۱۵:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۰

بازگرداندن روح به روان درمانی

منبع: Karolina Kaboompics/Pexels توماس مور، نویسنده برجسته، روان‌درمانگر، الهی‌دان و راهب سابق، در مصاحبه‌ای متقاعدکننده، رویکرد منحصربه‌فرد خود را به روان‌درمانی بررسی کرد. مور که به خاطر کتاب پرفروشش شهرت دارد مراقبت از روح، بر رویکرد ر...

بازگرداندن روح به روان درمانی


کارولینا کابومپیکس/پکسل

منبع: Karolina Kaboompics/Pexels

توماس مور، نویسنده برجسته، روان‌درمانگر، الهی‌دان و راهب سابق، در مصاحبه‌ای متقاعدکننده، رویکرد منحصربه‌فرد خود را به روان‌درمانی بررسی کرد. مور که به خاطر کتاب پرفروشش شهرت دارد مراقبت از روح، بر رویکرد روح محور به درمان تاکید می کند، روش های مرسوم را به چالش می کشد و از تمرین عمیق تر و جامع تر حمایت می کند.

روح در درمان

رویکرد توماس مور به درمان عمیقاً در معنای اصلی یونانی کلمه “درمان” ریشه دارد، که او آن را به عنوان “مراقبت کردن یا توجه به آن” توضیح می دهد. بر خلاف تفاسیر معاصر که بر شفا یا تثبیت تمرکز می کنند، مور روان درمانی را مراقبت از روح (روان) می داند. او تاکید کرد که درمان نباید در مورد کمک به مراجعان باشد که صرفاً در زندگی کنار بیایند یا به عنوان یک فرد پیشرفت کنند، زیرا او پروژه‌های من محور را در نظر می‌گیرد. در عوض، تمرکز مور روی روح است که به اعتقاد او در سطح عمیق‌تری عمل می‌کند.

مور به شدت به داستان های مشتریانش گوش می دهد و به دنبال درک آنچه روح آنها “گرسنه” است و شناسایی جایی که ممکن است مانع از آشکار شدن طبیعی روح آنها شود، است. او تصور درمانگران را به عنوان شفادهنده رد می کند و استدلال می کند که مفهوم مراقبت از کمک کردن یا شفا دادن متمایز است. مور معتقد است که درمانگران باید در رنج و عذاب مراجعان حضور داشته باشند و اجازه دهند تا نگرش ها و تصمیمات زندگی آنها تغییر کند زیرا آنها عمیق تر با درون خود ارتباط برقرار می کنند.

نقد روان درمانی مدرن

دیدگاه مور در تقابل شدید با بسیاری از روندهای جاری در روان درمانی، به ویژه تأکید بر رویکردهای دستی و «مبتنی بر شواهد» قرار دارد. او هیچ علاقه‌ای به این روش‌ها ابراز نمی‌کند و خود را کاملاً خارج از چنین سیستم‌هایی قرار می‌دهد. مور سکولاریزاسیون گسترده‌تر جامعه را نقد می‌کند، که به اعتقاد او منجر به تأکید بیش از حد بر کنترل و درک مبتنی بر من شده است. در مقابل، او از رویکرد “مذهبی” تر به درمان حمایت می کند – نه از نظر پایبندی به یک ایمان خاص، بلکه در تایید و احترام به جنبه های مرموز و غیرقابل کنترل تجربه انسانی.

cottonbro studio/Pexels

منبع: cottonbro studio/Pexels

فردیت و عجیب بودن

یکی از جنبه های کلیدی فلسفه مور تجلیل از فردیت و عجیب بودن است. او استدلال می کند که مراقبت از روح به طور طبیعی منجر به فردیت بارزتر می شود که بازتاب مفهوم فردیت کارل یونگ است. این فرآیند اغلب باعث می‌شود که افراد غیرعادی‌تر شوند و کمتر نگران تطبیق با هنجارهای اجتماعی باشند. مور مفهوم “عادی” و سازگاری را که زیربنای بسیاری از روانشناسی مدرن از جمله ابزارهای تشخیصی مانند DSM-5 است، به چالش می کشد. در عوض، او کمک به مشتریان را در ارتباط با خود عمیق‌ترشان در اولویت قرار می‌دهد، حتی اگر این منجر به رفتارها یا نگرش‌هایی شود که ممکن است برای دیگران عجیب به نظر برسد.

