اگرچه پیری برای همه اندام ها و بافت ها اجتناب ناپذیر است ، چرا برخی از افراد با ظرافت پیر می شوند در حالی که برخی دیگر سریعتر می پوشند؟ پاسخ ممکن است در یک نبرد خاموش در اعماق سیستم عصبی ما باشد که خود را در ضربان قلب نشان می دهد. به عنوان یک فرضیه جذاب ، من می خواهم یک فرآیند بیولوژیکی را که در مغز سرچشمه می گیرد پیشنهاد کنم و روند پیری را تسریع می کند.
از آنچه می دانیم ، پیری یک فرایند تدریجی است که در اثر تجمع اجتناب ناپذیر آسیب به سلول ها ، بافت ها و اندام ها به مرور زمان ایجاد می شود. با این حال ، می تواند تحت تأثیر برخی از سیستم های بیولوژیکی باشد که پیری را به تأخیر می اندازند یا تسریع می کنند. به عنوان مثال ، در یک کرم کوچک ، C-Elegans ، جهش در ژن DAF-2 طول عمر خود را در حدود دو برابر طولانی تر می کند. برخی از ژن های مشابه و فرآیندهای بیولوژیکی نیز ممکن است در انسان ارائه شود. برخی دانشمندان پیشنهاد می کنند که پیری می تواند یک مسیر برنامه ریزی شده باشد که با پیشگیری از این مکانیسم های ضد پیری آغاز شده است.
انتقال تکاملی به چند سلولی و توسعه بافت ها و ارگان های تخصصی در موجودات زنده بالاتر نیاز به تشکیل سیستم ها برای همکاری و هماهنگی بین این اندام ها دارد. مسیرهای عصبی و هورمونی سیستم های اصلی هستند که برای تنظیم فرآیندهای مختلف فیزیولوژیکی حیاتی در ارگانیسم های چند سلولی بالاتر مانند حیوانات تکامل یافته اند. ANS ، به عنوان بخشی از سیستم عصبی محیطی ، نقش مهمی در تنظیم عملکردهای غیر ارادی بدن مانند ضربان قلب ، فشار خون ، تنفس ، هضم ، ترموژولاسیون ، متابولیسم و پاسخ ایمنی به عفونت ها و آسیب بافت دارد. جواب عملکردهای خود را از طریق دو شاخه ، سیستم های عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک (SNS و PNS) انجام می دهد ، که معمولاً مخالف عمل می کنند. در حالی که SNS با تحریک قلب ، تنفس و فشار خون ، باعث ایجاد مبارزه یا پاسخ پرواز در برابر استرس می شود ، PN ها اغلب باعث آرامش سیستم های بدن می شوند (استراحت و هضم).
پاراسمپاتیک از ساقه مغز سرچشمه می گیرد ، در حالی که سیستم عصبی سمپاتیک از نخاع ناشی می شود. با این حال ، هیپوتالاموس به عنوان مرکز کنترل عمل می کند و پاسخ های دلسوزانه و پاراسمپاتیک را برای حفظ هموستاز متعادل می کند. هیپوتالاموس سیگنال های ورودی ، از جمله دما ، فشار خون و استرس را ادغام می کند و ANS را بطور خودکار تنظیم می کند.
پیر شدن
تحقیقات جدید نشان می دهد که تجمع سلولهای مسن ممکن است اولین دلیل پیری ارگانیسم ها باشد. سیستم ایمنی بدن به طور معمول این سلول ها را از بین می برد. با این حال ، در افراد مسن ، پیری سلولهای ایمنی بدن عملکرد آنها را مختل می کند ، از جمله از بین بردن سلولهای پیر دیگر در بدن. این سلولهای مسن چندین ترکیب شیمیایی را ترشح می کنند که باعث انتقال خصوصیات پیری به سایر سلولهای طبیعی می شوند و باعث می شوند روند پیری به بافتهای دیگر و در نهایت کل بدن تکثیر شود. به همین دلیل ، آنها همچنین به عنوان سلولهای زامبی نامگذاری شده اند. همچنین ، ترکیبات ترشح شده توسط زامبی ها باعث التهاب در بدن می شوند ، که به عنوان “التهاب” شناخته می شود.
التهاب به طور معمول توسط سیستم ایمنی بدن در پایان پاسخ ایمنی به پاتوژن ها یا آسیب بافتی برطرف می شود ، اما یک مکانیسم ضد التهابی مرکزی نیز در متوقف کردن التهاب نقش دارد. عصب واگ مولکول های التهابی را حس می کند و سیگنال های التهاب محیطی را از طریق الیاف آوران آن منتقل می کند. در سال ۲۰۰۲ ، تریسی کشف کرد که سیستم عصبی پاراسمپاتیک ، از طریق الیاف اشتها آور عصب واگ ، اثر ضد التهابی مهمی بر التهاب بافت محیطی از طریق یک نوع گیرنده نیکوتین و همچنین آزاد شدن کورتیزول (۱) ایجاد می کند. بنابراین ، کاهش لحن پاراسمپاتیک و افزایش لحن سمپاتیک ، همراه با کاهش پاسخ ایمنی ، می تواند به التهاب طولانی مدت در بزرگسالان مسن کمک کند.
