هنگامی که اکثر مردم درمان مشکلات روانپزشکی را در نظر می گیرند، معمولاً داروها و/یا روان درمانی را در نظر می گیرند. با این حال، رویکردهای نوظهور نورومدولاسیون با استفاده از تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)، تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS)، سونوگرافی متمرکز با شدت پایین (LIFU) و تحریک عمیق مغز (DBS) نیز ممکن است اختلالات مصرف مواد (SUDs) را درمان کند. به طرق مختلف، این درمانهای با فناوری پیشرفته مستقیماً مدارهای عصبی اعتیاد را در مغز هدف قرار میدهند.
در سال ۲۰۰۷، Antoine Bechara و همکارانش یک مطالعه پیشگامانه را در این مقاله منتشر کردند علم برجسته کردن نقش قشر آسیب دیده اینسولا در اعتیاد به سیگار. این مقاله بینشهای منحصربهفردی را در مورد مدارهای عصبی زمینهساز اعتیاد ارائه میکند، و تحقیقات را در مورد اهداف درمانی بالقوه برای SUD ها تحریک میکند. به عنوان مثال، بیمارانی که سکته مغزی یا ضایعات در قشر اینسولا را تجربه میکنند، اغلب از دست دادن میل به سیگار کشیدن را توصیف میکنند، که نشان میدهد اینسولا نقش مهمی در حفظ آگاهی بینابینی از هوسها و رفتارهای مرتبط با اعتیاد دارد. این مطالعه یکی از اولین مطالعاتی بود که قشر اینسولا را به عنوان یک مرکز حیاتی برای اعتیاد، به ویژه در پردازش حالات عاطفی/بدنی مرتبط با ولع مصرف، معرفی کرد. همچنین نشان داد که اعتیاد ممکن است به دلیل عدم تعادل در سیستم های مغزی در میان افراد مبتلا به SUD ایجاد شود. اصلاح این عدم تعادل ممکن است امید جدیدی را برای بیماران ایجاد کند.
با در نظر گرفتن TMS و tDCS
با تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)، یک مولد پالس الکتریکی متصل به یک سیم پیچ مغناطیسی روی پوست سر قرار می گیرد و یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند. این جریان الکتریکی را در بافت مغز ایجاد می کند و فعالیت عصبی و مغز را تغییر می دهد. نیازی به آرامبخشی یا جراحی ندارد.
TMS عمدتاً در روانپزشکی و مغز و اعصاب، به ویژه برای افسردگی مقاوم به درمان استفاده می شود. این دارو برای افسردگی توسط FDA تایید شده است و در بیمارانی که به دارو پاسخ نمی دهند از داروهای ضد افسردگی موثرتر است. همچنین برای درمان اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) و همچنین اختلالات اضطرابی، افسردگی دوقطبی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و ترک سیگار مورد تایید است. TMS برای ADHD، اختلال دوقطبی، بیماری پارکینسون، درد مزمن و میگرن تحت مطالعه است. اگر افسردگی در طول یا بعد از درمان اولیه اعتیاد ادامه یابد، TMS در درمان تشخیص دوگانه استفاده می شود. امروزه درمانهای تعدیل عصبی برای اعتیاد اولیه نیز مورد آزمایش قرار میگیرند.
محققان اولیه مشاهده کردند که TMS میتواند نواحی مغز مرتبط با اعتیاد، مانند قشر جلوی پیشانی پشتی جانبی (DLPFC) را تعدیل کند که برای تصمیمگیری، کنترل تکانه و تنظیم ولع ضروری است. با ترک سیگار، چندین مطالعه نشان دادند که TMS DLPFC سمت چپ را هدف قرار می دهد کاهش یافته است میل به نیکوتین و علائم ترک پس از آزمایشات بالینی، سیستم سیم پیچ BrainsWay H4 TMS برای ترک سیگار تایید شد.
اخیراً، TMS که DLPFC را هدف قرار می دهد، در کاهش میل به الکل و مصرف الکل نیز مؤثر بوده و در برخی کشورها برای AUD تأیید شده است. اخیرا هارل و همکاران. نشان داد ۱۵ جلسه روزانه با فرکانس بالا، با هدف قرار دادن قشر کمربندی قدامی پشتی (dACC) و قشر جلوی پیشانی پشتی (dmPFC) با استفاده از کویل H7 Brainway، منجر به پرهیز بیشتر از الکل نسبت به شم در افراد مبتلا به AUD شد.
استفاده در کوکائین و اختلالات محرک روانی متناقض است و به آزمایشهای بالینی گستردهتری نیاز دارد. شواهد همچنین حاکی از کاهش میل به قمار و بهبود کنترل بر رفتارهای اجباری پس از تحریک DLPFC است.
اعتقاد بر این است که TMS ترشح دوپامین را تعدیل می کند، کنترل مهاری را با افزایش فعالیت قشر جلوی مغز و کاهش بیش فعالی مناطق مرتبط با ولع مصرف مانند اینسولا بازیابی می کند.
شکل دیگری از مدولاسیون عصبی، تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) تحریک پذیری نورون را با استفاده از جریان های الکتریکی سطح پایین که از طریق الکترودهای روی پوست سر ارسال می شود، تعدیل می کند. با بسیاری از SUD ها آزمایش شده است، اما بهترین داده ها برای تحریک قشر جلوی مغزی پشتی جانبی (DLPFC) در کاهش ولع و مصرف الکل است. در رویکردی دیگر، tDCS میتواند مغز را با تعدیل تحریکپذیری قشر مغز، قبل از اعمال TMS برای هدفگیری مؤثرتر مدارهای خاص، آماده کند. این رویکرد نیاز به بررسی بیشتر دارد.
