد شد! اما من تعجب می کنم که چرا او آن را رسمی نمی کند. شاید چیزی از گذشته او. به نظرتون زودتر ازدواج کرده بود؟ وای این کارها را جالب می کند.
این مارپیچ از شایعات و شایعه پراکنی نسبتا آشناست. ما یا دست به این رفتار زدهایم یا با دیگرانی مواجه شدهایم که به امید کشف برخی اطلاعات آبدار حدس میزنند. اما چه چیزی ما را به ایجاد این روایت های جایگزین ترغیب می کند؟
شایعات و شایعات اغلب محصول جانبی برخی از ویژگی های شخصیتی، فرآیندهای شناختی، و خواسته های روانشناختی هستند – تمایل به کسب قدرت، منابع یا لذت گرایی، می تواند فرد را به ایجاد شایعات یا شایعات ترغیب کند. یک کارمند جوان که برای چندین سال در شرکت کار می کند معتقد است که شایسته ترفیع است. او مشکوک است که یک همکار یک تهدید بالقوه برای ارتقاء او باشد. او به جای اینکه مستقیماً آنها را به چالش بکشد، به شایعه پراکنی درباره روابط شخصی مدیر و کارمند خود فراتر از محیط حرفه ای متوسل می شود.
او می نشیند و از واکنش دیگران و درگیر شدن در هرج و مرج ایجاد شده توسط این شایعه لذت می برد. چنین دستکاری و سوء استفاده از روابط اجتماعی از طریق ابزارهای غیراخلاقی، حس سلطه را به شایعه ساز می دهد. این شایعه به اعتبار همکار و مدیر آسیب می زند و پویایی اجتماعی در محل کار را تغییر می دهد. این تغییر، نفوذ او را افزایش میدهد و به نفع کارمند پایینتر و در عین حال به خطر انداختن شهرت افراد آسیبدیده میشود.
با این حال، شایعات همیشه برای آسیب رساندن به دیگری به وجود نمی آیند. شایعات می تواند در اعتبار سنجی اطلاعات، جمع آوری اطلاعات، ایجاد رابطه، حفاظت و لذت اجتماعی رخ دهد. شایعات معمولاً از مکالماتی که از منظری خنثی شروع میشوند به وجود میآیند، اما میتوانند جنبههایی از نظرات مثبت یا منفی در تنظیمات خصوصی داشته باشند. در محیط های کاری، شایعات مثبت به عنوان به اشتراک گذاری اطلاعات یا ارتباطات غیررسمی بین کارکنان ظاهر می شود، در حالی که شایعات منفی در محل کار به عنوان نوعی قلدری یا قربانی شدن ظاهر می شود.
ویژگی های شخصیتی یک غیبت کننده نیز نقش مهمی دارد. به عنوان مثال، افرادی که تمایلات خودشیفتگی دارند، به دلیل نیاز به اعتبار و قدردانی بیرونی، اغلب شایعات حول محور خود ایجاد می کنند. علاوه بر این، آنها همچنین از شایعات برای ایجاد روابط استفاده می کنند. به عنوان مثال، فردی با ویژگی های خودشیفتگی ممکن است با فردی که به طور مشابه در مورد شخص سوم فکر می کند، رابطه قوی تری برقرار کند.
گاهی اوقات، شایعات می تواند با پرخاشگری مستقیم یا غیرمستقیم، که توسط زنان و مردان متفاوت درک می شود، تقویت شود. فرض کنید بین دو زن که بخشی از گروه بزرگتری از دوستان هستند، اختلاف نظر رخ داده است. آنها با داشتن کینه از یکدیگر، شروع کردند به حذف اجتماعی خود از موقعیت هایی که با یکدیگر برخورد می کردند. از طریق شایعات و شایعات، یکی از زنان با موفقیت سایر اعضای گروه را دستکاری می کند تا از دیگری دوری کند. اغلب، زنان از طریق عباراتی مانند شایعات و شایعات پرخاشگری غیرمستقیم و اجتماعی بیشتری تولید می کنند که می تواند شهرت طرف مقابلشان را بدتر کند. برعکس، مردان پرخاشگری مستقیم و فیزیکی را به تصویر می کشند. هنگامی که این اشکال پرخاشگری شامل کنش های خلاقانه تاریک باشد، بدیع و آسیب زا نیز هستند.
منبع: beasternchen / Pixabay
از نظر شخصیتهای سهگانه تاریک، افرادی که دارای ویژگیهای روانپریشی و ماکیاولیستی بالاتری هستند، تمایل بیشتری به نشان دادن خلاقیت بدخواهانه دارند، زیرا فاقد همدلی هستند و میتوانند بسیار دستکاری کنند. با اضافه کردن یک عنصر جنسیتی، زنانی که تمایلات ماکیاولیستی دارند ممکن است از طریق شایعات اصلی و رسواییهایی که میتواند به نفع آنها باشد و به شهرت دیگران آسیب برساند، پرخاشگری غیرمستقیم نشان دهند (فکر کنید: Gossip Girl نه Gossip Boy).
اگرچه شایعات و شایعات به عنوان چت بی ضرر به نظر سرگرم کننده می رسند، اما می توانند از طریق دستکاری های مخرب بر روابط اجتماعی و محیط های حرفه ای ما تأثیر بگذارند. شایعات در محیط های کاری می تواند به عنوان یک بازی قدرت استراتژیک به قیمت به خطر انداختن شهرت یا رفاه شخصی مورد استفاده قرار گیرد. درک تفاوتهای ظریف این ارتباط میتواند به ما کمک کند تا پویاییهای اجتماعی را بهتر هدایت کنیم، و اطمینان حاصل کنیم که به پتانسیل آن برای نتایج سازنده و مخرب در محیطهای شخصی و حرفهای توجه داریم.
این پست با همکاری تیتی آگاروال، یک پژوهشگر وابسته در بخش روانشناسی، راهب پرایوگشالا نوشته شده است.