۱۴:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۲/۰۹

تأثیر اضطراب بر روابط صمیمی

احساسات نقش مهمی در کیفیت روابط صمیمی دارند – هم احساسات مثبت مثبت که مردم را به سمت یکدیگر سوق می دهد و هم پریشانی که در صورت عدم موفقیت یک رابطه در پاسخگویی به نیازهای شرکا برای دلبستگی ، محبت و امنیت ایجاد نمی شود. آگاهی از احساس...

تأثیر اضطراب بر روابط صمیمی


احساسات نقش مهمی در کیفیت روابط صمیمی دارند – هم احساسات مثبت مثبت که مردم را به سمت یکدیگر سوق می دهد و هم پریشانی که در صورت عدم موفقیت یک رابطه در پاسخگویی به نیازهای شرکا برای دلبستگی ، محبت و امنیت ایجاد نمی شود. آگاهی از احساسات شخص بسیار ارزشمند است ، زیرا آنها معمولاً نشان می دهند که اوضاع در روابط به خوبی پیش می رود ، یا اینکه برخی از چیزهای ناراضی در حال وقوع هستند که نیاز به توجه و تغییر دارند.

تأثیر عصبانیت و اضطراب

احساسات منفی که بیشتر از آن توجه به توجه به زوجین می شود ، عصبانیت است. این تعجب آور نیست ، زیرا برخی از عصبانیت نسبت به شریک زندگی اغلب وقتی شریک زندگی رفتار می کند به شکلی که ناعادلانه ، خودخواه و یا مداخله در اهداف شخصی شخص باشد ، تجربه می شود. علاوه بر این ، افرادی که از شریک زندگی خود عصبانی می شوند ، معمولاً با رفتار منفی نسبت به شریک زندگی واکنش نشان می دهند ، که به نوبه خود شریک زندگی را تحریک می کند ، که منجر به افزایش تنش و ناراحتی بین آنها می شود (اپشتین و فالکونیر ، ۲۰۲۴).

با این حال ، عصبانیت تنها احساسات ناخوشایند نیست که می تواند تأثیرات شدیدی بر بهزیستی فردی شرکا و کیفیت روابط آنها داشته باشد. دو نوع اضطراب گسترده نیز ممکن است در یک رابطه رخ دهد. اول ، برخی از افراد مزمن دارند خصوصیات شبیه به مانند سبک های شخصیتی دلبستگی ناامن که شامل اضطراب در مورد ارتباط آنها با دیگران قابل توجه است (جانسون و ویفن ، ۲۰۰۳). علاوه بر این ، برخی از افراد مزمن را تجربه می کنند اختلالات اضطراب (به عنوان مثال ، اختلال اضطراب عمومی ، اختلال هراس) که اغلب قبل از ملاقات یک زن و شوهر وجود داشتند و همچنان بر زندگی روزمره آنها تأثیر می گذارند. به عنوان مثال ، یک فرد مبتلا به اختلال اضطراب عمومی غالباً نگرانی های خود را در مورد موضوعات بسیاری از شریک زندگی خود بیان می کند ، و با گذشت زمان شریک زندگی آنها ممکن است از این امر ناامید شود و از فرد مضطرب انتقاد کند.

دوم ، بر خلاف آن الگوهای اضطراب مانند صفت ، افراد ممکن است تجربه کنند حالات اضطراب موقت یا حالات در موقعیت های خاص با شریک زندگی خود ، مانند هنگام فکر کردن یا بحث در مورد موضوعات در رابطه آنها ، مانند امور مالی ، روابط جنسی آنها ، درگیری های فرزندآوری و غیره.

اگرچه برخی از افراد از آن افکار منفی که باعث اضطراب آنها می شود کاملاً آگاه هستند ، اما برخی دیگر فقط از احساس ناراحتی و بی تحرکی برای گفتگو با شریک زندگی آگاه هستند. در هر صورت ، روحیه اضطراب شخص باعث می شود که از برقراری ارتباط با شریک زندگی خود خودداری کنند و مسئله در روابط آنها حل نشده است.

درک خطر و اضطراب

هر دو خصوصیات اضطراب مانند صفت و هم حالات اضطراب موقت با تصور اینکه در معرض خطر آسیب دیدن به نوعی در اثر وقایع زندگی خود قرار دارند ، در معرض خطر است (بک ، امری ، و. گرینبرگ ، ۱۹۸۵). میزان دقیق بودن چنین درک خطر می تواند بسیار متفاوت باشد. اختلالات اضطرابی معمولاً شامل پیش بینی های شدید خطر است. به عنوان مثال ، یک فرد با عدم امنیت دلبستگی تمایل دارد پیش بینی کند که دیگران قابل توجه در عشق مورد نیاز خود به آنها نمی دهند.

روحیه اضطراب موقت ممکن است دقیق باشد ، زیرا وقتی فردی که شریک زندگی اش در گذشته از نظر جسمی تهاجمی بود ، ممکن است واقع گرایانه از این که شریک زندگی در صورت عدم اختلاف دیگری رفتار کند ، ترس داشته باشد. با این حال ، اگر اعضای این زوج با مدیریت خشم و مهارت های حل مسئله پیشرفت خوبی داشته باشند ، این امکان وجود دارد که فاجعه بار شخص در مورد هرگونه اختلاف نظر منجر به انفجار مضر شود ، ممکن است فرد را به سمت بحث و گفتگو بیشتر از حد لازم سوق دهد.

