به عنوان بزرگسالان، هنگامی که یک مرگ غیرمنتظره رخ می دهد، می توانیم از نظر عاطفی از تعادل خارج شویم. غیرعادی نیست که تفکر و قضاوت ما نیز تحت تأثیر قرار گیرد. افکار می توانند پراکنده شوند و سخت است بدانیم چه کنیم زیرا رنج، غم و اندوه و ایده ها و خاطرات درهم بر ما غلبه می کنند. این بیشتر زمانی صادق است که والدین دیگر فرزندانمان، همسر یا شریک زندگی ما، به طور غیرمنتظره ای فوت کنند.
شاون، پدر دو فرزند، زمانی که با تماس پزشک اورژانس که به او اطلاع داد همسرش بر اثر حمله قلبی جان خود را از دست داده است، خود را با این وضعیت پر عاطفی مواجه کرد. شلبی، همسر ۱۰ ساله او، هیچ مشکل سلامتی شناخته شده ای نداشت. در واقع، او به خوبی از خودش مراقبت می کرد، ورزش می کرد و مراقب وزنش بود.
در تماس، دکتر بسیار واقعی و آشکار بود. شاون مودب بود اما به سرعت تحت تأثیر احساسات قرار گرفت و گیج شد و سعی داشت اخبار را جذب کند. اگرچه او قبلاً به این فکر کرده بود، اما در خواب های بد و حتی گاهی اوقات در نگرانی های روز، وقتی فهمید که به تنهایی با بدترین کابوس خود روبرو می شود، بر او غلبه کرده و گم شده بود.
هیچ کس نمی تواند برای این نوع تجربه کاملاً آماده باشد. به خصوص برای والدینی که خانواده جوانی را بزرگ می کنند، درک کامل همه مفاهیم و وظایف پیش رو می تواند بسیار سخت باشد. پاسخ سازنده به مرگ ناگهانی شریک زندگی ممکن است فراتر از ظرفیت آنها باشد. و با این حال، باید به کودکان گفت و کمک کرد تا واقعیت جدید را مدیریت کنند.
والدین چه کاری می توانند انجام دهند؟
اولین قدم این است که کمک بگیرید و سعی کنید از خودتان مراقبت کنید. این اولیه است. ضروری است که تا آنجا که ممکن است خود را محکم کنید زیرا با بسیاری از کارهای عاطفی و عملی پیش رو روبرو هستید.
سوالاتی مانند “چه اتفاقی افتاده است؟”، “الان چه اتفاقی خواهد افتاد؟” و “چه کار کنم؟” بهتر است در گفتگو با بزرگسالی که به او نزدیک هستید، نزدیک شوید. این می تواند یک دوست، یکی از اقوام، یا یک روحانی دلسوز باشد—کسی که شما را به خوبی می شناسد و توانایی درک و به اشتراک گذاشتن آنچه را که برای شما و خانواده شما می افتد دارد. کسی که می تواند به شما کمک کند تا احساسات و نگرانی های مختلفی را که اکنون به وجود می آیند را جذب و مرتب کنید. فردی که میتوانید به او اعتماد کنید تا به شما کمک کند تا پیشبینی کنید چه چیزی باید برای شما و خانوادهتان فراهم شود تا یک بار دیگر در میان این رویداد بزرگ در زندگیتان حمایت، امنیت و ثبات پیدا کنید.
اگرچه احساسات شما برای شما بسیار زیاد، منحصر به فرد و منحصر به فرد به نظر می رسد، اما شما تنها نیستید. مهم است که بتوانید خود را در کنار شخص انتخابی خود (یا اگر مانند شاون خوش شانس هستید، افراد منتخب) مشاهده کنید که به همه افراد در مدار روزانه خود و فرزندانتان اطلاع رسانی و سازماندهی می کند. این شامل اعضای خانواده و دوستان شما، والدین دوستان فرزندانتان، پرسنل مدرسه و روحانیون می شود که از طریق این تجربه به شما کمک خواهند کرد. این وظیفه ای است که می توان آن را واگذار کرد و به اشتراک گذاشت. لازم نیست همه کارها را خودتان انجام دهید.
