۰۵:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۲/۲۰

“سفید برفی” جدید واقعاً فیلمی در مورد ما است

سلب مسئولیت: موارد زیر حاوی اسپویلرهای طرح است. دیزنی جدید سفید پوست فیلم یک داستان قدرتمند را روایت می کند ، اما فیلم مورد نظر نیست. روی سطح ، این یک داستان باستانی بلند و بلند است که پس از آن با خوشحالی به پایان می رسد. اما در زیر آن یک...

“سفید برفی” جدید واقعاً فیلمی در مورد ما است



سلب مسئولیت: موارد زیر حاوی اسپویلرهای طرح است.

دیزنی جدید سفید پوست فیلم یک داستان قدرتمند را روایت می کند ، اما فیلم مورد نظر نیست. روی سطح ، این یک داستان باستانی بلند و بلند است که پس از آن با خوشحالی به پایان می رسد. اما در زیر آن یک داستان غم انگیز و هشدار دهنده یک جامعه در بحران قرار دارد. متأسفانه ، این داستان خیلی واقعی است.

سفید پوست منتقدین و مخاطبان به طور یکسان مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر می رسد هیچ کس طرفدار بزرگی نیست. هم طرح و هم فرآیند تولید خود فیلم را به یک میله صاعقه برای منتقدین در طیف سیاسی تبدیل کرده است.

هدف من در اینجا این است که دوباره این کار را انجام ندهم که آیا این فیلم خیلی به چپ یا راست است ، و نه قصد دارم جنبه های طرح را توجیه یا محکوم کنم. در عوض ، من می خواهم به آن اشاره کنم سفید پوست و تمام درام های اطراف آن کاملاً منعکس کننده وضعیت جامعه شکسته ما است. من امیدوارم که مردم همه اقناع سیاسی بتوانند موافق باشند که اکنون چیزی با ما خاموش است.

یکی از انتقادهایی که من تکرار کردم این است که سعی داشت از توهین به کسی جلوگیری کند. اگر اینگونه باشد ، بدبختانه شکست خورد. در حقیقت ، موفق به توهین بسیاری از افراد بزرگ از چپ و راست شده است. بنابراین مسئله باید فراتر از این باشد.

در عوض ، من می گویم این فیلم نوعی فلج روانشناختی را نشان می دهد. آنقدر از هم جدا و گیج شده است که این خصوصیات را به صورت علائم ارائه می دهد. یعنی اگر این یک داستان توسط یک بیمار به روانپزشک گفته شود ، تشخیص ممکن است وجود تفکر بی نظم و مماس ، آنادونیا ، Avolition و بسیاری از نشانه های دیگر چالش های شناختی را ذکر کند.

این یک حقیقت افتخارآمیز است که اسطوره ها باید برای زندگی در آن تغییر کنند. اما مانند کشتی Thisus ، چه مقدار اسطوره قبل از آن تغییر می کند حتی نمی تواند حتی همان داستان نامیده شود؟ اگر ما دوباره تأیید کردیم ترمینال به عنوان سفید پوست، به نظر می رسد که جوهر اصلی از بین می رود.

به همین ترتیب ، یک اسطوره چقدر باید دنیای واقعی و تاریخ آن را منعکس کند و چقدر باید داستان جادویی را تجسم کند؟ اگر داستانی به قدری غیر واقعی باشد که غیرقابل توصیف باشد ، هیچ ارزش اساطیری ندارد. اما اگر آنقدر دنیوی باشد که بی ربط باشد ، همین مسئله نیز صادق است.

فقط برای مثال ، این فیلم از نقش کوتوله ها مبهوت است. آنها نه تنها بسیاری از نکات مهم نقشه را از اصل ، مانند انتقام از ملکه ، ندارند ، بلکه حتی دلالت می کنند که آنها انسانی نیستند. پس چه خبر است؟

در اوایل تاریخ تولید ، پیتر دینکلاژ از فرض کوتوله های موجود در این طرح انتقاد کرد. بسیاری از افراد جامعه کوچک مخالف بودند که گنجاندن کوتوله ها برای نمایندگی و فرصت های شغلی برای بازیگرانی که آنها را بازی می کنند مهم است. من تصور نمی کنم بدانم چه کسی درست است.

از نظر تاریخی ، در واقع سابقه طولانی افراد کوچکتر ، از جمله افراد کوچک و کودکان ، در معادن کار می کند (متأسفانه هنوز هم چنین شیوه هایی در معادن الماس دیده می شود). برخی معتقدند حتی یک سفید و کوتوله های برفی تاریخی وجود داشت که این داستان بر اساس آنها بنا شده بود. اما صحبت با سؤالاتی که قبلاً مطرح کردم ، چه حقیقت و چقدر خیال باید یک اسطوره را تجسم کند؟ سوال پیچیده است.

آنچه برای اهداف ما در اینجا مهم است این است که ، به دلیل افزودن راهزنان جنگلی ، به نظر می رسد که دیزنی ممکن است کوتوله ها را قبل از دو برابر شدن و بازگرداندن کوتوله ها تغییر داده باشد. این امر باعث می شود که راهزنان و نه کوتولها دارای یک طرح ثابت یا حتی دلیلی برای حضور در داستان باشند. رابطه فیلم با کوتوله ها نشانگر فلج کلی آن است.

سفید پوست از توهین نمی ترسد. این به سادگی می ترسد. از خودآزمایی می ترسد. از گذشته خود می ترسد. ترس از نگاه به حقایق ناراحت کننده و تصدیق پیچیدگی های فراتر از خوب و بد است. به طور خلاصه ، این ما هستیم. من امیدوارم که به نوعی شجاعت را برای عقب نشینی پیش بینی های خود بر روی یکدیگر و مقابله با آنچه در درون خودمان اشتباه می کند ، احضار کنیم. اما در حال حاضر ، به دور از ناهنجاری بودن ، سفید پوست بازتاب کاملی از روزگار ما است.

مطالب مرتبط