یک دین از خود

آخرین کتاب مور، یک دین از خود، فلسفه خود را فراتر از درمان به قلمرو معنویت شخصی گسترش می دهد. او از رویکردی التقاطی و فردی به دین و معنویت دفاع می‌کند، که از سنت‌های مختلف نشأت می‌گیرد، بدون اینکه محدود به هیچ نظام اعتقادی باشد. این موضع جهان اندیشی پیشینه و رویکرد خود مور را منعکس می کند. با وجود دانش گسترده‌اش از روان‌شناسی یونگ و سنت‌های مذهبی مختلف، او در برابر همسویی با هر مکتب فکری خاصی مقاومت می‌کند. مور معتقد است که برای زنده بودن واقعاً در کار خود، چه به عنوان یک درمانگر و چه در هر زمینه دیگری، باید این عمل را به جای پیروی از یک سیستم تثبیت شده، متعلق به خود قرار دهد.

چالش های رویکرد مور

عقاید مور هر دو دیدگاه سکولار و مذهبی را به چالش می کشد. به عنوان مثال، برخی استدلال می کنند که دین در دنیای سکولار غیر ضروری است. مور با اشاره به این که منتقدان اغلب بر اشکال ساده‌گرایانه یا بنیادگرایانه دین تمرکز می‌کنند، به جای درگیر شدن با ژرفای غنی برخی از سنت‌های معنوی با این موضوع مقابله می‌کند.

مور برخورد با درمانگرانی را توصیف کرد که به دنبال چیزی بیشتر در تمرین خود هستند اما مطمئن نیستند که چگونه عناصر معنوی را ترکیب کنند. او با ارائه زمینه‌های تاریخی و نمونه‌هایی که هوش ذاتی در سنت‌های معنوی را نشان می‌دهد، به این موضوع می‌پردازد و آنها را نه به عنوان یک مدافع، بلکه به‌عنوان کسی که ارزش آن‌ها را قدردانی می‌کند، معرفی می‌کند.

پروژه سهام RDNE/Pexels

منبع: پروژه سهام RDNE/Pexels

روح و روح

مور بین روح و روح تمایز قائل می شود. او اعمال معنوی را آن‌هایی توصیف می‌کند که ما را از بدن، اشتها و زندگی روزمره‌مان دور می‌کنند و بر رویاهای بزرگ و پرسش‌هایی درباره هستی تمرکز می‌کنند.

در مقابل، کار روح به عمق تجربیات روزمره ما می پردازد و بر اهمیت خانه، روابط و پیچیدگی های زندگی روزمره تأکید می کند. مور استدلال می کند که در حالی که اعمال معنوی اهمیت دارند، روح نیز باید در ابعاد محسوس و پایه ای خود پرورش یابد.

نتیجه گیری

رویکرد توماس مور به روان درمانی جایگزینی عمیق برای شیوه های رایج ارائه می دهد. مور با تمرکز بر مراقبت از روح، پذیرش فردیت و ادغام خرد معنوی، درمانگران را به چالش می کشد تا فراتر از کاهش علائم و تنظیم رفتار نگاه کنند. کار او یک تعامل عمیق تر و جامع تر با مشتریان را دعوت می کند، تعاملی که اسرار تجربه انسانی و سفر منحصر به فرد روح هر فرد را ارج می نهد. همانطور که زمینه روان درمانی به تکامل خود ادامه می دهد، دیدگاه های مور بینش های ارزشمندی را برای پزشکانی که به دنبال غنی سازی کار خود هستند و برای مشتریانی که به دنبال رویکرد روح محورتر و ظریف تر برای رشد و شفای شخصی هستند، ارائه می دهد.

مطالب مرتبط