خوشبختانه، شاون افرادی داشت که می توانست به آنها تکیه کند. این شامل مادرشوهرش هم می شد که همیشه با او صمیمی بود. هنگامی که او شروع به مقابله با احساسات خود کرد، به یک سرمایه ارزشمند و ثابت در حمایت از نوه هایش تبدیل شد. شاون توانست از او و از رئیس مدرسه فرزندانش، که به راحتی پاسخگو بود و به دوستان فرزندانش از طریق والدینشان هماهنگی لازم را انجام دهد، نیرو بگیرد. او همچنین شاون را در جریان نحوه مدیریت فرزندانش در مدرسه قرار داد. بهترین دوست و همسایه شاون، کریس، به دوستان دیگر اطلاع داد که چه اتفاقی افتاده است و وقتی شاون توضیح داد که بدون شلبی چقدر احساس غمگینی می کند، به آنها گوش می دهد. به زودی، این جامعه دوست داشتنی از مردم برای رفع نیازهای مداوم شاون و فرزندانش در دسترس بودند.
در چنین موقعیتهایی مانند موقعیت شاون، ناگزیر احساس خواهید کرد که از نظر عاطفی بالا و پایین میروید، گاهی اوقات احساس میکنید کنترل دارید، سپس، در مواقع دیگر، ممکن است احساس کنید که در حال از هم پاشیدن هستید. بسیار مهم است که به خودتان اجازه دهید تشخیص دهید که این پیچ و تابها و چرخشهای طاقتفرسا طبیعی هستند و بدانید که به خودتان اجازه دهید تمام احساساتتان را تجربه کنید، راهی است که میتوانید از نظر احساسی چه اتفاقی برایتان میافتد. بهبودی زمان می برد و برای هرکسی متفاوت است.
گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که بهتر است احساسات خود را کنار بگذارید، تا احساسات طاقت فرسا را کاهش دهید، اما این هرگز نمی تواند به شما کمک کند تا به جلو بروید: این فقط همدلی و درک عاطفی را که برای کمک به خود نیاز دارید، از شما سلب می کند. کودکان در این دوران از نزدیکترین بزرگسالان برای گفتگوهای حمایتی استفاده کنید. بگذار خودت گریه کنی
بهتر است عمیق ترین احساسات خود را دور از فرزندان خود مراقبت کنید تا آنها را نگران نکنید. فرزندان شما باید بدانند که می توانند در این زمان از عمیق ترین استرس و ناراحتی خود به شما تکیه کنند. آنها باید بدانند که حتی اگر غمگین و ناراحت باشید، حال شما خوب است و می توانند روی کمک شما به آنها حساب کنند.
گاهی اوقات، درک این موضوع برای والدین سخت است که مهم ترین قدمی که می توانند در مراقبت از فرزندان خود بردارند این است که ابتدا از خود مراقبت کنند. متناقض به نظر می رسد. اما شما باید بتوانید احساسات، افکار و نگرانیهای خود را از احساسات فرزندانتان متمایز کنید تا بتوانید به وضوح به آنها و نیازهای آنها توجه کنید، بدون اینکه اضطراب بزرگتر شما در توانایی شما برای ملاقات با فرزندانتان در جایی که هستند دخالت کند. . هنگامی که کمی آرامتر شدید، با پشتیبانی شما و در دسترس بودن، میتوانید چشمانداز روشنتری داشته باشید که از طریق آن میتوانید به فرزندان خود آرامش دهید و نیازهای آنها را برنامهریزی و مراقبت کنید.
این خوب است که احساسات غم انگیزتر را با فرزندان خود در میان بگذارید، اما شما از آنها مراقبت می کنید، نه برعکس. هنگامی که فقدان ناگهانی خود و چالش های فوری پیش رو را تشخیص دادید و شروع به پردازش آن کردید، می توانید بیشتر با فرزندان خود هماهنگ شوید و بهتر می توانید نیازهای آنها را برای راحتی، ثبات و امید به آینده برآورده کنید. در نزدیکی بعدی، ممکن است خود را از این صمیمیت با فرزندان تسلی دهید و به مرور زمان، به آینده نیز امیدوار باشید.
و در این بین متوجه خواهید شد که همه در کنار هم بودن از یکدیگر مراقبت می کنید. بهبودی امکان پذیر است.