تحریک عمیق مغز
تحریک عمقی مغز (DBS) مغز را مستقیماً در حین جراحی مغز تحریک می کند و تهاجمی ترین روش است. هلن اس. میبرگ، MD، از کوه سینا در نیویورک، یک متخصص مغز و اعصاب است که به دلیل مطالعه مدارهای مغز در افسردگی و تحقیقات پیشگام خود در DBS مشهور است. رویکرد مبتنی بر مدار میبرگ به اختلالات سلامت روان، محققان اعتیاد را الهام بخش کرده است تا DBS را در هدف قرار دادن مدارهای مرتبط با پاداش مانند هسته اکومبنس (NAc) و قشر پیش پیشانی بررسی کنند. مایبرگ، پیشگام جهانی در DBS برای افسردگی مقاوم به درمان، بینش هایی را در مورد نقش سینگولات ساب کالوسال (منطقه ۲۵) در افسردگی ارائه کرده است. او این منطقه را به عنوان “در مرکز تمام مسیرهای مغزی توصیف کرد که می تواند بر تمام سیستم های اصلی تحت تأثیر افسردگی اساسی ویران کند.”
در بحث در مورد منطق پشت استفاده از DBS، دکتر میبرگ توضیح داد: «ما میدانستیم که میخواهیم فعالیت در مدار ما و بهویژه منطقه ۲۵ رد یا مسدود شود. ما میدانستیم که اگر نمیتوانی آن را صحبت کنی یا داروی آن را مصرف نکنی یا شوک به بهبودی بدهی، شاید بتوانی با جراحی آن را تعدیل کنی.»
نگاهی به DBS و LIFU
مؤسسه علوم اعصاب راکفلر WVU (RNI) برای رسیدگی به اختلال مصرف مواد افیونی (OUD) و سایر اعتیادهای شدید، به ویژه برای بیمارانی که به درمان های مرسوم پاسخ نمی دهند، پیشگام DBS بوده است. بیمارانی که برای این کارآزمایی DBS انتخاب شده بودند قبلاً تحت مداخلات ناموفق متعددی از جمله توانبخشی و درمانهای به کمک دارو قرار گرفته بودند و با خطرات بالای مصرف بیش از حد و عود مواجه بودند. این کارآزمایی همچنین مکانیسمهای اساسی مغز اعتیاد انسان و اینکه چگونه DBS ممکن است مدارهای مغزی و در نتیجه رفتارهای اجباری در جستجوی مواد مخدر را تعدیل کند، مورد بررسی قرار داد. این آزمایشات WVU را به یک جایگزین غیر تهاجمی NM هدایت کرد: اولتراسوند متمرکز با شدت پایین (LIFU).
LIFU هم یک فناوری و هم یک کاربرد در درمان پزشکی است. LIFU به دلیل ایمنی، دقت و پتانسیل خود برای جایگزینی یا تکمیل تکنیکهای عصبی مدولاسیون تهاجمی مانند DBS توجه را به خود جلب کرده است. این روش از امواج فراصوت بسیار هدفمند برای تمرکز انرژی بر روی مناطق خاص مغز، مانند هسته اکومبنس، در مورد اختلال مصرف مواد افیونی (OUD) استفاده می کند. این دقت به تعدیل فعالیت مغز در ساختارهای عمیق بدون جراحی اجازه می دهد. LIFU با تحریک یا مهار نواحی خاص مغز بر فعالیت عصبی تأثیر می گذارد. این یک درمان امیدوارکننده برای اعتیاد، درد مزمن و افسردگی است.
در یک مطالعه آزمایشی اخیر، محققان دانشگاه ویرجینیای غربی، LIFU را برای شرکتکنندگان مبتلا به اختلالات مصرف مواد اعمال کردند. یافتهها نشان داد که LIFU بیخطر و قابل تحمل است، شرکتکنندگان در طول این روش کاهش شدید ولع مصرف مواد و کاهش بالقوه ولع مصرف در درازمدت را تجربه کردند.
دکتر جیمز بری، مدیر بخش اعتیاد، پروفسور و رئیس روانپزشکی به من گفت: «با توجه به یافتههای مثبتی که با سونوگرافی کم شدت خود برای OUD میبینیم، DBS را در پشت مشعل قرار دادهایم. اگرچه یافتههای DBS ما بر اساس تحقیقات اولیه ما دلگرمکننده است، LIFU این پتانسیل را دارد که جعبه ابزار درمانی ما را متحول کند زیرا شاهد کاهش چشمگیر مصرف مواد و میل به مواد افیونی و سایر مواد هستیم. از آنجایی که این یک روش غیر تهاجمی است، این پتانسیل را دارد که بسیار در دسترس تر از درمان نیاز به جراحی مغز باشد.
خلاصه
تکنیکهای تعدیل عصبی مانند TMS، tDCS، LIFU و DBS برای متعادل کردن مجدد مدارها و فعالیت مغز و کمک به درمان اعتیاد آزمایش میشوند. TMS برای درمان اعتیاد و اختلالات روانپزشکی استفاده می شود، اما ممکن است نقش مهم تری در درمان اولیه اعتیاد برای بهبود خودکنترلی و کاهش هوس و عود داشته باشد. TMS ممکن است به تعادل مجدد مدارهای مغزی کمک کند که اعتیاد به مواد مخدر آنها را قطع، اصلاح و تغییر داده است. TMS برای درمان وابستگی به نیکوتین تایید شده است، اما آزمایشات بیشتری در سایر SUD ها ضروری است. LIFU غیر تهاجمی که NAc یا مخطط شکمی مغز را هدف قرار می دهد، اخیراً برای اختلالات مصرف مواد افیونی و الکل، بر اساس بینش های DBS و پیشرفت در درک مدارهای مغزی زمینه ساز اعتیاد مورد بررسی قرار گرفته است.