به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه قرن به نقل از اندیشه معاصر،دکتر زاهره سادات میرجعفری متخصص مطالعات زنان و خانواده، استاد حوزه و دانشگاه، تخصص در امور عفاف و حجاب، تحکیم خانواده، مطالعات زنان و فمینیسم در یادداشتی درباره نفوذ زنان در دستگاه و حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطالب نفیسی را نگاشتن. همراه گرامی شما سلسله جلسات نفوذ زنان به قلم دکتر زاهره سادات میرجعفری را داندیشه معاصر می خوانید. با ما همراه باشید.
زرین تاج ملقب به طاهره و قره العین
،زنی که در دوران ناصرالدین شاه به صورت علنی و رسمی کشف حجاب کرد.
دکتر زاهره سادات میرجعفری نوشتند: وی که در خانواده ای مجتهد زاده و روحانی متولد شده بود دختر یکی از روحانیون سرشناس آن زمان بود که در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در شهر قزوین متولد شد و سال ها نزد پدر و عمویش کسب تحصیل کرد .
از آنچه که در تاریخ ثبت شده است زرین تاج دختری در غایت زیبایی و کاملا شهرت طلب بود. تا قبل از جهت گیری اش به سمت محمد باب و فرقه بابیت در تاریخ از او به عنوان یک زن فاضله و شاعره و عالمه یاد می شد و پس جهت گیری به سمت محمد باب از همان زمان وی توسط سران گروه بابیت ملقب به طاهره شد.
قره العین در ایران نخستین زنی بود که به خلاف رسم و عرف زمانه بی حجاب در برابر مردان ظاهر شد و با علما و رجال به بحث و مجادله پرداخت.
او نزد پدرش ملا صالح و عمویش ملا محمد تقى مجتهد (که بعدها بابیان او را کشتند) مشغول تحصیل گردید، در پایان تحصیل، پیرو مکتب شیخیّه شد و جزء مریدان سید کاظم رشتى به شمار آمد؛ عموى کوچکش ملا على که از این گروه به شمار مى رفت، او را در این راه تحریص و تشویق مى نمود، تا آنجا که ارسال نامه و مراسلات، بین زرّین تاج و سید کاظم رشتى باز شد، و سید کاظم رشتى او را قرّه العین (نور چشمى) خواند؛ از این زمان به بعد، او به لقب قرّه العین شهرت یافت.
این زن با پسر عموى خود ملا محمّد امام جمعه (پسر ملا محمد تقى شهید)ازدواج کرد، و از او داراى ۲ یا ۳ فرزند شد، طولى نکشید که در سال ۱۲۵۹ هجری قمری (در سن حدود ۲۹ سالگى)، شوهر و فرزندان و خانه خود را ترک کرده، و به عنوان این که دستش به استادش، سید کاظم رشتى برسد، به سوى کربلا روانه شد، او نمی توانست به یک شوهر اکتفا کند، از طرف دیگر خاندان وی، مظهر زهد و قناعت و عصمت و عفت بودند و در چنین خاندانی برای او وسایل عیش و عشرت و آزادی وجود نداشت.
به همین سبب تصمیم گرفت که یکباره خود را از قید و بند دین و مذهب آزاد سازد و با حزبی که به هیچ نظم و قاعده ای مقید نیست همراه شود. بابیان در آن زمان تنها گروهی بودند که معتقد به مرام اشتراک جنسی بودند. به همین خاطر وی به این گروه پیوست و جزو خاصان این گروه شد، به هر حال پیش از این وقایع و زمانی که وی به بهانه دسترسی به استادش به سمت کربلا حرکت کرد، با خبر فوت سید کاظم روبرو شد؛ او که شیفته مقام طلبى و شهرت بود، پس از چندى به بغداد رفت، و سپس توسط ملا حسین بشرویه اى، به حضور میرزا على محمد باب راه یافت، و کار او به جایى رسید که گاهى به نام خود، مردم را دعوت مى کرد، و گاهى به نام سید على محمد باب. باب هم او را به لقب «طاهره» ملقّب ساخت. قره العین با ارائه رفتاری کاملاً متضاد با دستور دین اسلام و نیز شرایط روحی و اجتماعی آن دوران و با نمایش گذاشتن سیمای برهنه ی خویش، کوشید اولین کسی باشد که رسوم گذشته را از بین می برد و زمینه های اجتماعی گسترش بی دینی و اباحی گری را فراهم می کند.
اسناد و مدارک موجود حکایت از آن دارد که مأموران دولت انگلستان مدتها پیش از آنکه سید علی محمد باب ادعای خویش را مطرح سازد، او را زیر نظر داشتند. ملاحسین بشرویهای هم شخصی است که”آرتور کونولی”، افسر اطلاعاتی انگلستان صراحتاً به جاسوس بودن وی اشاره می کند. ازسوی دیگر به استناد اعتراف “کنیازدالگورکی”، افسر اطلاعاتی روسیه تزاری که بعدها سفیر روسیه در ایران شد، ملاحسین، محمدعلی شیرازی را انتخاب میکند و راه و روش بابیت را به وی می آموزد.
پس از آنکه سیدعلی محمد شیرازی با القائات ملاحسین بشرویه ای دعوی بابیت کرد، شماری از شاگردان سید رشتی به وی گرویدند. ملاحسین بشرویه ای همانطور که به قره العین یا همان زرین تاج قول داده بود نامه وی را به سیدعلی محمد شیرازی نشان داد و او نیز قره العین را در شمار حواریون خویش قرار دادکه البته هیچ گاه میان سیدعلی محمد شیرازی و قره العین دیداری حاصل نشد.
با همین شیوه باب توانست ۱۸نفر را به پیروی از موهومات و مدعیات خویش دور خود جمع کند. او ایشان را حروف حی نامید و به آنها مأموریت داد تا به اقصی نقاط ایران سفر کرده و مبشر خرافات و موهوماتش باشند
قره العین با سیمایی آراسته بر منبر می نشست و با صراحت تمام اعلام می کرد آن چه اسلام آورده در هنگام ظهور باب ملغی و منسوخ است و چون باب قائم حق دارد که در مذهب تصرف نماید، پس شریعت اسلام بعد از ظهور قائم، منسوخ است و چون قائم هنوز احکام و تکالیف جدید را مدون و تکمیل نکرده است زمان فترت است و کلیه تکالیف از گردن مردمان ساقط .
تا امروز تبعیت از احکام دین اسلام بر شما واجب بود، ولی از هنگام ظهور باب دیگر بر هیچ مسلمانی جایز نیست که از دستورات دین اسلام پیروی نماید.با لذت کامل زندگی کنید و از هر قیدی آزاد باشیدزمان خویش را براى زنان خویش در مزاجعت طریق مشارکت بسپارید .
ادامه دارد…….
پایان*/
اندیشه قرن را در روبیکا دنبال کنید.