۰۴:۱۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۱۰

آیا جستجوی خوشبختی به زندگی بهتر منجر می شود؟

آیا تا به حال از تلاش بی پایان برای خوشبختی احساس ناامیدی کرده اید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید و ممکن است دلایل علمی پشت احساسات شما وجود داشته باشد. یک مطالعه اخیر در علم روانشناسی این سوال را مطرح می کند که آیا اولویت دادن به شادی وا...

آیا جستجوی خوشبختی به زندگی بهتر منجر می شود؟



آیا تا به حال از تلاش بی پایان برای خوشبختی احساس ناامیدی کرده اید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید و ممکن است دلایل علمی پشت احساسات شما وجود داشته باشد.

یک مطالعه اخیر در علم روانشناسی این سوال را مطرح می کند که آیا اولویت دادن به شادی واقعاً بهزیستی را افزایش می دهد یا خیر. محقق Kuan-Ju Huang بیش از ۸۰۰۰ بزرگسال هلندی را مورد بررسی قرار داد و هدف آن کشف این بود که آیا ارزش گذاری مداوم شادی واقعاً در طول زمان بهزیستی را بهبود می بخشد یا خیر. این یافته ها ممکن است برخی از فرضیات شما را در مورد رابطه بین شادی و رفاه به چالش بکشد.

اول از همه، من می خواهم روشن کنم که شادی بدون شک یکی از مؤلفه های مهم رفاه است. با این حال، تحقیقات قبلی نشان داده است که تلقی شادی به عنوان یک هدف صریح گاهی اوقات می تواند اثرات منفی ناخواسته ای داشته باشد. یکی از دلایل این امر این است که ناکامی در برآوردن خواسته های شادی شما اغلب منجر به احساس ناامیدی می شود. علاوه بر این، بسیاری از مردم درک روشنی از اقداماتی که برای افزایش واقعی شادی باید انجام دهند، ندارند، و این باعث می‌شود که جستجوی شادی گیج‌کننده و بی‌اثر باشد.

برخلاف مطالعات قبلی که فقط شادی شرکت کنندگان را در یک مقطع زمانی اندازه گیری می کردند، این مطالعه جدید از یک طراحی طولی استفاده کرد و تغییرات را از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ ردیابی کرد. هر سال از شرکت کنندگان خواسته شد تا اهمیت شادی را برای آنها ارزیابی کنند و در مورد آنها گزارش دهند. رضایت از زندگی و تجربیات عاطفی، مثبت و منفی.

نتایج؟ شرکت کنندگانی که به طور مداوم برای شادی ارزش قائل بودند، به طور کلی سطوح بالاتری از رفاه کلی را گزارش کردند. با این حال، هنگامی که آنها بررسی کردند که چگونه تغییرات در ارزشی که برای شادی قائل شده است، بر رضایت از زندگی در طول زمان تأثیر می گذارد، تصویر ظریف تری پدیدار شد. Kuan-Ju Huang دریافت که صرفاً افزایش تمرکز بر شادی از سالی به سال دیگر منجر به رضایت بیشتر از زندگی یک سال بعد نمی شود. در واقع، منجر به پیامدهای هیجانی مختلط، با افزایش احساسات مثبت و منفی شد.

هوانگ پیشنهاد می کند که این الگو ممکن است منعکس کننده فشاری باشد که با تبدیل شادی به یک هدف اولیه وارد می شود. هر چه بیشتر بر نیاز به شاد بودن تمرکز کنید، فشار بیشتری برای رسیدن به آن احساس می کنید، که به طور بالقوه منجر به احساس شکست یا “نگرانی شادی” (تمایل به نگرانی بیش از حد در مورد شادی) می شود. این نگرانی در مورد شادی به طور متناقضی از رفاه می کاهد!

خوراکی های کلیدی

شاید مهم ترین بینش از این مطالعه این باشد که دنبال کردن شادی به عنوان یک هدف اولیه ممکن است نادرست باشد. شادی را باید به عنوان یک نتیجه دید نه یک هدف. زمانی که درگیر فعالیت‌هایی می‌شوید که برایتان معنادار هستند، به‌طور طبیعی ظاهر می‌شود.

به جای تعقیب شادی به عنوان یک هدف انتزاعی، ممکن است دنبال کردن فعالیت های خاصی که به بهبود رفاه می پردازند، موثرتر باشد، مانند گذراندن زمان با کیفیت با عزیزان یا درگیر شدن در تمرین های ذهن آگاهی. این رویکردها حضور و رضایت را ترویج می‌کنند و حس واقعی‌تر رضایت را تقویت می‌کنند.

به عنوان مثال، به عنوان یک ترانه سرا، از خلق موسیقی لذت می برم. به جای تعقیب شادی، می توانم روی نوشتن آهنگ های بیشتر و نواختن گیتار بیشتر تمرکز کنم. با انجام کاری که دوست دارم، شادی به یک محصول جانبی اجتناب ناپذیر تبدیل می شود تا یک هدف گریزان.

تفاوت را می بینید؟ وقتی تلاش‌های خود را به سمت فعالیت‌هایی هدایت می‌کنید که شما را برآورده می‌کنند، شادی یک نتیجه طبیعی است. دنبال کردن اهداف ملموسی که رفاه را افزایش می دهند، نه تنها شادی را دست یافتنی تر می کند، بلکه به عنوان یک استراتژی عملی برای زندگی بهتر عمل می کند.

و اگر فعالیت هایی که در حال حاضر دنبال می کنید به شادی شما کمک نمی کند؟ ممکن است زمان آن رسیده باشد که ارزش آنها را در رفاه کلی خود ارزیابی کنید.

مطالب مرتبط