من فرض میکنم که داستان Goldilocks هنوز به اندازه دوران کودکی من شناخته شده است – حداقل در دنیای غرب، یعنی. با این حال، برای هر کسی که این داستان عجیب و غریب را از دست داد، گلدیلاکز مهاجم جوانی بود که از خانه خانواده خرس ها بازدید کرد در حالی که آنها آنجا نبودند. در غیاب آنها، گلدیلاک ها دور خانه می چرخیدند و چیزهای مختلفی را امتحان می کردند. او مقداری فرنی را در کاسههایی روی میز آشپزخانه میچشد، شاید تا زمانی که خرسها برمیگشتند خنک میشد. و راحتی صندلی ها را در اتاق استراحت آزمایش کرد.
در هر مورد، گلدیلاکز دریافت که برخی از گزینهها مورد پسند او نیستند، در حالی که برخی دیگر «درست هستند». برای مثال، یک کاسه فرنی “خیلی داغ” بود. دیگری “خیلی سرد” بود. سومی “درست است”. در اتاق استراحت، یک صندلی «خیلی نرم»، دیگری «خیلی سفت» بود، اما یکی «درست» بود.
در حالی که ممکن است احساس نجابت و احترام گلدیلاکز به مرزها و دارایی های شخصی را زیر سوال ببریم، اما هیچ شکی در اعتبار رویکرد او وجود ندارد. توصیف کلی در این افسانه به طور کلی برای هر موجود زنده ای صدق می کند. اگرچه در داستان اینطور توضیح داده نشده بود، حتی خرس ها نیز حقوق عادلانه خود را داشتند. هنگامی که آنها به خانه آمدند و مزاحم مو روشن را به همراه شواهدی از شیطنت های او پیدا کردند، دنیای آنها تا “درست” فاصله زیادی داشت و آنها هر کاری که می توانستند برای بازگرداندن نظم انجام دادند.
دیدگاه “درست” را می توان برای درک اتفاقات زندگی روزمره به طور کلی مورد استفاده قرار داد. هر کاری که انجام میدهیم حول حفظ حقوق عادلانهمان آنطور که میخواهیم متمرکز است. ما در مورد تک تک جنبه های زندگی حقوقی نداریم. چیزهایی هست که ما زیاد به آنها اهمیت نمی دهیم. با این حال، همه ما فقط حقوق داریم برخی چیزها خیلی چیزها، در واقع. و این چیزها هستند که زندگی و زندگی ما را تعریف می کنند. به نوبه خود، زندگی و زندگی ما حقوق عادلانه ای را که داریم شکل می دهد.
وظیفه اصلی ما، در تمام طول روز، هر روز، محافظت و پرورش دولت های عادلانه خود است. ما همچنین میتوانیم حالتهای جدید درست و درست ایجاد کنیم و آنها را در پازل چندگانه زندگیمان قرار دهیم. اخیراً با یک دوست و همکار خوب ناهار کاری خوردم که پیشنهاد داد دنده های گوشت خوک لوبیا سیاه را امتحان کنیم. من قبلاً در مورد آنها نشنیده بودم اما اوه حرف من! این غذا اکنون یک غذای مورد علاقه است و هر بار که از آن مکان بازدید می کنم، حالت درستی را ایجاد می کنم.
تجارب مختلف اغلب فرصتهایی را در اختیار ما قرار میدهند تا حقوق تازهای را به دست آوریم. ما همچنین میتوانیم حقوقی را که قبلاً در اختیار داریم، تنظیم، تنظیم و بهروزرسانی کنیم. با این حال، در هر زمانی از زمان، زندگی ما بر اساس مجموعه حقوق عادلانه موجود پیش میرود که مشخص میکند ما چه کسی هستیم و چه تجربیاتی باید داشته باشیم.
من همیشه فکر میکردم عجیب است که ما عمدتاً فقط زمانی از حقوق عادلانه آگاه میشویم که آنها با آن برخورد کنند خارج از دولت عادلانه آنها وقتی همه چیز «درست» پیش میرود، ما خودمان را مشغول هر چیزی میکنیم که در جلوی ذهنمان است. با این حال، لحظه ای که شرایط توطئه می کنند تا یکی از حقوق عادلانه ما را تلنگر یا تلنگر نشان دهد، توجه ما در این چرخش رویدادها جلب می شود و ما مجبور هستیم تا زمانی که نظم برقرار شود، اقدام کنیم.
از این منظر، ما هرگز «هیچ کاری نمیکنیم». ما همیشه حقوق عادلانه خود را در شرایط بکری که دوست داریم در آن باشند حفظ می کنیم. وقتی می بینید که شخصی در جاده رانندگی می کند اما فرمان را حرکت نمی دهد، راننده «هیچ کاری نمی کند». راننده ماشین را در موقعیت درست خود در جاده درست نگه می دارد. خودرو در حال حاضر در جایی قرار دارد که قرار است باشد، بنابراین نیازی نیست راننده کاری را که انجام میدهد تغییر دهد. با این حال، هنگامی که ماشین شروع به دور شدن از موقعیت درست خود می کند، راننده کاری را که انجام می دهد تغییر می دهد تا ماشین را به موقعیتی که درست است (برای آنها) بازگرداند.
بنابراین، ما تنها زمانی کاری را که انجام میدهیم تغییر میدهیم که بخشی از جهان ما دچار تکان یا ضربه شده باشد دور از استاندارد درست آن در حالی که همه چیز در وضعیت درست خود قرار دارد، ما خط را نگه می داریم و به انجام کاری که انجام می دهیم ادامه می دهیم.
منبع: jackf، شناسه تصویر: ۱۱۵۶۱۸۸۷۷، @123RF
توجه به آنچه که هر روز و در هر لحظه به آن توجه می کنید، می تواند به شما احساس برخی از زمینه هایی را بدهد که ممکن است در آنها فقط حقوقی داشته باشید. آیا وقتی همکارتان به تبریک صبح شما پاسخ نداد، ناراحت شدید؟ وقتی ماشین در تقاطع به طور کامل در تابلوی ایست توقف نکرد، عصبانی شدید؟ آیا وقتی پیشخدمت سفارش شخص دیگری را قبل از سفارش شما گرفت، ناراحت شدید، حتی اگر مدت بیشتری منتظر بودید؟
هیچکدام از این چیزها بهویژه گافهای زمینشکنی یا به یاد ماندنی نیستند. در واقع، برای برخی افراد، آنها حتی به عنوان یک انقباض درست ثبت نام نمی کنند. اما اگر آنها برای شما مهم هستند، مهم هستند.
شناخت خودمان از نظر روش درست و درستی که میخواهیم زندگی کنیم، میتواند به ما کمک کند در مورد آنچه میخواهیم و چگونه میخواهیم وقت خود را بگذرانیم مطمئنتر شویم. هرچه بتوانیم در مورد فرماندهان درست و حیاتی زندگی خود شفاف تر باشیم، احتمال بیشتری وجود دارد که زندگی آرام دریانوردی را تجربه کنیم.