اختلالات اضطرابی و پریشانی روابط که معمولاً به هم پیوسته است (Whisman & Uebelacker ، ۲۰۰۳). از یک طرف ، علائم اضطراب مزمن فرد می تواند باعث ایجاد فشار در رابطه زوجین شود. از طرف دیگر ، زندگی در یک رابطه استرس زا و ناراضی می تواند منجر به اضطراب شود. به همین ترتیب ، حالات اضطراب یک فرد و تمایل آنها به منجر به جلوگیری از شریک زندگی خود می تواند از کیفیت یک رابطه جلوگیری کند ، اما به نوبه خود تعامل مکرر و ناخوشایند بین اعضای یک زن و شوهر می تواند خلق و خوی اضطراب ایجاد کند.

هنگامی که ارتباط بین اضطراب و پریشانی روابط ایجاد شد ، کار کردن بر روی بهبود فقط یکی از آنها می تواند اثربخشی محدودی داشته باشد. برای زوج هایی که به دنبال اضطراب عضو یا برای ناراحتی کلی از رابطه خود بوده اند ، برخی از روشهای درمانی ایجاد شده است که همزمان به یک فرد مضطرب کمک می کند تا علائم شخصی خود را کاهش دهد ، تعامل منفی زوج را بهبود ببخشد ، و یک شریک غیر متمایز را در حمایت از درمان فرد اضطراب راهنمایی کند (باکوم ، فیشر ، کوری ، کورری ، Worrell ، & Boeding ؛ ساحل ، و دیویلا ، ۲۰۲۳).

به عنوان مثال ، فردی که حملات هراس داشته است ممکن است با جلوگیری از موقعیت هایی که در آن حمله رخ داده است (به عنوان مثال ، یک مرکز خرید) مقابله کند ، و شریک زندگی آنها ممکن است با انجام سفرهای خرید شخص سعی در کمک داشته باشد. متأسفانه ، رفتار دلسوزانه شریک زندگی ناخواسته اجتناب از فرد را حفظ می کند ، بنابراین برای این زوج مهم خواهد بود که در داشتن یک فرد مضطرب به تدریج سفرهای “قرار گرفتن در معرض” را به چالش بکشد تا آنها را به خطر بیفتد تا آنها را به خطر درک شده تبدیل کند.

با توجه به حالات اضطراب موقعیتی افراد که بر روابط زوج آنها تأثیر می گذارد ، گاهی اوقات آن حالات آشکار است اما گاهی ظریف است. افرادی که در معرض پرخاشگری شریک روانی و فیزیکی قرار گرفته اند ، معمولاً اضطراب آشکار را تجربه می کنند (اپشتین ، لاتائلاد ، و وردلینچ ، ۲۰۲۳). با این حال ، برای محافظت از آسیب های بیشتر از شریک تهاجمی خود ، ممکن است اضطراب خود را نقاب بزنند ، بنابراین برای آنها مهم است که به دنبال کمک به نشانه های پریشانی و گزینه های آنها برای محافظت بهتر از خود باشند.

پرداختن به اضطراب نادیده گرفته

انواع مختلفی از شرایط خطرناک دیگر وجود دارد که در آن اعضای یک زن و شوهر یا از نشانه های اضطراب خود غافل می شوند یا از ذکر آنها به یکدیگر یا شخص ثالث مانند درمانگر ناکام هستند. توجه به نشانه های روحیه شخص و کشف وقایع در رابطه شخص و افکار مورد نظر در مورد آنها بسیار مهم است. به عنوان مثال ، اعضای یک زن و شوهر ممکن است گزارش دهند که طی چند سال گذشته محبت جسمی کمتری بین آنها و حتی رابطه جنسی کمتر وجود داشته است ، اما هیچ یک از آنها تلاش نکرده اند تا در مورد آن صحبت کنند. اگر آنها افکار و احساساتی را که تجربه می کنند ، هنگام ایده شروع گفتگو در مورد این مسئله حتی از ذهن خود عبور دهند ، ممکن است احساسات اضطراب آور و افکار پیامدهای بد را از تلاش برای صحبت کردن کشف کنند.

اکتشافات بیشتر ممکن است نشان دهد که آنها احساس اضطراب می کنند زیرا تصور می کنند تعامل بسیار ناخوشایند ، که در نهایت از آن اجتناب می کنند. مشخص می شود که پیش بینی های آنها در مورد تعامل بسیار ناخوشایند و اضطراب مرتبط با آن موانع اصلی برای پیشرفت در این زمینه است. راه های کاهش این موانع شامل تمرین مهارت های ارتباطی سازنده برای بحث در مورد مشکلات و کاهش میزان مرعوب افراد هنگام تصور خود در هنگام بحث و گفتگو است.

به طور کلی ، سطح اضطراب اعم از خفیف تا شدید که معمولاً بر کیفیت تجربیات افراد در روابط مهم آنها تأثیر می گذارد. هرچه اعضای یک زوج از پاسخ های اضطراب خود و عواملی که آنها را استخراج می کنند آگاه شوند ، شانس آنها برای ایجاد تغییر و بهبود زندگی در کنار هم بیشتر می شود.

مطالب مرتبط