علیرغم پیشرفت های چشمگیر روانپزشکی انسان در دهه های اخیر، روانپزشکی دامپزشکی همچنان یک رشته توسعه نیافته و با تعریف ضعیف باقی مانده است. در حالی که به مشکلات روانی در حیوانات می پردازد، هنوز به یک منطقه جامع و منسجم مطالعه یا عمل تبدیل نشده است. با توجه به تحقیقات گسترده در مورد رفتار حیوانات و نقش مهم حیوانات در زندگی انسان، این عدم رسمیت تعجب آور است.
تکامل روانپزشکی دامپزشکی
روانپزشکی دامپزشکی، همانطور که امروزه وجود دارد، از بینش ها و شیوه های مختلف برای رسیدگی به مسائل رفتاری در حیوانات استفاده می کند (کوک، ۲۰۱۶). اگرچه این رشته برای دهه ها وجود داشته است، اما فاقد ساختار رسمی است که در روانپزشکی انسان دیده می شود. اطلاعات در مورد رفتار حیوانات و شرایط روانی در مطالعات متعدد بدون چارچوب یکپارچه برای تثبیت این دانش پراکنده شده است.
با توجه به تحقیقات گستردهای که روی حیوانات انجام شده است، میتوان انتظار داشت رشتهای تعریفشدهتر متمرکز بر درک و درمان تفاوتهای رفتاری در حیوانات غیرانسانی باشد. با این حال، ناتوانی حیوانات در برقراری ارتباط کلامی یک چالش اساسی است و استفاده از روشهای رواندرمانی سنتی را دشوار میکند. با این وجود، روانپزشکی و روانشناسی بالینی، در هسته خود، حول پرداختن به تفاوتهای رفتاری میچرخند – چیزی که در زمینههای حیوانی قابل مشاهده و کاربردی است.
تفاوت های رفتاری در هسته
هنگام بحث در مورد اختلالات روانپزشکی مانند افسردگی و اضطراب، مشخص می شود که این شرایط اغلب از طریق تغییر در رفتار ظاهر می شوند. به عنوان مثال:
- افسردگی: علائم شامل کناره گیری، گریه مکرر و اظهارات منفی است.
- اضطراب: علائم شامل رفتارهای عصبی و تمرکز بیش از حد بر نگرانی های آینده است.
حتی اثرات فیزیولوژیکی این اختلالات، مانند تغییر در الگوی خواب یا مشکلات جسمی، اغلب در رفتار منعکس می شود. به طور مشابه، تحقیقات حیوانی شرایط “شبه افسردگی” را در سگ ها (MacLellan, Fureix, Polanco & Mason, 2021) و رفتارهای اجباری در گربه ها را شناسایی کرده است (Bennett & Khan, 2021). با وجود این یافته ها، هیچ سیستم تشخیصی جامعی برای حیوانات قابل مقایسه با DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) مورد استفاده در روانپزشکی انسان وجود ندارد.
سیستم های تشخیصی و نقش آنها
در روانپزشکی انسان، سیستمهای تشخیصی تعاریف و معیارهای ثابتی را برای اختلالات ارائه میکنند و به پزشکان کمک میکنند تا تشخیصها و درمانهای دقیقتری ارائه دهند. DSM بر علائمی تمرکز دارد که افراد در مورد تجربیات درونی خود گزارش می دهند و آن را برای حیوانات غیرکلامی نامناسب می کند. با این حال، انتقادات به DSM محدودیت های اطلاعات گزارش شده توسط خود را برجسته می کند، که می تواند غیر قابل اعتماد باشد.
یک سیستم جایگزین، معیارهای حوزه تحقیقاتی (RDoC)، یک رویکرد رفتار محور را ارائه می دهد که بر ویژگی های قابل مشاهده مانند پاسخ به پاداش ها و عوامل انگیزشی تأکید دارد. جالب توجه است، RDoC در حال حاضر در تحقیقات حیوانی استفاده می شود و دارای پتانسیل به عنوان یک چارچوب تشخیصی برای انسان و حیوانات است (McCarty، ۲۰۲۰؛ Marston، GoPaul & Maple، ۲۰۲۴). این کاربرد دوگانه نشان می دهد که رویکردهای تشخیصی رفتاری می توانند شکاف بین روانپزشکی انسانی و دامپزشکی را پر کنند.
مداخلات رفتاری در مقابل مداخلات مبتنی بر دارو
روانپزشکی و روانشناسی انسان از لحاظ تاریخی بر رواندرمانی بیش از داروها تاکید داشته است. با این حال، توسعه داروهای روانپزشکی در چند دهه گذشته تمرکز را به سمت درمان های دارویی تغییر داده است. در حالی که روان درمانی حیاتی است، بسیاری استدلال می کنند که اتکا به دارو مداخلات رفتاری را تحت الشعاع قرار داده است.
روانپزشکی دامپزشکی مسیر دیگری را در پیش گرفته است. در ابتدا، به شدت به داروها برای رفع مشکلات رفتاری حیوانات متکی بود. مطالعات اثربخشی داروهای مختلف را برای درمان شرایطی مانند اضطراب و پرخاشگری در حیوانات بررسی کردند. با این حال، در سال های اخیر تاکید فزاینده ای بر مداخلات رفتاری شده است. این رویکردها به انسان کمک می کند تا به جای تکیه بر دارو، به حیوانات کمک کند تا رفتارهای مشکل ساز را از طریق آموزش و تغییرات محیطی اصلاح کنند.
خواندن ضروری رفتار حیوانات
آینده روانپزشکی دامپزشکی
تأکید نوظهور بر رویکردهای رفتاری در کنار دارو نشان میدهد که روانپزشکی دامپزشکی میتواند مشابه روانپزشکی انسان تکامل یابد. یک رویکرد متعادل که هر دو مداخلات رفتاری و دارویی را ادغام می کند، برای ایجاد یک رشته جامع و موثر امیدوارکننده به نظر می رسد.
برای دستیابی به این امر، روانپزشکی دامپزشکی باید:
- رسمی کردن معیارهای تشخیصی: توسعه یک سیستم سازگار برای طبقه بندی و درک شرایط روانی حیوانات ضروری است.
- تشویق تحقیقات رفتاری: گسترش تحقیقات در مورد مداخلات رفتاری جایگزین هایی برای رویکردهای سنگین دارویی ارائه می دهد.
- ادغام دانش: ادغام اطلاعات پراکنده در یک چارچوب یکپارچه، پایه و اساس این حوزه را تقویت خواهد کرد.
روانپزشکی دامپزشکی این پتانسیل را دارد که مسیری مشابه مراقبت از سلامت روان انسان را دنبال کند، جایی که داروها و درمانهای رفتاری مکمل یکدیگر هستند. با ادامه توسعه این رشته، ممکن است راه حل های نوآورانه ای ارائه دهد که هم برای حیوانات و هم برای انسان هایی که از آنها مراقبت می کنند سودمند باشد. با ساختار رسمیتر و تأکید بیشتر بر مراقبتهای جامع، روانپزشکی دامپزشکی میتواند به عنوان یک رشته حیاتی در درک و رسیدگی به تفاوتهای رفتاری در حیوانات پیشرفت کند.