عدم تعادل بین جریان سمپاتیک و پاراسمپاتیک در پیری
نشان داده شده است که پیری منجر به عدم تعادل بین خروجی SNS و PNS می شود ، به طوری که SNS بیش از حد فعال شده و لحن PNS کاهش می یابد. این عدم تعادل بر تمام سیستمهایی که توسط ANS تنظیم می شوند ، مانند قلب ، فشار خون ، هضم ، متابولیسم ، عملکرد سیستم ایمنی و التهاب تأثیر می گذارد. این سیستم های اصلی هستند که اختلال عملکرد آن مربوط به پیری و بیماری های مرتبط با سن از جمله چاقی ، دیابت ، سرطان و ایمنی کم است. بیماری های محیطی ممکن است بر عملکرد مغز تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، چاقی باعث التهاب مغز و عدم تعادل ANS می شود. با این حال ، پیری مغز ممکن است زودتر از سایر بافت ها در حدود دهه چهارم رخ دهد ، و اختلال عملکرد ANS متعاقب آن منجر به اختلال در سیستم ایمنی بدن و تجمع متعاقب آن سلولهای زامبی می شود (۲).
تنوع ضربان قلب به عنوان نشانگر عدم تعادل خودمختار
قلب مانند یک قهرمان خستگی ناپذیر در بدن ما کار می کند و ما را زنده می کند. کار آن با دقت توسط ANS کنترل می شود. هر تغییر در ANS بر ضربان قلب تأثیر می گذارد. تفاوت جزئی در زمان بین ضربان قلب ، به نام تغییر ضربان قلب (HRV) ، مهم است زیرا نشان می دهد که ANS چقدر خوب می تواند سازگار شود. اگر قلب با سرعتی کاملاً پایدار ، مانند یک ساعت ضرب و شتم باشد ، قادر به تنظیم نیازهای مختلف مانند استرس ، ورزش یا آرامش نیست. هنگامی که نفس می کشید ، سیستم پاراسمپاتیک قلب را کمی کند می کند و وقتی نفس می کشید ، سیستم سمپاتیک ممکن است کمی آن را سرعت بخشد. این باعث می شود تغییرات کمی در زمان بین ضربان ها (به عنوان مثال ، ۰.۸۵ ثانیه و سپس ۱.۰۵ ثانیه).
HRV بالاتر به این معنی است که ANS کار خوبی را برای تنظیم ضربان قلب انجام می دهد تا بدن را متعادل نگه دارد. این به بدن کمک می کند تا فعالیت بدنی ، استرس یا به خوبی استراحت کند. با این حال ، HRV پایین تر به این معنی است که ANS نیز کار نمی کند و با مشکلاتی مانند نارسایی قلبی ، فشار خون بالا ، التهاب ، استرس مزمن و دیابت مرتبط است. برای افراد مسن ، HRV کم به ویژه نگران کننده است (۳).
به نظر می رسد که هشدارهای مغزی زودتر از سایر اندامها ، در حدود چهارده سال سن دارند. با این حال ، تفاوت های فردی وجود دارد. منطقی است که فرض کنیم اختلال عملکرد مغز مرتبط با سن ، به ویژه در هیپوتالاموس ، ممکن است یک عامل اصلی در عدم تعادل در SNS و PNS باشد. اگرچه نابرابری ANS به طور مستقیم بر چندین اندام تأثیر می گذارد و منجر به اختلال در عملکرد ، اختلال در پاسخ ایمنی و التهاب پایدار می شود ، ممکن است باعث تجمع سلولهای پیر در بدن شود. سلولهای پیر غیر طبیعی انباشته التهاب را بدتر می کنند و بیماریهای مرتبط با سن گام به گام ظاهر می شوند.
اما خبر خوب این است که روشهای خاصی می توانند فعالیت PNS را تقویت کرده و التهاب را کاهش دهند. برای تقویت لحن پاراسمپاتیک و کاهش فعالیت سمپاتیک در موارد عدم تعادل اتونوم ، تمرینات عمیق تنفسی (به عنوان مثال ، تنفس دیافراگمی یا ۴-۷-۸) می تواند عصب واگ را فعال کرده و باعث آرامش می شود. مراقبه ذهن آگاهی یا آرامش عضلانی مترقی به کاهش هورمونهای استرس کمک می کند و پاسخ مبارزه یا پرواز را آرام می کند. ورزش متوسط متوسط ، مانند یوگا یا پیاده روی ، سیستم عصبی اتونوم را متعادل می کند ، ضمن اینکه از خواب کافی و به حداقل رساندن مصرف کافئین حمایت می کند ، از تسلط پاراسمپاتیک پشتیبانی می کند. این روشها باعث تغییر به سمت فعالیت استراحت و هضم می شوند و هارمونی اتونوم کلی و HRV را بهبود می بخشند. این تکنیک های ساده اکنون می توانند روش های ضد پیری در نظر گرفته شوند.