۰۱:۱۹ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۲

خبر خوب برای زبان آموزان دوم

برای صحبت کردن به زبان دیگر نیازی به یادگیری صدها صفت نیست. منبع: narciso1 / Pixabay در آغاز سال جدید، بسیاری از مردم تصمیم می گیرند وزن خود را کاهش دهند یا هزینه های خود را مهار کنند. راه حل رایج دیگر یادگیری زبان جدید است. و درست مانند ...

خبر خوب برای زبان آموزان دوم


برای صحبت کردن به زبان دیگر نیازی به یادگیری صدها صفت نیست.

منبع: narciso1 / Pixabay

در آغاز سال جدید، بسیاری از مردم تصمیم می گیرند وزن خود را کاهش دهند یا هزینه های خود را مهار کنند. راه حل رایج دیگر یادگیری زبان جدید است. و درست مانند کاهش چند پوندی یا پایبندی به بودجه، چالش‌های کسب زبان دوم می‌تواند دلهره‌آور باشد. ممکن است مفید باشد که بسیاری از چیزها را در نظر داشته باشید نکن هنگام تلاش برای تسلط بر یک زبان جدید، باید یاد بگیرند. بیایید سه مورد از این موارد را در نظر بگیریم: واژگان، مفاهیم و ترتیب کلمات.

واژگان

شما احتمالاً ده‌ها هزار کلمه را در زبان مادری خود می‌دانید و احتمال یادگیری هزاران کلمه دیگر ممکن است طاقت فرسا به نظر برسد. مهم است که به یاد داشته باشید که فقط باید کسری از این عدد را بدست آورید. برای مثال، اگر قصد دارید از کشور دیگری دیدن کنید، برای شرکت در مکالمات ساده و درک علائم خیابانی یا مسیرها فقط باید چند صد اصطلاح یاد بگیرید (Roberts & Kreuz, 2015).

حتی بهتر از آن، ممکن است قبلاً برخی از این کلمات را بدون آگاهی از آن بدانید. اگر شما یک انگلیسی زبان هستید که زبان اروپایی دیگری را مطالعه می کنید، معمولاً متوجه خواهید شد که بسیاری از کلمات یا بخش هایی از کلمات بین آنها به اشتراک گذاشته شده است. اگر می‌دانید که پسوند انگلیسی «cardio-» به قلب اشاره دارد، هنگام مواجهه با قلب و عروق به زبان فرانسه یا کاردیولوژی به زبان آلمانی و تخمین زده می شود که حدود ۲۰۰۰۰ همزاد اسپانیایی-انگلیسی، مانند مشکل، رادیو، و واژگان (نش، ۱۹۹۷).

اما مراقب «دوستان دروغین» باشید – کلمات جدیدی که ممکن است آشنا به نظر برسند، اما معانی بسیار متفاوتی دارند. به عنوان مثال، انگلیسی زبانانی که آلمانی را یاد می گیرند، ممکن است از مواجهه با این کلمه خوشحال شوند هدیه– تا زمانی که متوجه شوند که این به معنای سم است. و برکت شبیه “مبارک” است اما در زبان فرانسوی به معنای صدمه دیده یا مجروح است.

مفاهیم

تصور کنید که یادگیری یک ساختار مفهومی کاملاً جدید علاوه بر واژگان و دستور زبان یک زبان جدید چقدر گیج کننده خواهد بود. خوشبختانه، به نظر می رسد که تمام ذهن انسان ها دنیا را به روش های مشابهی تراشیده اند و این در واژگان زبان های جهان منعکس شده است. به عنوان مثال، کلمه برای مفهوم “درخت” در زبان جدید شما، به همان مجموعه ای از موجودات زنده سبز بلند مانند در زبان مادری شما اشاره دارد.

یک بار دیگر، استثنا وجود دارد. به عنوان مثال، سخنرانان روسی یک اصطلاح برای مفهوم “آبی” ندارند. در عوض، آن ها بین голубой (“goluboy” یا آبی روشن) و siniй (“siniy” یا آبی تیره) تفاوت قائل می شوند. مشخص کردن سایه یک شی آبی در انگلیسی اختیاری است اما در روسی الزامی است. اما برای اکثریت قریب به اتفاق مفاهیم، ​​نقشه برداری از حیوانات، وسایل نقلیه، اثاثیه و امثال اینها با شهودی که ممکن است کسی از زبان مادری خود استخراج کند، کاملاً مطابقت دارد.

ترتیب کلمات

زبان ها به طور قابل توجهی در نحوه قرار گرفتن کلمات در کنار هم برای تشکیل جملات متفاوت هستند. انگلیسی در این زمینه نسبتاً حساس است زیرا ترتیب کلمات روش اصلی تعیین سوژه ها و اشیاء است. بسیاری از زبان‌های دیگر مانند یونانی، ترکی و ژاپنی ترتیب کلمات دقیقی ندارند، که باعث می‌شود افراد غیر بومی این زبان‌ها نگران نباشند.

اما در مورد ترتیب کلمات چگونه است در داخل یک عبارت در زبان انگلیسی، ما ممکن است به یک لباس خاص به عنوان “ژاکت پشمی قدیمی نروژی” اشاره کنیم، و صفت هایی را که اسم را در یک ترتیب خاص قرار می دهند. اگر کسی به “ژاکت قدیمی زیبای پشمی نروژی” یا “ژاکت زیبای قدیمی نروژی پشمی” اشاره کند، بسیار عجیب به نظر می رسد. به نظر می رسد که انگلیسی برای صفت ها یک ترتیب ترجیحی دارد – نظمی که همه گویندگان زبان ناخودآگاه به آن پایبند هستند. حرکت از چپ به راست، به این صورت است (فورسایث، ۲۰۱۴):

نظر => اندازه => سن => شکل => رنگ => منشاء => ماده => هدف

این توضیح می دهد که چرا “ژاکت نروژی قدیمی زیبای پشمی” عجیب به نظر می رسد: مواد (پشم) باید بیاید بعد از نظر (زیبا)، سن (قدیمی) و اصل (نروژی). شما در تمام عمر خود بدون اینکه متوجه باشید این قانون را دنبال کرده اید، اما زمانی آشکار می شود که این دستور به نوعی نقض شود.

اما حدس بزنید چی؟ ترتیب صفت ها چیز دیگری است که احتمالاً هنگام مطالعه یک زبان جدید نیازی به یادگیری آن ندارید. اگرچه برخی استثناها وجود دارد، اما به نظر می رسد اکثر زبان ها به این طرح ترتیب صفت پایبند هستند. محققان در مورد اینکه آیا این منعکس کننده برخی از جنبه های اساسی ادراک یا شناخت انسان است یا خیر اختلاف نظر دارند (اسکونتراس، ۲۰۲۳). اما برای زبان آموز دوم دلیل مهم نیست. این فقط یک چیز دیگر است که نیازی به یادگیری یا حفظ کردن ندارد.

تا آنجا که قطعنامه ها پیش می روند، کاهش وزن و نظم مالی می تواند چالش برانگیز باشد. کسب یک زبان دیگر نیز به عزم و تلاش نیاز دارد، اما شما می توانید از آنچه از قبل می دانید برای کمک به شما استفاده کنید. وقتی نوبت به یادگیری یک زبان جدید می‌رسد، می‌توانید از این تصور که هرگز از صفر شروع نمی‌کنید، کمی احساس آرامش کنید.

مطالب مرتبط